من نمی گم، تو بگو که کی زمون قهر تو
همه ی مردم دنیا رو سیاهپوش می کنه؟
من نباشم کی تو رویا درو روت وا می کنه؟
هر چی که گم می کنی یه جوری پیدا می کنه؟
اینم تنوع
من نمی گم، تو بگو که کی زمون قهر تو
همه ی مردم دنیا رو سیاهپوش می کنه؟
من نباشم کی تو رویا درو روت وا می کنه؟
هر چی که گم می کنی یه جوری پیدا می کنه؟
اینم تنوع
هر شب فزايد تاب وتب من
واي از شب من واي از شب من
یا من رسانم لب بر لب او
يا او رساند جان بر لب من
استاد عشقم بنشين و بر خوان
درس محبت در مكتب من
رسم دورنگي آيين مانيست
يكرنگ باشد روز و شب من
گفتم رهي را كامشب چه خواهي ؟
گفت آنچه خواهد نوشين لب من
-*-*-
تشکر
نيست غمخوار مرا در همه دنيا که بنازم
چه بگريم، چه بخندم، چه بميرم، چه بمانم
من و اين کنج اسارت، غم ناکامی و حسرت
که عبث زادهام و مهر ببايد به دهانم
مبتلائیست که امید خلاصش نبود
هرکه بر پای دل از عشق سلاسل دارد
تا دم بازپسین غرقهی دریای غمش
مدعی باشد اگر چشم به ساحل دارد
هرکه خواهد که کند از تو مرادی حاصل
حاصل آنست که اندیشهی باطل دارد
میکشد ساعد سیمین تو ما را و عبید
میل بوسیدن سرپنجهی قاتل دارد
در شبی پر ستاره و آرام دختری در عذاب می میرد
دختری در عذاب تنهایی غرق در التهاب می میرد
در نگاه دو چشم خسته ی او زندگی موج می زد و عشق
غافل از اینکه این همه رؤیاست، عاقبت در سراب می میرد
چشم هایش پر ست از حسرت، حسرت لحضه های رؤیایی
چشم هایی که پر ز رؤیا بود آن زمان چون شهاب می میرد
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجایی ؟!
مه و ستاره درد من می داند
که همچو من پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان چشم من هویدا شو
تو ای پری کجایی
که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمی گشایی
ياد داري ماه من
كه روزگاري جانم كه روزگاري
عنان نازت ماه من
عنان نازت ماه من
به نيسواري جانم به نيسواري
به كف گرفتم ماه من خدا دلم به عجز گفتم شاه من
به كف گرفتم ماه من خدا دلم به عجز گفتم شاه من
قدم به چشمم ماه من
قدم به چشمم ماه من
تو كي گذاري جانم تو كي گذاري
قدم به چشمم ماه من
تو كي گذاري شاه من
نه اینکه نخواهم نه!
دلم با توست
اما چه کنم که تیری مرا
به درختی که به آن تکیه کرده بودم
دوخته
خواستم بیایم
اما حیف
دیگران
خواسته ام را
نخواستند....
به نظرم شعر خیلی خوبیه
بازم دارم بچه ميشم مثل قديماي قديم
مثل همون روزي كه ما به اين محله اومديم
دورهء هف سنگ سه قاپ دورهء شوت يه ضرب و گل
رقص عزيز تيله ها طلوع هف رنگ يه پل
آخ ! اگه تو مونده بودي دنيا يه جور ديگه بود
كوچه به اون قشنگي كه همين ترانه ميگه بود
تنهاتر از هميشه ام به تو نميشه راس نگفت
نميشه اين حقيقت رو راحت و بي هراس نگفت
تنها تر از هميشه ام از نفس افتاده ترين
بچهء بچه ام هنوز ساده ترين ساده ترين
آخ ! اگه تو مونده بودي دنيا يه جور ديگه بود
كوچه به اون قشنگي كه همين ترانه ميگه بود
اینا همش بهونه هست![]()
Last edited by sise; 05-10-2007 at 20:07.
در دل سرد سنگ تو نگرفت
آتش اين سخنسرايی ها
چشم شوخ تو طرفه تفسری ست
آشكارا به بي حيايی ها
مهر روي تو جلوه كرد و دميد
در شب تيره روشنایی ها
قبول دارم بهونه است
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)