یک حمله و یک حمله کآمد شب و تاریکی
چستی کن و ترکی کن نی نرمی و تاجیکی
فریاد
یک حمله و یک حمله کآمد شب و تاریکی
چستی کن و ترکی کن نی نرمی و تاجیکی
فریاد
دید اصغر خفته در حجر رباب
چون هلالى در کنار آفتاب
چهره کودک چو دردى برگ بید
شیر در پستان مادر ناپدید
بیدار
Last edited by 4MaRyAm; 21-09-2010 at 18:11.
بیدار کنید مستیان را
از بهر نبیذ همچو جان را
دیوانه
بیا کز عشق تو دیوانه گشتم
وگر شهری بدم ویرانه گشتم
چنگ
چنگ خمیده قامت میخواندت به عشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد
حسرت
یکی را دست حسرت بر بناگوش
یکی با آن که میخواهد در آغوش
همت
شرمنده کمی بی ادبیه!![]()
اما ایرج میرزاست دیگه!![]()
الحق که ری*دن ما تریاکیان بدبخت
باشد جهاد با نفس یعنی جهاد اکبر
نرگس
چه حالتي داره چشات / نرگس بيماره چشات / چشم تو خوابم ميكنه / مست و خرابم ميكنه ... !
نالان
من اگر که هستم ستاره ام کو در آسمانها // من گر اهل دردم نشانه ام کو به داستانها
من آن کسم که روز و شب ز بی کسی گرفته ام در دست دعا دعا دعا
تو آن کسی که از من شکسته دل نمیکنی دوری بیا بیا بیا
==
مسخره
خشم کسی کند کی او جان و جهان ما بود
خشم مکن تو خویش را مسخره جهان مکن
صبر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)