سوتی دادم ، ببخشید !
سوتی دادم ، ببخشید !
موش موشک من ، میخوره غصه × که نمیتونه ، بره مدرسه !
( یادش بخیر ! )
شرمنده من اصلاحش كردمنوشته شده توسط my friend
اشکال نداره ، ادامه بدید
همه ی ثروت من تحفه ی درويش
نفسم بود که به تو شاهانه باختم
لبخند آخرين من
دروغ معصومانه بود
برای پنهان کردن
داغ دل ويرانه بود
من مات مات از بازيه
شطرنج عشق می امدم
شاه مهره ی دل رفته بود
من لاف بردن می زدم
من لاف بردن می زدم
قلعه ی دل
اسب غرور
لشکر تار و مار عشق
دادم به ناز رخ تو
اين همه يادگار عشق
گفتم ببر هر چی که هست
رقيب سخت چيره دست
گفتی تو مغروری هنوز
با فتح اين همه شکست
بازی عشق تورو جانانه باختم
مثه بازنده ی خوب
مردانه باختم
همه ی ثروت من تحفه ی درويش
نفسم بود که به تو مردانه باختم
(زويا زاكاريان)
اینقدر با م تمومش نکنید ، من شعر کم میارم ، یه چرت و پرت مینویسم تا خودم کم نیارم !
من نگویم که مرا ازقفس آزاد کنید ، قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
( مثل اینکه ایندفعه به خیر گذشت ! )
دلم تنگه برای گريه کردن
خداوندا تويی پروردگارم
نسيمی سرد از دور
نوازش ميکند اين صورت من
زتقدیرم رسیدش وقت جدایی
شروع دیگری از دوری وهجران
غمم سخت است دلم تنگ است
میان کوچه باغ غم
بدیدم صخره سنگی
یه مرد بی ستاره × که دلخوشی نداره
من دیگه باید برم
فردا صبح میام
خوش باشید
اي واي ..........بازهم دال![]()
دلا خو کن به تنهائی که از تن ها بلا خیزد
باي...............
دال............
ميم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شرمنده
تا فردا
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)