تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 17 از 27 اولاول ... 7131415161718192021 ... آخرآخر
نمايش نتايج 161 به 170 از 265

نام تاپيک: باران ...

  1. #161
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    77

    پيش فرض

    بزن باران بهاران فصل خون است

    بزن باران که صحرا لاله گون است
    بزن باران که به چشمان یاران
    جهان تاریک و دریا واژگون است
    بزن باران که به چشمان یاران
    جهان تاریک و دریا واژگون است
    بزن باران بهاران فصل خون است
    بزن باران که صحرا لاله گون است
    بزن باران که دین را دام کردند
    شکار خلق و صید خام کردند
    بزن باران خدا بازیچه ای شد
    که با آن کسب ننگ و نام کردند
    بزن باران به نام هرچه خوبی ست
    به زیر آوار گاه پایکوبی ست
    مزار تشنه جوباران پراز سنگ
    بزن باران که وقت لایروبی ست
    بزن باران بهاران فصل خون است
    بزن باران که صحرا لاله گون است
    بزن باران و شادی بخش جان را
    بباران شوق و شیرین کن زمان را
    به بام غرقه در خون دیارم
    بپا کن پرچم رنگین کمان را
    بزن باران که بی صبرند یاران
    نمان خاموش گریان شو بباران
    بزن باران بشوی آلودگی را
    ز دامان بلند روزگاران
    بزن باران بهاران فصل خون است
    بزن باران که صحرا لاله گون است
    بزن باران که دین را دام کردند
    شکار خلق و صید خام کردند
    بزن باران خدا بازیچه ای شد
    که با آن کسب ننگ و نام کردند
    بزن باران به نام هرچه خوبی ست
    به زیر آ وار گاه پایکوبی ست
    مزار تشنه جو باران پر از سنگ
    بزن باران که وقت لایروبی ست
    بزن باران بهاران فصل خون است
    بزن باران که صحرا لاله گون است

  2. 3 کاربر از *TaBaSoM* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #162
    پروفشنال thomas-anders's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    565

    پيش فرض



    ترانه ی بارانی (1)


    سر زدبه دل دوباره غم کودکانه ای
    آهسته میتراود از این غم ترانه ای

    باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
    دارم هوای گریه ، خدایا بهانه ای !


    ترانه ی بارانی (2)

    بارانِ بهار ، برگِ پیغام تو بود
    یا نامه ای از کبوتر بام تو بود

    هر قطره حکایتی شگرف از لب تو
    هر دانه ی برف حرفی از نام تو بود


    ترانه ی بارانی (3)

    باران ! باران ! دوباره باران ! باران !
    باران ! باران ! ستاره باران ! باران !

    ای کاش تمام شعرها حرف تو بود
    باران ! باران ! بهار ! باران ! باران !


    ترانه ی بارانی (4)

    دیشب باران قرار با پنجره داشت
    روبوسی آبدار با پنجره داشت

    یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد
    چک چک ، چک چک ... چکار با پنجره داشت ؟



    >> قیصر امین پور <<

  4. 3 کاربر از thomas-anders بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #163
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    باران که می بارد تو می آیی .... باران گل باران نیلوفر
    باران مهر و ماه آئینه ............. باران شعر و شبنم و شبدر



    باران که می بارد تو در راهی .........
    از دشت شب تا باغ بیداری
    از عطر عشق و آشتی لبریز..........
    با ابر و آب و آسمان جاری


    غم می گریزد غصه می سوزد .....
    شب می گدازد سایه می میرد
    تا عطر آهنگ تو می رقصد ..........
    تا شعر باران تو می گیرد


    از لحظه های تشنه دیدار ...............
    تا روزهای با تو بارانی
    غم می کُشد ما را تو می بینی ....... دل می کِشد ما را و می دانی


  6. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #164
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    باران می بارد ارام
    گاه برابها گاه برسنگهای کبود
    مردم ، جانداران ، خاک، اب مینوشند
    سیراب همه میخندند
    تشنگی . . . تشنگی . . .
    وهیچیک به باران نمی اندیشند
    تشنگی دراندیشه هاست...

  8. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #165
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    همه اینو می دونن
    که بارون
    همه چیز و کسمه
    آدمی و بختشه
    حالا دیگه وقتشه
    که جوجه ها را بشمارم
    چی دارم چی ندارم
    بقاله برادرم
    می رسونه به سرم
    آخر پاییزه
    حسابا لبریزه
    یک و دو !‌ هوشم پرید
    یه سیاه و یه سفید
    جا جا جا
    شکر خدا
    شب و روزم بسمه

  10. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #166
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    ببار اي نم نم باران زمين خشك را تر كن
    سرود زندگي سر كن دلم تنگه ... دلم تنگه

  12. 2 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #167
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    باران دلیل ِ خنده های تو بود
    وقتی که شانه به شانه ی دلم قدم می زدی
    و من اشکهای شوقم را پنهانی پاک می کردم
    آری تو نمی دانستی
    چه لذتی دارد تنهایی ِغمنامه ی این دل را با خنده های ناز تو شکستن

  14. 3 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #168
    پروفشنال vahide's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    628

    پيش فرض

    باران
    باز ای باران ببار
    بر تمام لحظه های بی بهار
    بر تمام لحظه های خشک خشک
    بر تمام لحظه های بی قرار

    باز ای باران ببار
    بر تمام پیکرم موی سرم
    بر تمام شعر های دفترم
    بر تمام واژه های انتظار

    باز ای باران ببار
    بر تمام صفحه های زندگیم
    بر طلوع اولین دلدادگیم
    بر تمام خاطرات تلخ و تار

    باز ای باران ببار
    غصه های صبح فردا را بشوی
    تشنگی ها خستگی ها را بشوی
    باز ای باران ببار

    -----
    فریبا شش بلوکی

  16. 2 کاربر از vahide بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #169
    پروفشنال vahide's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    628

    پيش فرض

    باران می بارد

    باران می بارد ، باران می بارد
    بر روی تن سرد و بی جان من
    روح باران به تنم جان می بخشد
    از جا بر می خیزم
    به عشاق می پیوندم
    در باغ عشق ، قدم می زنم
    باران می بارد ، باران می بارد
    بدیهایم را می شوید
    روح خوبی در وجودم می دمد
    به تنم گرما می بخشد
    باران می بارد ، باران می بارد
    مرا به جشن رؤیاها می برد
    مرا به روی بلندترین کوه می برد
    تا از آنجا دنیا را نظاره کنم
    طلوع و غروب زیبای خورشید را
    قوس و قزح را
    خرمی و سرسبزی درختان را
    دریاچه ها ، دریاها ، آسمان و عظمت دنیا را
    راستی که دنیا چه عظمتی دارد
    ----------
    سهیلا انوری

  18. 2 کاربر از vahide بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #170
    پروفشنال vahide's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    628

    پيش فرض

    زمزمه ای در باران

    من ، خواب های کودکی ام را
    با گریه های پیری تعبیر می کنم
    چون عکس برگ های بهاری
    در آب های رکد پاییز
    آه ای درخت ها
    در زیر شاخه های شما خوش فراغتی است
    دست خنک به گونه فشردن
    باران عاشقانه ی شب را
    با اشک خود ، مکیدن و خوردن
    گهگاه ، قطره های زلالش را
    چون مهره های جامد تسبیح
    یا روزهای مرده ی دیرین
    در لابلای پنجه ، شمردن
    با قطره های روشن باران ، رها شدن
    در جویبار تیره ی ایام
    رفتن به سوی صبح تولد
    رفتن به سوی جنگل سر سبز کودکی
    آنجا که قارچ های سبکبال
    در زیر چتر کاج کهنسال
    از شادی ولادت خود ، طبل می زدند
    آویزه های یاس
    با خوشه های تازه ی انگور
    در نازکی ، مقابله می کردند
    زاغ سیاهپوش
    تصویر باژگونه ی غاز سپید بود
    در دوربین آب
    آنجا ، گل انار
    شیپور سرخ می زد در گوش آفتاب
    آه ای درخت ها
    ای کاهش همنژاد شما بودم
    تا با شما به جنگل می رفتم
    اینجا ، سقوط قطره ی باران در آبگیر
    گویی مصاف اینه و سنگ است
    آه ای درخت ها
    در سرزمین خاطر من ، جنگ است
    جنگی که بامداد تولد را
    در سرخی غروبش تفسیر می کند
    جنگی که خواب کودکی ام را
    با گریه های پیری تعبیر می کند
    چون عکس برگ های بهاری
    در آب های رکد پاییز
    آه ای درخت ها
    در زیر شاخه های شما ، خودش فراغتی است
    دست خنک به گونه فشردن
    باران غمگنانه ی شب را
    با زهر اشک ، خوردن و مردن

    -------
    نادر نادرپور

  20. 3 کاربر از vahide بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •