تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1709 از 2734 اولاول ... 709120916091659169917051706170717081709171017111712171317191759180922092709 ... آخرآخر
نمايش نتايج 17,081 به 17,090 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #17081
    آخر فروم باز kar1591's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    ساوالان
    پست ها
    1,329

    پيش فرض

    من از بی کسی های بی انتها
    میان حریقی ز هذیان و تب
    به دنبال دستی پر از سادگی
    تو را یافتم در نفسهای شب

  2. #17082
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    باید همه چیز را باور کرد
    عزیزانم را در خک پنهان می کنم
    تا بوی تعفنشان آزارم ندهد
    این چشمان نگران مادرم نیز
    روزی در خک خواهد گندید
    باید همه چیز را باورکرد
    عطر گل ها
    چه یم تواند باشد
    چرا توجیه بوی تعفن خک ؟
    من دیگر همه کرم ها را در ژرفنای خخک می بینم
    که از گوشت های گندیده بدنم
    چگونهکنسرو می سازند
    و ریشه گل ها را
    از لاشه فاسدم
    خود را معطر می کنند

  3. #17083
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    دنيا را بد ساخته اند ........
    کسي را که دوست داري ، تو را دوست نمي دارد .
    کسي که تو را دوست مي دارد ، تو دوستش نمي داري .
    اما کسي که تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد ،
    به رسم و آيين ، هرگز به هم نمي رسيد
    و اين رنج است

    *-*-*

    salam

  4. #17084
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    تک و تنها ماندم
    دوستانم رفتند
    من با مردم شهر
    من با مشد اسمال
    قهوه چی گذر مدرسه مان
    درد خود را زین پس
    با چه کس گویم باز ؟
    نان و انگورم را
    با که تقسیم کنم ؟
    دور از شانه دوست
    در کجا افشانم
    اشک چشمان پر آوزم را ؟
    ای ... ای مرد تک کوچه ی من
    ای ... ای آنکه ز شب باخبری
    ز چه این گونه تب آلوده و فرد
    خسته از کاوش راهی به سحر
    در گریبانت سر
    می روی و می گریی؟
    صبح را می باید
    با همین مردم وشبخت نمودن آغاز
    با همین مشد اسمال
    قهوه چی گذر مدرسه مان
    با علی میکانیک
    با حسن گلگیر ساز
    با کارگرهای زبده آرداش خان
    یا همین کل ممد
    که همه باغش را
    در چند جعبه تو در تو
    راهی میدان کرد ست
    به کجا سرگردان
    سوی من پر بگشا
    من خوب آگاهم
    که سرانجام محبت مرگ است
    مرگ در تنهایی
    مرگ در آغوش
    لاله های گلگون
    مرگ بر روی صلیب
    یک صلیب بی دست
    سوی من پر بگشا
    درد این تنهایی کشت مرا
    سوی من پر بگش
    -------------
    سلام
    خوبی؟

  5. #17085
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    شب از ارواح سكوت سرشار است
    ريشه از فرياد
    و
    رقص ها از خستگي .

    ماهي

    من فكر مي كنم
    هرگز نبوده قلب من
    اين گونه
    گرم و سرخ:

    احساس مي كنم
    در بدترين دقايق اين شام مرگزاي
    چندين هزار چشمه خورشيد
    در دلم
    مي جوشد از يقين؛
    احساس مي كنم
    در هر كنار و گوشه اين شوره زار ياس
    چندين هزار جنگل شاداب
    ناگهان
    مي رويد از زمين.



    ====


    چقدر تو محلتون ادم میشناسی!!!من فقط دختر ای همسایمون رو میشناسم دی:

  6. #17086
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    نتوانم ‚ نتوانم جستن
    هر زمان عشقی و یاری دیگر
    کاش ما آن دو پرستو بودیم
    که همه عمر سفر می کردیم
    از بهاری به بهاری دیگر

  7. #17087
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    رفت،مثل هر چه دوست داشتم من از جهان
    رفت، مثل هر چه اعتبار روزگار داشت
    رفت،گر چه لحظه ي وداع، شام چشم هاش
    آسماني از ستاره هاي بي شمار داشت

  8. #17088
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    تمام سایه روشن های احساس
    پر از آرامش مهتابیت بود
    ولیکن شاعر آیینه ها هم
    به خوبی درک این وسعت نمی کرد.
    ...

  9. #17089
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض


    امیدم را مگیر از من خدایا...خدایا

    دل تنگ مرا مشکن خدایا...خدایا

    من دور از آشیانم،سر به آسمانم...بی نصیب و خسته

    ماندم جدا ز یاران،از بلای طوفان...بال من شکسته

    از حریم دلم،رفته رنگ هوس...درد خود به که گویم، در درون قفس

    وه که دست قضا،بسته پای مرا...روز و شب ز گلویم ناله خیزد وبس

    می زنم فریاد...هر چه بادا باد...آه از این طوفان،وای از این بیداد

    می زنم فریاد...هر چه باداباد...آه از این طوفان،وای از این بیداد


  10. #17090
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    در غروبی اینچنین دلتنگ، بُهتی ریشه دارد
    بویِ یك آوازِ باران خورده را، دارد صدایم

    گفته بودی! اینكه، تا خورشیدِ تو راهی نمانده است
    گفته بودی! اینكه، این دلتنگ خامش، نیست جایم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •