من دوست داشتم بیشتر بحث بشه حالا با توجه به اون سوالات
اما چون دوستان روال کار رو اینجوری ترجیح دادن من هم سنت شکنی نمیکنم
1- آیا دوران تیمهای اسپانیایی تمام شده؟
_ اسپانیا بر خلاف سایر کشورها دارای مردمی متحد و یک دل نیست
از نظر اقتصادی هم این کشور در آستانه فروپاشیه شرایط بد اقتصادی مردم و ایالتهای این کشور رو از نظر ذهنی هم شده بیشتر از همدیگه دور میکنه
من فکر میکنم هر چقدر هم خوش بین باشیم باز هم آینده فوتبال این کشور کمی مبهم و پیچیده شده
احساس میکنم در درازمدت شرایط ویژه اقتصادی خودش رو به فوتبال و به شکل کلی ورزش این کشور تحمیل میکنه
باید منتظر این تابستان و نقل و انتقالات نشست و قدرت خرید دو تیم برتر لالیگا رو دید من فکر میکنم این توان کمتر شده و انتظار دارم تاثیر این اقتصاد بد رو در تابستان ببینم
2- آیا با رفتن پپ مورینیو هم انگیزه هاشو از دست داد؟
_ درست یا غلط من چنین احساسی بهم دست داد
ما برای جوشش انگیزه هامون هم به عوامل درونی نیاز داریم هم به عوامل بیرونی گاهی وجود یک رقیب به شکل ناخودآگاه انگیزه ما رو بیش از پیش تغذیه میکنه
من در غیاب پپ شاهد این بودم مورینیو کم کم در سکوت فرو رفت و این سکوت بر اساس ذات مورینیو دور شدن از ابزارها و استعداد خاص خودش بود
در واقع آقای خص امسال اصلا خاص نبود
حتی عکس العملهای فصل پیشش در نیمه نهایی برابر بایرن با واکنشهای امسالش در برابر دورتموند متفاوت بود
اونجا عطشش برای بردن باعث شد روی زانوهاش بشینه اما من امسال یک چهره معمولی دیدم که نسبت به باختش، واکنشهایی دور از شخصیت ویژه مورینیو داشت
تغییر رفتار مورینیو ناگهانی بود و عوامل این تغییرات ناگهانی بیشتر اتفاقات بیرونی هستن
وجود یک رقیب بیدار و باهوش در اردوی دشمن باعث هوشیاری و بیداری ما میشه
اما مورینیو امسال به جای پپ تیتو رو روی نیمکت حریف دید و در مقطعی طولانی هم رورا رو روی نیمکت بارسا میدید
به نظر من این اتفاقات به شکل ناخودآگاه روی فروکش کردن جنبه های مختلف شخصیت مورینیو تاثیر گذار بود
3- اختلافات درون تیمی به رئال ضربه زد؟
_بله
چیزی که عیان است چه ...
نبرد با ستاره ها انرژی فراوانی از یک مربی میگیره و البته به نظر من مورینیو هم نتونست به خوبی این فضا رو مدیریت کنه
و به رسانه ای تر شدن اون کمک کرد
حرفهای متناقضش در مورد نیمکت نشین کردن کاسیاس یا کنایه هاش به راموس
4- مصدومیتها چقدر در باخت بارسا موثر بودن؟
_ خیلی زیاد
نه به خاطر اینکه طرفدار بارسا هستم نه
بارسا بدون بوسکتس در برابر تیمهای متوسط لالیگایی هم مشکل داره
یا مصدومیتها در خط دفاعی دست مربی رو کاملا بسته بود
شاید به نظر برسه بارسا به خاطر سبکش نیاز چندانی به خط دفاعی هماهنگ نداره اما برعکس یک خط دفاعی خوب باعث میشه حملات بارسا با اعتماد بنفس بیشتری شکل بگیره
دقیقا در فقدان یک خط دفاعی مطمئن کم کم شاهد از بین رفتن اعتماد بنفس در خط حمله بارسا هم بودیم
و البته مگه میشه مسی مصدوم بشه و بارسا آسیب نبینه
5- آیا رئال در این شرایط ویژه به اسطوره هایی مثل کاسیاس یا رائول احتیاج نداشت؟
_ سروش اشاره خیلی خوبی کرده بود توی تاپیک رئال
رائول کسی بود که میتونست بهترین مهره برای ایجاد رابطه بین مورینیو و ستاره های بومی رئال باشه
شخصیت صلح طلب رائول واقعا توانایی مدیریت برخورد کاسیاس و راموس با مورینیو رو داشت
رائول تنها اسطوره حقیقی 30 سال اخیر رئال بود و اسطوره ها رو نباید به شکل ناگهانی از یک تیم جدا کرد چون در نبودشون یک خلاء بزرگ به وجود میاد که برای پر کردنش اسطوره های کوچک دست به کار میشن
در واقع راضی نگه داشتن یک اسطوره خیلی بیشتر از یک خرید گران قیمت برای یک تیم مهمه
کاری که دقیقا بارسا با پویول انجام میده و در حالی که به کم شدن تواناییش واقفه اما سعی میکنه اون رو در تمدید قراردادش راضی نگه داره
رفتن رائول به نظر من بزرگترین اشتباه مورینیو یا پرز بود
6- بزرگترین اشتباهات تاکتیکی تیتو و مورینیو چی بودن؟
تیتو: بازی دادن به مسی در بازی رفت
اگر مسی در دیدار رفت بازی نمیکرد بارسا اتوماتیک تمرکزش برای دفاع کردن بیشتر میشد
بازی با دو هافبک دفاعی یعنی سانگ و بوسکتس دقیقا میتونست بلایی رو سر بایرن بیاره که اسپانیا با وجود آلونسو و بوسکی سر تیمهای فیزیکی میاره
سبک بارسا به راحتی اجازه میده یک بازیکن از خط حمله کم بشه و مثلا به خط میانی اضافه بشه
چون اصل بر حفظ توپه نه سرعت انتقال
در کنار این مسئله بازی نکردن مسی باعث میشد یک مسی آماده در بازی برگشت به بارسا کمک کنه
7- با رفتن پپ و احتمالا مورینیو از لالیگا آیا عملا باید قبول کرد که لالیگا وارد مرحله تازه ای میشه؟
_ روزی که زِمان از تیم رم رفت یکی از روزنامه ها تیتر زد: با رفتن زمان فوتبال 2000 گریه کرد
و من مطمئنم لالیگا در فقدان این دو مربی گریه خواهد کرد
نبرد مورینیو و پپ به نوعی آوردگاه خیر و شر بود با تمام جذابیتش
میدانی که هزاران ساله بشر رو جذب کرده و میکنه
به همین خاطر بود که چشمهای دنیا به لالیگا خیره شده بود
لالیگا برای فراموش کردن این دو مربی قطعا به زمانی زیادی نیاز داره
8_ آیا لالیگا در آستانه پوست اندازیه؟
_بله
لالیگا وقتی تیم کهکشانی رئال با رهبری زیدان به انتهای خودش رسید پوست اندازی کرد و از کالبد جدیدش ژاویستا بیرون اومدن
و حالا ما در آستانه افول ژاویستا و البته کاسیاس هستیم مثلثی که به تنهایی تونستن اسپانیا رو سالها بر بالاترین قله فوتبال حفظ کنن
همونجور که برخی از دوستان اشاره کردن اسپانیا در آستانه گذار از دوران اوج حدودا 50 درصد ستاره هاش قرار داره
ژاوی پویول کاسیاس اینیستا ویا و...
در چنین مراحلی چند اتفاق میفته
یکی اینکه خود این بازیکنا شروع میکنن به فاصله گرفتن از دوران اوجشون که طبیعتا منجر میشه به افت و طراوت کمتر در بازی این ستاره ها
دوم اینکه افت این ستاره ها یک تاثیر منفی روی سایر بازیکنا میزاره مثلا افت ژاوی کارایی بوسکتس مسی و... رو هم کاهش میده
9- آیا واقعا این دو تیم خسته بودن؟
_ بله الکلاسیکوهای فراوان در این سالها حتی مربیهای سخت کوشی مثل پپ و مورینیو رو هم خسته کرده بود
اسپانیا در نیمه نهایی سی ال هم یک ضربه از خودش خورد هم یک ضربه از ژرمنها
در کنار این مسئله اونها جام ملتهای اروپا رو هم مقتدرانه به خونه بردن و خواه ناخواه مقدار زیادی ارضا شدن
10- چند درصد این برد به خاطر قدرت حریفان بود؟
آلمان بر خلاف اسپانیا موفقترین قدرت اقتصادی اروپاست و البته دارای مردمی به مراتب متحدتر
فصل پیش بایرن نشون داد که قدرتش در فصل نقل و انتقالات خیلی بیشتر شده و با جذب گورادیولا باز هم این قدرت خرید رو به رخ دیگران کشید
و من بر خلاف تیمهای اسپانیایی منتظر بیشتر شدن این قدرت خرید در تابستان پیش رو هستم
بایرن و دورتموند چندین سال بود که با مربیهای خودشون کار میکردن با یک ترکیب تقریبا ثابت و به نظر من طبیعی بود که به چنین سطحی برسن
نکات مثبت:
_ لالیگا طعم کمی اتحاد رو چشید نکته ای که قطعا فوایدش رو در درازمدت میبینه
_ لالیگا متوجه شد باید بین خریدن و پرورش بازیکن تعادل برقرار کنه
به همون اندازه که رئال باید بیشتر به جوانانش میدون بده بارسا هم باید بپذیره که لاماسیا نمیتونه تمام نیازهاشو برطرف کنه