تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 171 از 183 اولاول ... 71121161167168169170171172173174175181 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,701 به 1,710 از 1830

نام تاپيک: Mafia II - نسخه Console

  1. #1701
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    دوستان يه سوال: شما بعد از هر مرحله كه انجان ميديد Wanted ميشيد و پليس گير ميده؟!
    راهي هست كه اين مساله پيش نياد يا طبيعيه؟

  2. #1702
    اگه نباشه جاش خالی می مونه huggy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    زندان
    پست ها
    368

    پيش فرض

    دوستان يه سوال: شما بعد از هر مرحله كه انجان ميديد Wanted ميشيد و پليس گير ميده؟!
    راهي هست كه اين مساله پيش نياد يا طبيعيه؟
    بستگی داره کدوم مرحله ؟؟؟ تمام مراحل نه ،ولی تو بیشتر مراحلی که مجبورید تو خیابون تیر اندازی کنید و یا با پلیس در بیفتید WANTED میشید .

  3. این کاربر از huggy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #1703
    داره خودمونی میشه Rush1911's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    کرج
    پست ها
    151

    پيش فرض

    دوستان يه سوال: شما بعد از هر مرحله كه انجان ميديد Wanted ميشيد و پليس گير ميده؟!
    راهي هست كه اين مساله پيش نياد يا طبيعيه؟

    اگر شما داخل ماشین باشید و خلافی انجام بدید فقط ماشینتون Wanted میشه که راههش عوض کردن پلاکه ماشینه
    ولی اگه پیاده خلافی کنید مثلا جلوی پلیس کسیو بکشید خودتون wanted میشید (اگه الان سوار ماشینی بشید اون ماشین هم Wanted میشه) برای اینکه پلیس نشناستتون باید لباسهاتونو عوض کنید.

    همین
    --------------------------------------------------------------------------------------------------------
    huggy جان شرمنده ندیدم پستتو من زدم.
    راستی رو چپتر بعدی داری کار میکنی؟

    یه سوال دارم ازت:
    اون مرحله که هنری میخواد لیو رو بکشه چطوری میشه از دستش فرار کرد؟ من فقط تونستم تو کمد و وان و زیر تخت مخفی بشم که بازم پیدامون کرد

    دمت گرم
    Last edited by Rush1911; 03-09-2010 at 17:38.

  5. این کاربر از Rush1911 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #1704
    اگه نباشه جاش خالی می مونه huggy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    زندان
    پست ها
    368

    پيش فرض

    اگر شما داخل ماشین باشید و خلافی انجام بدید فقط ماشینتون Wanted میشه که راههش عوض کردن پلاکه ماشینه
    ولی اگه پیاده خلافی کنید مثلا جلوی پلیس کسیو بکشید خودتون wanted میشید (اگه الان سوار ماشینی بشید اون ماشین هم Wanted میشه) برای اینکه پلیس نشناستتون باید لباسهاتونو عوض کنید.

    همین
    --------------------------------------------------------------------------------------------------------
    huggy جان شرمنده ندیدم پستتو من زدم.
    راستی رو چپتر بعدی داری کار میکنی؟

    یه سوال دارم ازت:
      محتوای مخفی: 2 
    اون مرحله که هنری میخواد لیو رو بکشه چطوری میشه از دستش فرار کرد؟ من فقط تونستم تو کمد و وان و زیر تخت مخفی بشم که بازم پیدامون کرد


    دمت گرم
    اشکالی نداره

    نه فعلا کار نمی کنم ولی به زودی ادامه میدم.

      محتوای مخفی: 2 
    شما از یه پنجره باید برید بیرون تا لیو بگه که باید یه طناب بیاریم و شما هم میرید تو حموم ویه سبد هستش کو توش رخت چرک هست بعد دمو میشه که لباس ها رو گره میزنن و یه طناب می سازن و ....

  7. این کاربر از huggy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #1705
    داره خودمونی میشه arctany's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    156

    پيش فرض

    همین الان تمومش کردم خیلی غمگین تموم شد
    به عمرم بازیی ندیدم که داستان به این قشنگی داشته باشه

  9. #1706
    حـــــرفـه ای CATALONIA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    Eclipse
    پست ها
    1,896

    پيش فرض


        More Than A Game ...!m            


    • سازنده : 2K Games
    • ناشر : 2K Czech
    •  سبك بازي : Historic Action Adventure
    • پلتفرم هاي : Xbox 360 , PS3 , PC 
    • نقد نسخه ي : Xbox 360 
    • نوشته شده توسط : CATALONIA


             




    با ويتو همراه شويد و عواقب تصميمات خور را ببينيد . 

    مقدمه 
    وقتي اسم MAFIA را مي شنويد به ياد دو چيز مي افتيد . اول به ياد گروه و دسته اي در ايتاليا و يا بهتر بگويم در سرتاسر جهان مي افتيد كه با خلافكاري و آدم كشي و بعضا قاچاق مواد مخدر به پول هاي كلاني دست ميابند و زماني جالب تر به نظر مي رسد كه بفهميد همه ي كله گنده هاي جهان در اين بازي پول و قدرت به نوعي حضور دارند ولي هيچ وقت صدايش را در نمياورند . البته اگر اين موضوع درز پيدا كند !  كه به شخصه فكر نميكنم اين زمان فرا رسد زيرا در اين گروه ها قانون بدين شكل است كه اگر وارد شدي بايد با مرگ خارج شوي و مسلما اگر كسي هم قانون شكني كرد قبل از اين كه كسي خبر دار شود به قتل مي رسد . دومين چيزي كه با شنيدن نام MAFIA به  ياد مي آوريد  بازي زيبايي است كه هشت سال پيش همه را متعجب كرد و داستان اين گروه ها را به زيبايي بيان كرد . حال اگر 8 سال ديگر بخواهيم اين مقاله را بنويسيم بايد نام MAFIA II را هم به اين سري اضافه كنيم . بازي كه بسياري معتقد اند كه لايق هشت سال انتظار نبود ولي من معتقدم اين بازي به خاطر اين هشت سال انتظار بسيار بيشتر به من   چسبيد . در اين نقد قصد بررسي نه  چندان حرفه اي بازي را به قلم بنده داريم .
     

    به نظر شما ويتو به چه چيزي فكر مي كند ؟ جلوه هاي بصري شما را به عمق داستان فرو مي برد . 

    داستان
    كساني كه بازي را تمام نكرده اند اين قسمت را نخوانند . 
    امروزه داستان بازي ها نقطه ي قوت آن ها به حساب مي آيد . در زماني توقع گيمر ها در ديگر بخش ها بالا رفته است و انتظار يك گيم پلي بي نقص ، يك گرافيك بدون مشكل و ... دارند ؛ يك داستان خوب مي تواند تمام توجه آن ها را به سمت ديگري بكشد و آنچنان آن ها را مجذوب داستان كند كه هزار عيب ديگر بازي را ناديده بگيرند . با توجه به اسم بازي و تاريخچه ي آن انتظار مي رفت داستان اين بازي نيز در مورد روابط مافيا يي باشد . ولي بسياري مي گفتند  اين موضوع بسيار كليشه اي شده است ولي زماني كه بازي را به اتمام رسانديم ديديم كه چگونه ساعت ها ميخكوب بازي شده بوديم  و در گير داستان آن . و اين خلاقيت والاي نويسنده ي بازي را به رخ مي كشد . كسي كه از يك داستان كليشه اي و بسيار عادي يك شاهكار خلق كرد كه هر گيمري مدت ها وقايع آن را در ذهن به خاطر مي سپارد . 
    ابتداي اسپويلر :
    شما نقش فردي به نام ويتو را بازي مي كنيد و از ابتداي بچگي با او همراه مي شويد تا داستان يك قرباني گروه  MAFIA را تجربه كنيد . داستاني كه نشان مي دهد عده اي براي بدست اوردن پول و جبران فقر خود قرباني اهداف يه عده مي شوند كه از دور شاهد ماجرا هستند و فقط سود مي برند . ويتو پسر بچه اي اهل سيسيل ايتاليا بود كه در بچگي با خانواده ي خود به امريكا به اميد يك زندگي آرام و خوب مهاجرت كرد اما غافل از اين بود كه زندگي جهنمي او تازه شروع شده است .! دوران كودكي او با آشنايي با پسر بچه اي ديگر به نام جو  و ضهور فقر در زندگي آن ها به پايان رسيد . پسر بچه اي كه بسيار شبيه ويتو بود . آن دو دوستاني صميمي شدند . وقتي ويتو بزرگ تر شد و از مشكلات زندگي با خبر شد ، معصيت ها كم كم به سراغ او آمدند . البته بهتر است بگوييم او به سراغ معصيت ها رفت .! اولين كار او دستبرد زدن  به يك طلافروشي همراه با جو بود كه از شانس بد آن ها پليس آن ها را ديد و ويتو توسط پليس دستگير شد ولي جو از آن ماجرا گريخت . ويتو به جاي زندان جزو سربازان جنگ جهاني دوم آمريكا شد و اين جا تاريخ كاري كرد كه او دوباره به زادگاه خود برگردد ولي اين بار با هويتي آمريكايي . در يك در گيري او تير خورد و براي همين براي مدتي كوتاه به زادگاهش برگشت . او حال يك سرباز وطن بود . همه او را مي ستا ييدند . ولي باز هم مشكلات زندگي به سراغ او آمد . او فهميد كه پدرش دو هزار دلا بدهي بالا آورده است و خانواده ي او به خاطر اين بدهي تحت فشار مي باشند . يك هفته مهلتي بود كه او بايد دو هزار دلار به دست مي آورد و اين كاري غير ممكن بود . او حال از جو كمك گرفت . جو كه به تازگي درگير خلاف و مافيا شده بود پيشنهاد كاري را به ويتو داد كه در ازاي آن دو هزار دلار به دست مي آورد . او اين كار را انجام داد و بدهي پدرش را پرداخت كرد ولي صبح روز بعد توسط پليس دستگير شد و به ده سال حبس محكوم شد . در حبس مادرش مرد و اين پايان روياي ويتو بود .!‌ اما او در زندان با يك فرد گردن كلف به نام لئو آشنا شد . او يكي از افراد لئو شد . زماني كه از زندان آزاد شد ، او همراه با جو در مراسمي نمادين با اهداي خون خود عضو گروه مافيا شد و اين آغاز زندگي جديدي بود . زندگي كه به خاطر جبران گذشته به آن رو آورده  بود . حالا او ديگر يك عضو مافيا بود . زندگي با خلاف هاي او پيش مي رفت . بدست اوردن پول ، قدرت ، مقام و احترام چيزي بود كه ويتو هميشه به دنبال آن مي گشت ولي اين ها همه پوك و تو خالي بودند . تمام زندگي ويتو در آتش سوخت ... حالا او از قبل نيز بدبخت تر شده بود . اينجا او ديگر بايست را همه چيز را از دست مي داد يا چيزي بيشتر از گذشته به دست مي اورد . او همراه به هنري و جو دست به تجارت مواد مخدر زدند . تجارتي كه  دوست و دشمن نمي شناسد . او در با وارد شدن به اين تجارت هنري را قرباني كرد . زيرا مافيا مبحث جدا از مواد مخدر مي باشد و تجارت مواد كار هر عضوي نيست .! حال او قانون شكني كرده بود . قانون شكني كه به بهاي جان هنري تمام شد . او بار ديگر شكست خورده بود . مشكلات ويتو هنوز ادامه داشت . زماني كه فهميد پدرش نيز زماني مانند او شده بود . زماني كه خواهرش با شوهرش مشكل داشت و چندين مشكل ديگر كه ويتو را از زندگي خسته كرده بود . به او فرصتي داده شد كه با كشتن يكي از كله گنده ها بتواند دوباره به زندگي برگردد يا بهتر بگويم بتواند ديگر از زندگي كردن به طور كامل خلاص شود . او اين كار را نيز انجام داد . ولي در انتهاي كار باز هم قرباني ديگري داد . جو . دوست بچگي او . يكي ديگر از قرباني هاي ماجرا هاي MAFIA بود . داستان ديگر ادامه پيدا نكرد ولي مي شود حدس زد زماني هم ويتو قرباني مي شود ...
    انتهاي اسپويلر !  
    اطراف ما پر از كساني است كه قرباني اهداف  بزرگ ديگران مي شوند و ويتو فقط يكي از آنان بود  كه مشكلات زندگي او را يك قرباني كرد . زماني او به سمت خلافكاري پيش رفت كه از پس مشكلات زندگي بر نيامد ولي وقتي به مافيا پيوست مشكلاتي به مراتب بزرگ تر از قبل نصيب او شد . داستان پردازي بازي بدون شك يكي از نقاط پر رنگ بازي حساب مي شود و مطمئنا به خاطر بي مشكل بودنش لايق امتيازي كمتر از 10 نيست . ! 



    هر جا صحبت از خلافكاري شود ، سيگار نيز وجود دارد . 


    گرافيك و فيزيك بازي
    گرافيك هر بازي امروزه منتقدان خود را دارد و كمتر مي شود بازي پيدا كرد كه از نظر گرافيك مشكل نداشته باشند . و الانه فقط بازي هاي اركيد و دو بعدي مشكل گرافيكي ندارند . !‌ مافيا هم از اين قائده مستثنا نيست و البته از حق نگذريم بازي داراي مشكلات گرافيكي بود كه در نسخه ي كنسولي بازي بيشتر هم به چشم مي آمد . يكي از مشكلات عمده به نظر من مشكل بافت ضعيف بازي بود . اگر در دمو هاي بازي دقت مي كرديد صورت شخصيت هاي بازي كامل مثله تار و پود شده است و بسيار آزار دهنده بود ! گرافيك محيط هم چنگي به دل نمي زد و نميشود گفت كه بازي از نظر گرافيكي شاهكار يا عالي بود و واژه ي خوب مناسب تر است . البته مشكل ديگر در گرافيك نسخه ي كنسولي پورت شدن بازي از نسخه ي PC بود كه عامل بسياري از مشكلات گرافيكي بود ولي سازندگان بايد فكري به حال نسخه ي كنسولي مي كردند . تنها نقطه ي قوت بازي گرافيك و طراحي اتومبيل ها بود كه بسيار خوب كار شده بود .  فيزيك بازي قسمتي ديگر بود كه از قبل از انتشار بازي به دليل حضور انويديا فيزيك توقع بالايي از آن مي رفت ولي وقتي بازي عرضه شد باز هم بايد بگوييم نسخه ي كنسولي بسيار ضعيف بود . كه ديگر به نظر مي رسد سازندگان از عمد ميخواستند نسخه  كنسولي را بد بسازند .! به هر حال زماني كه بازي داستان خوب و گيرايي دارد آنقدر محو بازي و داستان مي شويد كه وجود چنين مشكلات گرافيكي را در بازي حس نميكنيد ولي در هر صورت از اين مشكلات نيز نمي شود گذشت و جزئي مهم از بازي به حساب مي آيد . به نظر من گرافيك بازي چنگي به دل نمي زد و لايق نمره ي بيشتر از 7.5 نمي باشد . 
    موسيقي و صداگذاري
    موسيقي بازي يكي از قسمت هاي بي نظير بازي بود . موسيقي لايسنس شده اي كه انسان را به دهه ي 40 مي برد و حال و هواي آن زمان را به شما مي دهد . موسيقي يكي از مكمل هايي است كه مي تواند در كنار صحنه هاي احساسي داستان بازي بهترين نقش را ايفا كند . راديو اتومبيل ها هم داراي سه كانال به نام هاي Empire Central Radio  و Delta Radio و Empire Classic Radio  مي باشد كه موسيقي هاي خوبي دارد ولي بعد از مدتي ديگه براي شما خسته كننده مي شود . صدا گذاري بازي نيز بسيار خوب كار شده بود و حركات دهان شخصيت ها در مواقع صحبت كردن بسيار عالي و خوب كار شده بود . نمره ي اين قسمت بازي به نظر من 9 مي باشد . 



    اين كاور هر لحظه ممكن است خراب شود . 

    گيم پلي 
    يكي از مهم ترين بخش هاي بازي گيم پلي آن است كه بسيار مورد توجه است . بازي تا قبل از انتشار توقع ميرفت سبكي مانند Open -world داشته باشد ولي زماني كه بازي عرضه شد مشاهده شد كه بازي داراي گيم پلي خطي در محيطي Open world مي باشد . بدين معنا كه شما مي توانيد در شهر گشت بزنيد ولي داستان بازي شما را به سمتي مي كشيد كه فقط به دنبال خط قرمز روي نقشه پيش برويد و اصلان به گشت و گزار در شهر نپردازيد . يك دليل داستان قوي و مجذوب كننده ي بازي است و دليل ديگر نبودن دليل براي گشت و گزار در شهر مي باشد .! شما فقط با ماشين هاي دهه ي 40 و 50 در شهري هستيد كه فقط چند پمب بنزين و ساندويچي و لباس فروشي دارد . به نظر شما در اين شهر وقتي براي گشت و گزار هست و يا زود تر مي خواهيد ببينيد سر انجام كار هاي ويتو چه مي شود ؟ شما اگر سري بازي هاي GTA را بازي كرده باشيد متوجه مي شويد كه چه فرقي بين اين دو سري بازي است . GTA كه پر از آبجكت هاي مختلف است و هر بار چندين هدف بر روي نقشه ي خود داريد كه ميتوانيد يكي از آن ها را انتخاب كنيد و اين بازي كه هر بار فقط يه هدف بر روي نقشه مي باشد و خطي قرمز كه شما را وا مي دارد به سمت آن حركت كنيد . در اين مواقع فرق بين دو بازي و ريزه كاري هاي ساخت بازي معلوم مي شود . يكي از ويژگي هاي مثبت بازي وجود محيط هاي مختلف در 15 بخش مختلف بازي است . البته زياد هم متنوع نمي باشد ولي به هر حال نكته ي مثبتي مي باشد كه مرحله اي در جنگ جهاني دوم و به عنوان سرباز هستيد و در قسمتي ديگر در زندان مي باشيد .! و از لحاظ تكراري شدن خيالتان راحت باشد . چون بازي آنقدر كوتاه است كه تا بياييد بهش عادت كنيد تمام مي شود . قسمت Shooting بازي خيلي عيب و نقصي نداشت و زماني كه در كنار قسمت كاورگيري عالي بازي قرار مي گرفت بسيار بهتر جلوه مي كرد . شما زماني كه كاور مي گرفتيد از هيچ چيزي در امان نبوديد كاور هر لحضه ممكن بود خراب شود و شما تير باران شويد . مبارزات تن به تن در بازي خيلي خوب كار نشده بود و به غير از چند حركت از پيش تعيين شده و ساده چيز قابل توجهي نداشت . محيط شهر بسيار خوب كار شده بود و به خوبي حس ميكر ديد در دهه ي 40 تا 50 به سر مي بريد . زماني اين مسئله بيشتر مشخص شد كه شما از زندان آزاد شديد و اينجا پيش خود مي گقتيد چقدر اينجا عوض شده ! يكي از قسمت هاي خوب بازي كه بايد هم خوب كار مي شد تا گيمر بتونه بازي رو ادامه بده قسمت كنترل اتومبيل در بازي بود كه از دو بخش آركيد و سيموليشن تشكيل شده بود و واقعا خوب كار شده بود .  به هر حال گيم پلي بازي هاي Open world بايد بسيار خوب باشد كه گيمر را به خود جذب كند تا در محيط از اين طرف به آن طرف برود و مرحله ها را انجام دهد و گيم پلي اين بازي نيز ميتوان گفت در سطح متوسطي بود كه مي توان به آن نمره ي 8 را داد . 




    نمره ي بازي


    • داستان : 10 از 10 
    • گرافيك : 7 از 10 
    • صدا گذاري 9 از 10 
    • گيم پلي : 8 از 10                                                                                                                                                                                                       
      نمره ي كل : 8.5 از 10 










  10. 5 کاربر از CATALONIA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1707
    اگه نباشه جاش خالی می مونه huggy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    زندان
    پست ها
    368

    پيش فرض

    WARNING: خطر لو رفتن داستان بازی، کسایی که بازی نکردن نخونن ! ! ! ! !

    سلام دوستان ، شرمنده که کمی دیر شد .

    چپتر 12 ( 22 سپتامبر)
      محتوای مخفی: چپتر 12 
    آپارتمان مارتی
    خود ویتو تعریف میکنه: که خونم کامل سوختش !! و هرچی پول هم داشتم از بین رفت !! حتی یه سری مشکل با پلیس پیدا کردم که ادی حلش کرد !! حداقل خوشحالم که به لیو کمک کردم که فرار کنه !! و لیو هم بدون هیچ رد پایی فرار کردش و فکر کنم حتی فرانک وینچی ( رئیس لیو ) نمی دونه که لیو کجا فرار کرده !!
    هنری هم نتونست به ادی دروغ بگه و فقط گفته که لیو فرار کرده !! با این حال نمیدونم چرا ادی ، هنری رو پذیرفته!!! من وجو حالا یه همکار جدید داریم !!
    پشت تلفن
    هنریه و میگه : من دارم یه چیز بزرگ میفروشم اگه علاقه داشتی تو هم بیا پیش من درضمن یه اسلحه هم بیار.
    تو پارک
    هنری: من یه سری تحقیقات انجام دادم ودیدم دلیل اینکه فالکون، کلامنته رو کشته اینه که کلامنته هم داشته مواد می فروخته و داشته مشتری های فالکون رو می پرونده !!! جو میگه : حالا این چه ربطی به ما داره ؟؟هنری جواب میده : اگه کلامنته میتونسته مواد بفروشه چرا ما نتونیم ؟؟ ویه توضیحی در مورد سودش میده که خیلی زیاده !!!
    ویتو میگه : اگه فالکون بفهمه چی ؟؟ هنری جواب میده که : نمی فهمه اگر هم بفهمه مجبوریم یه مقدار سود هم به اون بدیم !!! ویتو می پرسه : اگه فالکون تنها فروشنده مواده ما از کجا مواد گیر بیاریم ؟؟؟ هنری جواب میده : چیزی در مورد تانگ شنیدید ؟؟؟
    ویتو: یه سازمان برای چینی هاست ؟؟ هنری میگه : آره، ولی بعضی هاشون با خارجی ها( افرادی که چینی نیستند ) کار میکنن!! ولی خیلی از خارجی ها می ترسن که باهاشون کار کنن ( نمی دونم چرا ؟؟) و ما ازشون 10 کیلو مواد میگیریم که برای شروع خیلی خوبه !!
    ویتو: پولشو از کجا گیر بیاریم ؟؟ هنری جواب میده : من یکی رو میشناسم که بهمون پول میده ولی برای در عوض پول بیشتری باید بهش پس بدیم !!
    ویتو میگه : اونهایی که مواد مصرف میکنن چی ؟؟ هنری میگه ؟: با ما چه ربطی داره ؟؟ ویتو میگه : پس وینچی راست میگفت که فروش مواد باید ممنوع باشه !!! چون مواد مردم رو به کشتن میده !!!هنری جوای میده که : فقط احمقا مواد مصرف میکنن و اونایی هم که میخوان با مواد خودشونو بکشن ، من هم کمکشون میکنم مخصوصا اگه پای پول در میون باشه !!!
    هنری میپرسه که شما ها هستید یا نه ؟؟؟ و ویتو هم oK رو میده !!!
    تو ماشین
    جو: حالا این یارو که میخواییم ازش پول قرض بگیریم کی هست ؟؟
    هنری جواب میده : اسمش برونو هستش و الان هم تنها کسیه که می تونیم این مقدار پول ازش قرض کنیم !!
    جو میپرسه : این برونو تنها کسیه که می تونه قرضهای زیاد بده ؟؟ هنری جواب میده : نه، ولی اگه میخوای میتونی این پولو از فالکون یا وینچی قرض کنی !! و امتحانشم مجانیه !!! ( بدلیل اینکه وینچی و فالکون نباید از قضیه فروش مواد چیزی بفهمن نمی تونن پول ازشون قرض بگیرن )
    جو: این یارو مایه داره ؟؟ هنری جواب میده : نه، اون یه رئیس داره که یکی از افراد دولت هستش و تا وقتی هم که ما پولمونو به موقع پرداخت کنیم بهمون کاری ندارن !!
    پیش برونو
    هنری: ما 35هزار$ میخوایم و بورنو میگه : چرا من باید یه همچین پولی بدم ؟؟ متقاعدم کن !!! هنری جواب میده اگه 35000$ بدی ما هم تا آخر هفته 45000$ میدیم. برونو میگه من با 65000$ بیشتر راحتم !!!
    بعد از کلی چونه زدن به 55000$ میرسه و بعد برونو یه جمله از کتاب مقدس میگه: ((که من متاسفانه کامل نفهمیدم چی میگه !! ولی به زودی دوباره مرحله رو میرم و براتون مینویسم)) : سر شما رو از تنتان جدا خواهم کرد و بچه های شما بی پدر خواهند شد !! و بعد از این جمله از کتاب قدس هنری آدرس این نوشته رو در کتاب مقدس میگه و برونو میگه : من واقعا تعجب کردم ( که آدرس رو می دونستی !! ) !!! درضمن پول ماله من نیست پس لطفا اگه سخت گیری میکنم یا در آینده سخت گیری کردم منو درکم کنید !!!
    تو ماشین
    جو: واقعا جای تعجب داره هنری !!!! تو کی انجیل میخوندی ؟؟؟؟ هنری: من نخوندم !!! هر دفعه که میومدم پیشش همین جمله رو تکرار میکرد و من هم یه روز رفتم کلیسا و از پدر روحانی پرسیدم که این متن کجای انجیله !!! و اون هم آدرس رو داد و من هم حفظش کردم !!!
    پیش وانگ( یارو چینیه)
    حرف خاصی نمیزنن و فقط جنس ها و پولها رو رد وبدل میکنن!!
    تو حیاط یانگ !!!!!!
    پلیسها میان و میگن که کیف ها رو بذارید زمین و جو هم به یکیشون تیکه می ندازه که : کفشهای قشنگی داری سرهنگ !!و هنری هم یه نگاه به کفشهاش میندازه و میگه که اینا پلیس نیستند !!! بکشیدشون !!
    بعد از درگیری و فرار از دست اونا دمو شروع میشه و :

    پایان چپتر 12
    Last edited by huggy; 04-09-2010 at 16:28.

  12. 7 کاربر از huggy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1708
    داره خودمونی میشه abolfazl_gallant's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    131

    پيش فرض

    WARNING: خطر لو رفتن داستان بازی، کسایی که بازی نکردن نخونن ! ! ! ! !

    سلام دوستان ، شرمنده که کمی دیر شد .

    چپتر 12 ( 22 سپتامبر)
      محتوای مخفی: چپتر 12 
    آپارتمان مارتی
    خود ویتو تعریف میکنه: که خونم کامل سوختش !! و هرچی پول هم داشتم از بین رفت !! حتی یه سری مشکل با پلیس پیدا کردم که ادی حلش کرد !! حداقل خوشحالم که به لیو کمک کردم که فرار کنه !! و لیو هم بدون هیچ رد پایی فرار کردش و فکر کنم حتی فرانک وینچی ( رئیس لیو ) نمی دونه که لیو کجا فرار کرده !!
    هنری هم نتونست به ادی دروغ بگه و فقط گفته که لیو فرار کرده !! با این حال نمیدونم چرا ادی ، هنری رو پذیرفته!!! من وجو حالا یه همکار جدید داریم !!
    پشت تلفن
    هنریه و میگه : من دارم یه چیز بزرگ میفروشم اگه علاقه داشتی تو هم بیا پیش من درضمن یه اسلحه هم بیار.
    تو پارک
    هنری: من یه سری تحقیقات انجام دادم ودیدم دلیل اینکه فالکون، کلامنته رو کشته اینه که کلامنته هم داشته مواد می فروخته و داشته مشتری های فالکون رو می پرونده !!! جو میگه : حالا این چه ربطی به ما داره ؟؟هنری جواب میده : اگه کلامنته میتونسته مواد بفروشه چرا ما نتونیم ؟؟ ویه توضیحی در مورد سودش میده که خیلی زیاده !!!
    ویتو میگه : اگه فالکون بفهمه چی ؟؟ هنری جواب میده که : نمی فهمه اگر هم بفهمه مجبوریم یه مقدار سود هم به اون بدیم !!! ویتو می پرسه : اگه فالکون تنها فروشنده مواده ما از کجا مواد گیر بیاریم ؟؟؟ هنری جواب میده : چیزی در مورد تانگ شنیدید ؟؟؟
    ویتو: یه سازمان برای چینی هاست ؟؟ هنری میگه : آره، ولی بعضی هاشون با خارجی ها( افرادی که چینی نیستند ) کار میکنن!! ولی خیلی از خارجی ها می ترسن که باهاشون کار کنن ( نمی دونم چرا ؟؟) و ما ازشون 10 کیلو مواد میگیریم که برای شروع خیلی خوبه !!
    ویتو: پولشو از کجا گیر بیاریم ؟؟ هنری جواب میده : من یکی رو میشناسم که بهمون پول میده ولی برای در عوض پول بیشتری باید بهش پس بدیم !!
    ویتو میگه : اونهایی که مواد مصرف میکنن چی ؟؟ هنری میگه ؟: با ما چه ربطی داره ؟؟ ویتو میگه : پس وینچی راست میگفت که فروش مواد باید ممنوع باشه !!! چون مواد مردم رو به کشتن میده !!!هنری جوای میده که : فقط احمقا مواد مصرف میکنن و اونایی هم که میخوان با مواد خودشونو بکشن ، من هم کمکشون میکنم مخصوصا اگه پای پول در میون باشه !!!
    هنری میپرسه که شما ها هستید یا نه ؟؟؟ و ویتو هم oK رو میده !!!
    تو ماشین
    جو: حالا این یارو که میخواییم ازش پول قرض بگیریم کی هست ؟؟
    هنری جواب میده : اسمش برونو هستش و الان هم تنها کسیه که می تونیم این مقدار پول ازش قرض کنیم !!
    جو میپرسه : این برونو تنها کسیه که می تونه قرضهای زیاد بده ؟؟ هنری جواب میده : نه، ولی اگه میخوای میتونی این پولو از فالکون یا وینچی قرض کنی !! و امتحانشم مجانیه !!! ( بدلیل اینکه وینچی و فالکون نباید از قضیه فروش مواد چیزی بفهمن نمی تونن پول ازشون قرض بگیرن )
    جو: این یارو مایه داره ؟؟ هنری جواب میده : نه، اون یه رئیس داره که یکی از افراد دولت هستش و تا وقتی هم که ما پولمونو به موقع پرداخت کنیم بهمون کاری ندارن !!
    پیش برونو
    هنری: ما 35هزار$ میخوایم و بورنو میگه : چرا من باید یه همچین پولی بدم ؟؟ متقاعدم کن !!! هنری جواب میده اگه 35000$ بدی ما هم تا آخر هفته 45000$ میدیم. برونو میگه من با 65000$ بیشتر راحتم !!!
    بعد از کلی چونه زدن به 55000$ میرسه و بعد برونو یه جمله از کتاب مقدس میگه: ((که من متاسفانه کامل نفهمیدم چی میگه !! ولی به زودی دوباره مرحله رو میرم و براتون مینویسم)) : سر شما رو از تنتان جدا خواهم کرد و بچه های شما بی پدر خواهند شد !! و بعد از این جمله از کتاب قدس هنری آدرس این نوشته رو در کتاب مقدس میگه و برونو میگه : من واقعا تعجب کردم ( که آدرس رو می دونستی !! ) !!! درضمن پول ماله من نیست پس لطفا اگه سخت گیری میکنم یا در آینده سخت گیری کردم منو درکم کنید !!!
    تو ماشین
    جو: واقعا جای تعجب داره هنری !!!! تو کی انجیل میخوندی ؟؟؟؟ هنری: من نخوندم !!! هر دفعه که میومدم پیشش همین جمله رو تکرار میکرد و من هم یه روز رفتم کلیسا و از پدر روحانی پرسیدم که این متن کجای انجیله !!! و اون هم آدرس رو داد و من هم حفظش کردم !!!
    پیش وانگ( یارو چینیه)
    حرف خاصی نمیزنن و فقط جنس ها و پولها رو رد وبدل میکنن!!
    تو حیاط یانگ !!!!!!
    پلیسها میان و میگن که کیف ها رو بذارید زمین و جو هم به یکیشون تیکه می ندازه که : کفشهای قشنگی داری سرهنگ !!و هنری هم یه نگاه به کفشهاش میندازه و میگه که اینا پلیس نیستند !!! بکشیدشون !!
    بعد از درگیری و فرار از دست اونا دمو شروع میشه و :

    پایان چپتر 12
    موندم اگه شما نبودی داستانو از کجا میفهمیدم واقعا خسته نباشی دمت گرم

  14. این کاربر از abolfazl_gallant بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #1709
    پروفشنال Amin-Nasim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    Kerman
    پست ها
    619

    پيش فرض

    اقا سیو کامل کی داره

  16. #1710
    اگه نباشه جاش خالی می مونه huggy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    زندان
    پست ها
    368

    پيش فرض



    یکی از دوستان گفته بود که دگمه نمایش کار نمیکنه برای همین هم من اینو دوباره گذاشتم!! کس دیگری هم این مشکل رو داره ؟؟؟

    WARNING: خطر لو رفتن داستان بازی، کسایی که بازی نکردن نخونن ! ! ! ! !

    سلام دوستان ، شرمنده که کمی دیر شد .

    چپتر 12 ( 22 سپتامبر)
      محتوای مخفی: چپتر 12 
    آپارتمان مارتی
    خود ویتو تعریف میکنه: که خونم کامل سوختش !! و هرچی پول هم داشتم از بین رفت !! حتی یه سری مشکل با پلیس پیدا کردم که ادی حلش کرد !! حداقل خوشحالم که به لیو کمک کردم که فرار کنه !! و لیو هم بدون هیچ رد پایی فرار کردش و فکر کنم حتی فرانک وینچی ( رئیس لیو ) نمی دونه که لیو کجا فرار کرده !!
    هنری هم نتونست به ادی دروغ بگه و فقط گفته که لیو فرار کرده !! با این حال نمیدونم چرا ادی ، هنری رو پذیرفته!!! من وجو حالا یه همکار جدید داریم !!
    پشت تلفن
    هنریه و میگه : من دارم یه چیز بزرگ میفروشم اگه علاقه داشتی تو هم بیا پیش من درضمن یه اسلحه هم بیار.
    تو پارک
    هنری: من یه سری تحقیقات انجام دادم ودیدم دلیل اینکه فالکون، کلامنته رو کشته اینه که کلامنته هم داشته مواد می فروخته و داشته مشتری های فالکون رو می پرونده !!! جو میگه : حالا این چه ربطی به ما داره ؟؟هنری جواب میده : اگه کلامنته میتونسته مواد بفروشه چرا ما نتونیم ؟؟ ویه توضیحی در مورد سودش میده که خیلی زیاده !!!
    ویتو میگه : اگه فالکون بفهمه چی ؟؟ هنری جواب میده که : نمی فهمه اگر هم بفهمه مجبوریم یه مقدار سود هم به اون بدیم !!! ویتو می پرسه : اگه فالکون تنها فروشنده مواده ما از کجا مواد گیر بیاریم ؟؟؟ هنری جواب میده : چیزی در مورد تانگ شنیدید ؟؟؟
    ویتو: یه سازمان برای چینی هاست ؟؟ هنری میگه : آره، ولی بعضی هاشون با خارجی ها( افرادی که چینی نیستند ) کار میکنن!! ولی خیلی از خارجی ها می ترسن که باهاشون کار کنن ( نمی دونم چرا ؟؟) و ما ازشون 10 کیلو مواد میگیریم که برای شروع خیلی خوبه !!
    ویتو: پولشو از کجا گیر بیاریم ؟؟ هنری جواب میده : من یکی رو میشناسم که بهمون پول میده ولی برای در عوض پول بیشتری باید بهش پس بدیم !!
    ویتو میگه : اونهایی که مواد مصرف میکنن چی ؟؟ هنری میگه ؟: با ما چه ربطی داره ؟؟ ویتو میگه : پس وینچی راست میگفت که فروش مواد باید ممنوع باشه !!! چون مواد مردم رو به کشتن میده !!!هنری جوای میده که : فقط احمقا مواد مصرف میکنن و اونایی هم که میخوان با مواد خودشونو بکشن ، من هم کمکشون میکنم مخصوصا اگه پای پول در میون باشه !!!
    هنری میپرسه که شما ها هستید یا نه ؟؟؟ و ویتو هم oK رو میده !!!
    تو ماشین
    جو: حالا این یارو که میخواییم ازش پول قرض بگیریم کی هست ؟؟
    هنری جواب میده : اسمش برونو هستش و الان هم تنها کسیه که می تونیم این مقدار پول ازش قرض کنیم !!
    جو میپرسه : این برونو تنها کسیه که می تونه قرضهای زیاد بده ؟؟ هنری جواب میده : نه، ولی اگه میخوای میتونی این پولو از فالکون یا وینچی قرض کنی !! و امتحانشم مجانیه !!! ( بدلیل اینکه وینچی و فالکون نباید از قضیه فروش مواد چیزی بفهمن نمی تونن پول ازشون قرض بگیرن )
    جو: این یارو مایه داره ؟؟ هنری جواب میده : نه، اون یه رئیس داره که یکی از افراد دولت هستش و تا وقتی هم که ما پولمونو به موقع پرداخت کنیم بهمون کاری ندارن !!
    پیش برونو
    هنری: ما 35هزار$ میخوایم و بورنو میگه : چرا من باید یه همچین پولی بدم ؟؟ متقاعدم کن !!! هنری جواب میده اگه 35000$ بدی ما هم تا آخر هفته 45000$ میدیم. برونو میگه من با 65000$ بیشتر راحتم !!!
    بعد از کلی چونه زدن به 55000$ میرسه و بعد برونو یه جمله از کتاب مقدس میگه: ((که من متاسفانه کامل نفهمیدم چی میگه !! ولی به زودی دوباره مرحله رو میرم و براتون مینویسم)) : سر شما رو از تنتان جدا خواهم کرد و بچه های شما بی پدر خواهند شد !! و بعد از این جمله از کتاب قدس هنری آدرس این نوشته رو در کتاب مقدس میگه و برونو میگه : من واقعا تعجب کردم ( که آدرس رو می دونستی !! ) !!! درضمن پول ماله من نیست پس لطفا اگه سخت گیری میکنم یا در آینده سخت گیری کردم منو درکم کنید !!!
    تو ماشین
    جو: واقعا جای تعجب داره هنری !!!! تو کی انجیل میخوندی ؟؟؟؟ هنری: من نخوندم !!! هر دفعه که میومدم پیشش همین جمله رو تکرار میکرد و من هم یه روز رفتم کلیسا و از پدر روحانی پرسیدم که این متن کجای انجیله !!! و اون هم آدرس رو داد و من هم حفظش کردم !!!
    پیش وانگ( یارو چینیه)
    حرف خاصی نمیزنن و فقط جنس ها و پولها رو رد وبدل میکنن!!
    تو حیاط یانگ !!!!!!
    پلیسها میان و میگن که کیف ها رو بذارید زمین و جو هم به یکیشون تیکه می ندازه که : کفشهای قشنگی داری سرهنگ !!و هنری هم یه نگاه به کفشهاش میندازه و میگه که اینا پلیس نیستند !!! بکشیدشون !!
    بعد از درگیری و فرار از دست اونا دمو شروع میشه و :

    پایان چپتر 12

  17. 3 کاربر از huggy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •