قبول دارید که این تعریفی که از اختیار ارائه دادین، صرفا یک تعریفی هست که با فلسفه شما جور در میاد؟
این تعریف طبق تاپیک علم و متد علمی که ایجاد کردین، تعریف علمی نداره.
و مسلما با این تعریف اختیار هیچ چیزی رو نمیشه اختیار تعریف کرد !!
اما تعریف فلسفی که ما از اختیار داریم با این تعریف شما متفاوت هست.
یعنی اختیار انسان در طول اختیار افریدگار جهان است.
بدین معنا که محدودیت هایی داره اما در چارچوب همون محدودیت ها میتونه گزینه هایی رو انتخاب کنه و روشون شک کنه و بحث کنه.
همچنین وقتی گفته میشه هر انسانی با توجه به محدودیت هاش پاسخگو هست یعنی تاثیر یکسری جبرها هم بر زندگیش در نظر گرفته شده.
این تعریف که من براتون آوردم رو شما در هر کتاب فلسفی یا علمی درباره اختیار می بینید، حتی اونهایی که اعتقادشون به اختیار است. شما حتی اگه نوشته های شهید مطهری درباره جبر و اختیار رو ببینید بحث رو به دو قسمت تقسیم کرده (جنبه انسانی و جنبه الهی) که جنبه انسانی قضیه همین چیزی است که من براتون تعریف کردم، و جنبه الهی وارد موضوع الهیات میشه که در چارچوب انجمن نیست. شما صفحه ویکی فقه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رو ببینید تعاریف کاملا هماهنگ است با چیزی که گفتم و روالی که بحث در انجمن داشته و صحبت های سایر دوستان، و صد درصد ناهماهنگ با چیزی که شما آوردید:
← جبر در اصطلاح
در اصطلاح آن است که رفتار و کارهای انسان بر اساس اختیار نیست و هر چه از او سر میزند بدون قدرت و اراده است، به گونهای که نمیتواند به ترک آن اقدام کند.
آیا انسان تحت فشار و جبر اراده یا اراده هائی ورای اراده خود اقدام به کاری می کند و به عبارتی دیگر افعال او تابع اراده ای غیر از اراده خود اوست یا در کارهای خود مستقل است و افعال او تابع اراده خودش می باشد؟
← اختیار در مقابل جبر
در کلمات فقها اختیار، گاه مقابل جبر (انجام گرفتن فعلی بدون اراده) به کار رفته که مراد از آن انجام دادن کاری از روی اراده و قصد است، هرچند آن را به اکراه انجام داده باشد.
مسئله جبر و اختیار در فلسفه و حکمت اسلامی بیشتر با وجوب و امکان، اصل علیت و قول به عدم تخلف معلول از علت تامه پیوند دارد که در معنا همان بحث ضرورت و عدم ضرورت در نظام هستی است.
دقت کنید بحث های انجمن فلسفی و علمی هستند، و نه فقهی و طبیعتا تعاریف فقهی جایی در بحث ها ندارند (استدلال ها و تعاریف فقهی راه رو برای نقد کردن اصول اون فقه باز می کنه و ما اجازه نداریم وارد بحث های مذهبی بشیم).