تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است
چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست
چگونه جای تو در جان زندگی سبز است
جای عزیزی پیش کسی امیدوارم خالی نباشه
تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است
چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست
چگونه جای تو در جان زندگی سبز است
جای عزیزی پیش کسی امیدوارم خالی نباشه
تا حال منت خبر نباشد
در کار منت نظر نباشد
تا قوت صبر بود کردیم
دیگر چه کنیم اگر نباشد
آیین وفا و مهربانی در
در شهر شما مگر نباشد
آمین!
دوباره يك شب ديگر دوباره تنهايي
دوباره اين من و اين امتداد يلدايي
سلام دوستان خوبيد؟
آقا جلال كجا به سلامتي؟
شب خوش
ميدانم
حالا سالهاست که ديگر هيچ نامهاي به مقصد نميرسد
حالا همه ميدانند که همهي ما يکطوري غريب
يک طوري ساده و دور
وابستهي ديرسالِ بوسه و لبخند و علاقهايم.
آن روز
همان روز که آفتاب بالا آمده بود
دفتر مشق ما
هنوز خوابِ عصر جمعه را ميديد.
ما از اولِ کتاب و کبوتر
تا ترانهي دلنشين پريا
ريرا و دريا را دوست ميداشتيم.
سلام پایان.
هیچی الکی خودمونو زدیم به مظلومیت تا کمی نازمون بکشن![]()
مرا زیبا پرستی داده عشق و ذات مستی
رنج هستی برده از یادم
ندارم ترسی از غم ..چون که هردم می رسد عشقش به فریادم
--------
سلام همگی
می بینم اینجا کسی داره رل امام حسین را بازی می کنه
یزید نداریم؟دی:
محتسب مستی به ره دید و گربانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان می روی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: می باید ترا تا خانه ی قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه ی خمار نیست؟
گفت تا داروغه را گوییم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت جامه ات بیرون کنم
گفت: پوسیده ست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر درافتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زآن چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهوده گو حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
*-*-*
یه کاری نکنید یه عکس بزارم همه با هم بشینیم به حال من گریه کنید
تو را دوست داره مثل من یا که نه
اشکات رو تنش می باره یا که نه
هی حالا دیدی میتونم تو بری و تنها بمونم
تو دیگه برام بی ارزشی میخوام همه اینو بدونن
همه لحظه ها مال تو فردا مال تو دنیا مال تو
برو برو برو از چشام دیگه افتادی دختر
کاش روز اولی که دیدم تو رو
نمیخندیدم و بهت میگفتم بی من برو
آخه اخلاقات با من سازگار نیست
تو رو با غریبه دیدم نگو آشنات نیست
تو روزای غمت دادی بهم هر دفعه تکیه
هی بی مناسبت خریدی هر دفعه هدیه
تو گفتی مجنونی و لیلی من
آره دوستم داشتی ولی خیلی کم
هی حالا دیدی میتونم تو بری و تنها بمونم
تو دیگه برام بی ارزشی میخوام همه اینو بدونن
همه لحظه ها مال تو فردا مال تو دنیا مال تو
برو برو برو از چشام دیگه افتادی دختر
نگو عاشق نبودم نگو از تو نمیخونم
یه شب کنارم نبودی همه نامه هاتو میسوزونم
این همه غصه واسه چی واسه عشق کی میمردم
بگو بگو بگو کدومش دروغه
تورو فراموشت کردم گه گداری یادم میاد
میخوام پیشم باشی گه گداری بازم
من خدایی باهاتم تو رو بخشیدم
ولی به من بگو یهو کی بود تو رو منفی کرد
دیوونت من بودم
میدونم من بودم تو رو آدمت کردم
برو آدم بدبخت
فکر نکن تو نیستی میشکنه بغض گلوم
نه خانومم آرمین هنوز تخسه بدون
هی حالا دیدی میتونم تو بری و تنها بمونم
تو دیگه برام بی ارزشی میخوام همه اینو بدونن
همه لحظه ها مال تو فردا مال تو دنیا مال تو
برو برو برو از چشام دیگه افتادی دختر
دلت که میگرفت یواش سر روی شونه هام میذاشتی
وقتی تنها میشدی هر جوری بود منو میخواستی
اما حالا دارم میگم تو رو نمی خواستم ونمی خوام
برو برو برو از چشام دیگه افتادی دختر
تو که می خواستی بری چرا اومدی پیشم
تو که میدونستی تو نبودت دیوونه میشم
د دیوونه بی من تو زنده نیستی
نگو هنوز پاکی- منفی و. نیستی
نه خانومی بر عکس تو بد خراب شدی
این واسم لذتش بیشتره از شراب خوری
شنیدم گفتی دوستم داری خیلی زیاد
تو هنوزم دورویی این بهت خیلی میاد
هی حالا دیدی میتونم تو بری و تنها بمونم
تو دیگه برام بی ارزشی میخوام همه اینو بدونن
همه لحظه ها مال تو فردا مال تو دنیا مال تو
برو برو برو از چشام دیگه افتادی دختر
**
مژگان از سروده های خودت بود!!
Last edited by mohammad99; 06-10-2007 at 01:02.
سلاممژگان از سروده های خودت بود!!
خیر یکی از ترانه های هاتف بود
فکر می کنم این دوست مسافرمون خیلی خوشش میاد از این ترانه
زوری زوری گفته ما هم گوش گنیم
نقل قول:
مژگان از سروده های خودت بود!!
سلام
خیر یکی از ترانه های هاتف بود
فکر می کنم این دوست مسافرمون خیلی خوشش میاد از این ترانه
زوری زوری گفته ما هم گوش گنیم
جسارت نباشه ها شوخی کردم
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)