تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 17 از 638 اولاول ... 71314151617181920212767117517 ... آخرآخر
نمايش نتايج 161 به 170 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #161
    حـــــرفـه ای mehrdad21's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,312

    پيش فرض

    با بالهاي مقوايي

    به اوج گرفتنم مي بالم

    اما اين نخ......

    آه اين نخ.....

    روياي پرنده شدنم را

    به زمين گره زده است.

  2. این کاربر از mehrdad21 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #162
    حـــــرفـه ای mehrdad21's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,312

    پيش فرض

    سير سير نگاهم کن

    پيش از آنکه فراموش کنيم

    به هم رسيده ايم

  4. #163
    آخر فروم باز nakhordemast's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,480

    پيش فرض

    من بچه ندارم.
    یعنی داشتم ، کشتمش و از پا آویزونش کردم توی چاه فاضلاب مسجد بزرگ شهر...
    ...حالا سالهاست که از اون ماجرا می گذره،
    و من به جای مادرش توی فاحشه خونه بزرگ شهر کار می کنم.

  5. #164
    حـــــرفـه ای mehrdad21's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,312

    پيش فرض

    این دو شعر به یاد پدربزرگ نازنینم که سالهاست ما را تنها گذاشته و در خاک آرمیده

    ===
    معلم گفت
    بنویس پاییز
    زیباترین
    فصل هاست
    و ما نوشتیم
    بهار بهار بهار
    پدر ، این
    توصیه ی تو
    بود

    ===
    پدربزرگ
    پيپي بر لب داشت و
    دريايي در دل
    او دريايي بود
    كه پيپ ميكشيد

    ==

  6. #165
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    کاشکی بند نگاهی من نمیگشتم همی
    کاشکی غرق گناهی من نمیگشتم همی


    یک نفس غافل شدم عقل دلم رفتند لیک
    کاش غافل از الهی من نمیگشتم همی


    حاصل غفلت بود قلبی شکسته رنگ زرد
    کاش بی دریا دگر ماهی نمی گشتم همی


    من ز دریا دور گشتم یا که او دور از دلم؟
    کاش در رودی بُدم دریا نمیگشتم همی

  7. #166
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    تو به من گفتی برای شروع زودتر تلاش داری
    من به تو گفتم فقط تو فقط تو
    تو به من گفتی ازمن رنجی به دل داری
    من به تو گفتم فقط تو

  8. #167
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    آزادی



    سروده پل الوار

    ترجمه بامداد حمیدیا


    بر روی دفتر های مشق ام

    بر روی درخت ها و میز تحریرم

    بر برف و بر شن

    می نویسم نامت را.


    روی تمام اوراق خوانده

    بر اوراق سپید مانده

    سنگ ، خون ، کاغذ یا خاکستر

    می نویسم نامت را.


    بر تصاویر فاخر

    روی سلاح جنگیان

    بر تاج شاهان

    می نویسم نامت را.


    بر جنگل و بیابان

    روی آشیانه ها و گل ها

    بر بازآوای کودکیم

    می نویسم نامت را.


    بر شگفتی شبها

    روی نان سپید روزها

    بر فصول عشق باختن

    می نویسم نامت را.


    بر ژنده های آسمان آبی ام

    بر آفتاب مانده ی مرداب

    بر ماه زنده ی دریاچه

    می نویسم نامت را.


    روی مزارع ، افق

    بر بال پرنده ها

    روی آسیاب سایه ها

    می نویسم نامت را.


    روی هر وزش صبحگاهان

    بر دریا و بر قایقها

    بر کوه از خرد رها

    می نویسم نامت را.


    روی کف ابرها

    بر رگبار خوی کرده

    بر باران انبوه و بی معنا

    می نویسم نامت را.


    روی اشکال نورانی

    بر زنگ رنگها

    بر حقیقت مسلم

    می نویسم نامت را.


    بر کوره راه های بی خواب

    بر جاده های بی پایاب

    بر میدان های از آدمی پُر

    می نویسم نامت را.


    روی چراغی که بر می افروزد

    بر چراغی که فرو می رد

    بر منزل سراهایم

    می نویسم نامت را.


    بر میوه ی دوپاره

    از آینه و از اتاقم

    بر صدف تهی بسترم

    می نویسم نامت را.


    روی سگ لطیف و شکم پرستم

    بر گوشهای تیز کرده اش

    بر قدم های نو پایش

    می نویسم نامت را.


    بر آستان درگاه خانه ام

    بر اشیای مأنوس

    بر سیل آتش مبارک

    می نویسم نامت را.


    بر هر تن تسلیم

    بر پیشانی یارانم

    بر هر دستی که فراز آید

    می نویسم نامت را.


    بر معرض شگفتی ها

    بر لبهای هشیار

    بس فراتر از سکوت

    می نویسم نامت را.


    بر پناهگاه های ویرانم

    بر فانوس های به گِل تپیده ام

    بر دیوار های ملال ام

    می نویسم نامت را.


    بر ناحضور بی تمنا

    بر تنهایی برهنه

    روی گامهای مرگ

    می نویسم نامت را.


    بر سلامت بازیافته

    بر خطر ناپدیدار

    روی امید بی یادآورد

    می نویسم نامت را.


    به قدرت واژه ای

    از سر می گیرم زندگی

    از برای شناخت تو

    من زاده ام

    تا بخوانمت به نام:

    آزادی.

  9. #168
    پروفشنال doyenboof's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    594

    پيش فرض

    در اتاقکی بی چشم انداز روزگار می گذرانم
    اتاقی که بی تو سرد است
    سردتر از قبر
    تنها بودن همان
    مردن است
    بی تو بودن
    برای من مرگ است

    Boof6260

  10. #169
    پروفشنال doyenboof's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    594

    پيش فرض

    عشق بر فراز سرزمینم.....
    در آن لحظه به چه می اندیشی
    خودت هستی ای دوست
    خودت هستی و خودت باقی بمان
    در اعماق قلبت به چه می اندیشی؟
    به .......
    می دانی که دارم مثل یک دوست با تو حرف می زنم؟
    هیچ جادوی نمی تواند تو را از من بگیرد
    روحم را تسخیر کن
    دوستت دارم ای دوست من

    Boof6260

  11. #170
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    مثل رویاهای خوب
    مثل آبی بودن آسمان
    مثل خشکی بود

    تو بودی و من

    و من بودم و هیچ

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •