تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 171 از 640 اولاول ... 71121161167168169170171172173174175181221271 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,701 به 1,710 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #1701
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    مرداب رابطه
    آسمان محزون
    صندلی های زنگ زده

    صندلی ها هم
    بعد از تو
    زانوی غم بغل گرفته اند

    هایکو

  2. #1702
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    -آخر لحظه-
    چشم در چشم هم
    آخرین بوسه
    آخرین نگاه
    آخرین شعر ترم
    آخرین قطره اشک
    شعرم از چشم تو می جوشد
    راه بر گونه ی تو می جوید
    و نهایت به لبت می ریزد
    آغوش آخر در تب و تاب
    دست من سرد، بی تاب
    لب من می لرزد،
    از لبت می پرسد:
    بازگشت را آیا


    امید هست؟

  3. این کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #1703
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    ما چون دو دریچه روبروی هم
    آگاه زهر بگو مگوی هم
    هرروز سلام و پرسش و خنده
    هر روز قرار روز آینده
    اکنون دل من شکسته و خسته است
    زیرا یکی از دریچه ها بسته است
    نه مهر فسون نه ماه جادو کرد
    نفرین به سفر که هر چه کرد او کرد

  5. این کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #1704
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    رسيده ام به غريبي كه رخ نداده هنوز
    و اتفاق عحيبي كه رخ نداده هنوز

    و جرم تازه ي از پيش متهم شده ام
    گناه گندم و سيبي كه رخ نداده هنوز

    ميان چشم من و تو كسي لگد كوبيد
    به عشق، حس نجيبي كه رخ نداده هنوز

    هنوز منتظرم من اگر چه مي افتد
    دلم به دام فريبي كه رخ نداده هنوز

    به احتمال قوي مرگ در كمين من است
    و خواب هاي مهيبي كه رخ نداده هنوز

    و باز دست پر از خالي ام حجوم آورد
    به سمت«امّ يُجيبي» كه رخ نداده هنوز

    دوباره از پس اين روزهاي در به دري
    چه مانده است نصيبي كه رخ نداده هنوز؟

  7. #1705
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شب چشم

    مویت کلاف دود

    دامن سپید

    سخی تن

    آنک منم

    فرزندِ قرنهای پیاپی

    و قاره های گمشده در اعصار

    از یاد برده موطنِ خود را

    وز ذهن خود زدوده قرنِ آهن و خون را

    بنگر چگونه دست تکان می دهم

    گویی مرا برای وداع آفریده اند


    و با عصا آرام در گاهواره غنوده ام

    هان!کاتبان ثبّاتها

    من را برای نسلهای پیاپی صادر کنید

    اینک منم شناسنامه ی تاریخ





    "نصرت رحمانی"

  8. #1706
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    وقتی پرنده ای را با شاهدانه ای معتاد میکنند

    تا فال بگیرد

    دیگر از پرواز گفتن بیهوده است

  9. #1707
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اين جمعه بيشتر از هميشه دلتنگت بودم بانو……

    روزهايي كه بي تو مي گذرد

    گر چه با ياد توست ثانيه هاش

    آرزو باز مي كشد فرياد…..

    در كنار تو مي گذشت ..ايكاش

  10. #1708
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض


    شیر یا خط؟


    دست بردار


    وقتی که روزگار…..روی تمام آرزوهایت خط قرمز کشیده است


    دیگر چه فرقی می کند این سکه از کدام رو بنشیند؟


    اصلا هر دو روی سکه برای تو…


    همین پیشانی ترک خورده …..برای من کافیست…

  11. #1709
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    درد من حصار برکه نیست


    درد من زیستن …با ماهیانی ست که فکر دریا


    به ذهنشان……..خطور نکرده است ….


    از درد سخن گفتن و از درد شنیدن


    با مردم بی درد خدایا که چه دردیست

  12. #1710
    داره خودمونی میشه MEHR IMAN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    70

    پيش فرض

    گوش کن؛ نی لبک دوران غم مرا غمگین تر از افسانه مجنون می نوازد، همآواز شو با این دل تنها، همراهش باش، هرچند جدایی مشق شبم گشته و گریستن دلخوشی ثانیه هام...
    کنون که تبسم کمیاب است، کنون که طراوت و خاکستر هم پیاله گشته اند؛ مهر را از ایام دور به ودیعه گیر و از بر من خوان سرمستی بیارای. من نمک گیر عشق توام، بیا و به نگاهی نوازشم کن..
    گر عطش خاموش من فریاد تو را می طلبد؛ بخوان مرا. نه به واسطه نسیم، خودسرانه و گستاخ وار صدایم کن. مرا به تعبیر رویا های صادقانه و پاک رقم زن...
    بمان با من؛ با من بمان. بگذار مهمانسرای قلب تو گهواره قرار من گردد. بگذار آوای تعلق خاطرت لالایی خوابهای نداشته ام باشد. مرا رها کن از همه کابوس های بی کسی، بگذار همه کس ام در وجود تو معنی یابد...
    گنون که تنهایی پیله گشته و مرا پروانه بودن آرزو، به یک اشاره یادم کن. من آرزوی پرواز دارم، کوچ بهاره نزدیک است، تا پر نگشوده ام مدارایم کن...
    Last edited by MEHR IMAN; 28-08-2008 at 23:58.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •