تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 171 از 638 اولاول ... 71121161167168169170171172173174175181221271 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,701 به 1,710 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1701
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    تو مي تواني تاريكي مطلق باشي
    وهم انگيز و ناشناخته
    دور دور
    فرقي نمي كند
    سايه اي خواهم شد
    كه تا ابد در گودالها زندگي خواهد كرد
    تنها براي اينكه با تو باشد!

  2. 7 کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1702
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    در ميان من و تو فاصله ها بسيار است
    تو توانايي اين را داري
    كه اين فاصله را برداري؟
    تو توانايي رفتن داري؟
    تو توانايي اين را داري كه بليطي بخري
    در صف قلبو دلم بنشيني
    و بخواهي كه بداني
    آیا؟
    دوستت ميدارم
    در جوابت خندم و بفهمانم تو
    يكي از صد هايي
    حالا
    تو توانايي ماندن داري؟؟

  4. #1703
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    شب روی طاقچه، زنی، چتری خرید تا...
    یک قاب عکس سرد و مردی رسید تا...


    دستی کشید روی خودش خطِ مایلی
    این اشتباه بود؟ و آهی کشید تا...


    شب پلک زد، پنجره هی بازو بسته شد
    گفتی چکار کرد؟ دو چشمش ندید تا...


    آدم، فرشته، روح که خیلی عزیز بود
    وقتی که آفرید به جسمش دمید تا...


    یک اشتباهِ ساده، کوچه ی بن بست...
    - بی خیال، این شعر را خدا آفرید تا...


    مردی که توی دادگاه، خودش را مرور کرد
    آهسته داد زد که: از اینجا بروید تا...

  5. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #1704
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض سکوت بهشت است


    روبروی سکوت نشسته ام
    زمان ایستاده است
    شاخه ی رؤیاهای معصوم
    از سیاره های دندان زده لبریز است
    و آب داخل لیوان
    شکل پرنده ای قشنگ به خود می گیرد

    «سکوت بهشت است
    حس می کنم
    هبوط نکرده ام»

    ناگهان صدا
    صدای قهقهه ی شیطانی یک ساعت
    صدای پایکوبی عقربه های مست
    صدای افتادن زمین از شاخه
    دستانم را سرد می کند
    در دور دست
    زنی زمین را
    گاز می زند

    درد است این
    درد...

  7. 3 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #1705
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    چقد دوریم ما
    وغرورهایی که دیوار کشیده اند
    این فاصله ها را
    داستان های کهنه را رها کن

    من فرهاد نیستم!

    دیگر نمیخواهم باشم

    تو هم شیرین نباش!

    این بار تو تیشه را بردار

    من این سوی دیوارها منتظرم

    بیا تا داستانی نو رقم بزنیم

    من و تو...
    Last edited by amir 69; 24-09-2008 at 12:29.

  9. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1706
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تمام فلسفه ها را نوشت تا آدم

    چه کار می کند این سرنوشت با آدم

    درست ساعت تقسیم زندگی ، شیطان

    شناسنامه ی شیطان گرفت و ما آدم

    و اشک های خدا روی خاک رقصیدند

    شروع شد کلمه با زمین ، خدا ، آدم

    نگاه ها که پراز اشک های مسروقه است

    همیشه مدرک جرم هزارتا آدم

    امان از این همه رویای کاغذی! ای وای!

    شکست کشتی ات انگار ، نا خدا آدم

    و با وجود لغت نامه های قلابی

    چه فرق می کند آقای ایکس یا آدم ؟

    "شناسنامه تان یک دروغ تکراری ست"

    قبول ! ماغزلی ناقص و شما آدم . . .

  11. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #1707
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    خون

    تپش

    زندگی…یعنی تو

    آن چه را که باید می فهمیدم

    فهمیدم

    ماه

    زیبا تر از همیشه می تابد

    دیگر دنبالت نخواهم گشت

    رد پای تو به قلبم می رسد

  13. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1708
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بعضی ها برایمان

    یک استکان چای داغند

    که در شبی برفی

    در مسافر خانه ای بین راه

    سر می کشیم و…

    بعضی ها برایمان

    کبریتی روشنند

    تا تاریکی هایمان را

    لحظه ای…فقط لحظه ای…

    آتش بزنند

    بعضی ها…اما…

    تنها قطره ای اشکند

    در چشمانمان حلقه می زنند

    تا…

    می

    اف

    تند

    ……………….

    روی گونه های منی حالا…

    سر می خوری

    و می رسی به لبها یم

    راستی…

    بعضی آدمها

    چقدر تلخند

  15. 6 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #1709
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بیا

    برو

    بمان

    بگریز

    ولی….

    گاهی

    با من باش…

  17. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #1710
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هدایای تو

    دشمنم شده اند

    بی وجودشان شاید

    می توانستم لحظه ای را

    بی یاد تو سر کنم

  19. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •