تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 17 از 2734 اولاول ... 713141516171819202127671175171017 ... آخرآخر
نمايش نتايج 161 به 170 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #161
    حـــــرفـه ای M E H D I's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    2,606

    پيش فرض

    دلم از نام خزان مي لرزد
    زان كه من زاده تابستانم
    شعر من آتش پنهان من است
    روز و شب شعله كشد در جانم

    البته من خودم فرورديني هستم

  2. #162
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bithiah's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    هرکجاهستم، باشم، آسمان مال من است
    پست ها
    479

    پيش فرض

    من طاقت هجران تو مهپاره ندارم
    جز اینکه بمیرم به برت چاره ندارم

    حالا م

  3. #163
    حـــــرفـه ای M E H D I's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    2,606

    پيش فرض

    من از روييدن خار سر ديوار دانستم
    كه ناكس كس نمي گردد بدين بالانشيني ها

  4. #164
    داره خودمونی میشه hesper's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    22

    پيش فرض

    اینجا
    ابرهای خاکستری
    بر آسمان دلم
    هزاران نقش بسته اند
    بی تو تنها
    نقشی از بودن را در نبودنت
    تکرار می کند

  5. #165
    حـــــرفـه ای M E H D I's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    2,606

    پيش فرض

    بابا مردم از بس دال اومد:

    ديريست كه دلدار پيامي نفرستاد                   ننوشت سلامي و كلامي نفرستاد

    حالا شما دال بدين

  6. #166
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bithiah's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    هرکجاهستم، باشم، آسمان مال من است
    پست ها
    479

    پيش فرض

    دردم از یارست و درمان نیز هم-----------------------دل فدای او شد و جان نیز هم

  7. #167
    اگه نباشه جاش خالی می مونه babi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    آفیس خواب
    پست ها
    312

    پيش فرض

    گمگشته

    من به مردی وفا نمودم و او
    پشت پا زد به عشق و اميدم
    هر چه دادم به او حلالش باد
    غير از آن دل كه مفت بخشيدم

    دل من كودكی سبكسر بود
    خود ندانم چگونه رامش كرد
    او كه می گفت دوستت دارم
    پس چرا زهر غم بجامش كرد

    اگر از شهد آتشين لب من
    جرعه ای نوش كرد و شد سرمست
    حسرتم نيست زآنكه اين لب را
    بوسه های نداده بسيار است

    باز هم در نگاه خاموشم
    قصه های نگفته ای دارم
    باز هم چون به تن كنم جامه
    فتنه های نهفته ای دارم

    باز هم می توان به گيسويم
    چنگی از روی عشق ومستی زد
    باز هم می توان در آغوشم
    پشت پا بر جهان هستی زد

    باز هم می دود به دنبالم
    ديدگانی پر از اميد و نياز
    باز هم با هزار خواهش گنگ
    می دهندم بسوی خويش آواز

    باز هم دارم آنچه را كه شبی
    ريختم چون شراب در كامش
    دارم آن سينه را كه او می گفت
    تكيه گاهيست بهر آلامش

    زانچه دادم به او مرا غم نيست
    حسرت و اضطراب و ماتم نيست
    غير از آن دل كه پر نشد جايش
    بخدا چيز ديگرم كم نيست

    كو دلم كو دلی كه برد و نداد
    غارتم كرده، داد می خواهم
    دل خونين مرا چكار آيد
    دلی آزاد و شاد می خواهم

    دگرم آرزوی عشقی نيست
    بی دلان را چه آرزو باشد
    دل اگر بود باز می ناليد
    كه هنوزم نظر باو باشد

    او كه از من بريد و تركم كرد
    پس چرا پس نداد آن دل را
    وای بر من كه مفت بخشيدم
    دل آشفته حال غافل را

  8. #168
    اگه نباشه جاش خالی می مونه babi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    آفیس خواب
    پست ها
    312

    12

    نمي خواهم

    نمي خواهم به جز من دوستار ديگري باشي براي لحظه اي حتي به فكر ديگري باشي نمي خواهم صفاي خنده ات را ديگري بيند نمي خواهم كسي نامش به لبهاي تو بنشيند
    نمي خواهم كسي نقش چهره ات درخاطرش ماند نمي خواهم نگاهي در نگاه تو در آميزد نمي خواهم به غير از من بگيرد دست تو دستي

    نمي خواهم كسي يارت شود در راه مستي
    نمي خواهم به جز من يار كسي باشي گل نازم ! نمي خواهم خار و خسي باشي نمي خواهم كسي با يار من سخن گويد اگر چه قاصدم باشد كه تا پيغام من گويد نمي خواهم به گورستان رود آن يار محبوبم مبادا مرده اي زنده شود با او سخن گويد
    خواستم دسته گلي برايت تقديم كنم كه فكر كرم تا آنجا برسد‚پژمرده ميشود خواستم پروانه‌اي تقديمت كنم ولي پروانه گفت كه او از من زيبا تر است

    خواستم برايت شمع هديه كنم ولي شمع گفت كه او از من روشن‌ تر است
    خواستم برايت گلي هديه كنم ولي گل گفت كه او از من قشگ‌ تراست
    به ناچار مجبور شدم قلم به دست گيرم و قطره‌اي خون از قلبم كه نام سلام دارد تقديم حضور شريفت كنم. به هر ميزان كه تو مرا دوست مي‌داري من بيش از آن به تو عشق مي ورزم

  9. #169
    داره خودمونی میشه arezoo007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    44

    پيش فرض

    مي توان در بازوان چيره ي يك مرد
    ماده اي زيبا و سالم بود
    با تني چون سفره ي چرمين
    با دو ... درشت سخت
    مي توان دربستر يك مست ‚ يك ديوانه ‚ يك ولگرد
    عصمت يك عشق را آلود !

    مي توان يك عمر زانو زد
    با سري افكنده در پاي ضريحي سرد
    مي توان در گور مجهولي خدا را ديد
    مي توان با سكه اي نا چيز ايمان يافت
    مي توان در حجره هاي مسجدي پوسيد
    چون زيارتنامه خواني پير

    مي توان چون آب در گودال خود خشكيد

    مي توان زيبايي يك لحظه را با شرم
    مثل يك عكس سياه مضحك فوري
    در ته صندوق مخفي كرد !

    مي توان در قاب خالي مانده يك روز
    نقش يك محكوم يا مغلوب يا مصلوب را آويخت

    مي توان با هر فشار هرزه ي دستي
    بي سبب فرياد كرد و گفت
    آه من بسيار خوشبختم ....!

  10. #170
    داره خودمونی میشه john_mcdollar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    underneath the bridge
    پست ها
    68

    پيش فرض

    می انگاشتم که مرا
    سپیده دمی بیدار خواهد کرد
    کنون اما
    بیداری صبح
    به دستان من و توست
    و سحرگاهان
    تو خواهی گفت: اینت حاصل عمر
    که بیگانه به هر جای از این خاک...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •