تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1695 از 2734 اولاول ... 695119515951645168516911692169316941695169616971698169917051745179521952695 ... آخرآخر
نمايش نتايج 16,941 به 16,950 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #16941
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    من همينجا می مانم!
    به كوچه های بن بست گفتم
    شما برويد!
    به خيابانهای يتيم
    همین را خواهم گفت
    روزها از كفن هاشان
    بيرون آمده اند
    و من به شعر های مرده ام می انديشم
    و به بادها كه می روند.

  2. #16942
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    دیگر چه جای دلخوشی و عشق بازی است

    آخر کدام احمق از این عشق راضی است

    این عشق نیست،فاجعه قرن آهن است

    من بودنی که عاقبتش نیست بودن است

  3. #16943
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    ترسم این شعله سوزنده عشق
    آخر آتش فکند بر جانت

  4. #16944
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    بار دگر به کوچه ی رندان گذر کنیم

    تا بشکنیم توبه و سجاده تر کنیم

    یک جرعه درکشیم از آن داروی نشاط

    چندین هزار وسوسه از سر به در کنیم

    دل را به دست مطرب و معشوق می دهیم

    فارغ ز فکر نیک و بد و خیر و شر کنیم

    زین زشت تر، عقیده چه باشد، که شیخ وقت

    گوید به روی خوب نباید نظر کنیم

    جز درد سر، چو حاصل کار زمانه نیست

    با جام باده چاره ی این درد سر کنیم

    ما چیستیم، و قوّت تدبیر ما کدام؟

    تا ادعای دفع قضا و قدر کنیم

    زاهد به ما نصیحت بیهوده می کند:

    کز باده بگذریم و زساقی حذر کنیم

    با اختلال مبدأ برهان ما و شیخ

    آن به که این مباحثه را مختصر کنیم

    بیهوده بود پیروی تُرّهات شیخ

    این تجربت نباید بار دگر کنیم

    یک بار راه زهد سپردیم و گم شدیم

    بار دگر نباید ازاین ره گذر کنیم



    حسن وثوق الدله

  5. #16945
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    پس این همه اسمش زندگی است
    دلتنگی ها،دل خوشی ها،ثانیه ها،دقیقه ها
    ما زنده ایم چون می خوابیم
    ما زنده ایم چون بیداریم
    و رستگارو سعادتمند
    زیرا هنوز بر گستره ویرانه های وجودمان پانشینی
    برای گنجشك عشق باقی گذاشته ایم

  6. #16946
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    می روم خسته و افسرده و زار
    سوی منزلگه ویرانه ی خویش
    بخدا می برم از شهر شما
    دل شوریده و دیوانه ی خویش
    می برم، تا که در آن نقطه ی دور
    شستشویش دهم از رنگ گناه

  7. #16947
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    هرلحظه از نگاهِ دلم میچکی ولی
    با دستمالِ کاغذی ام پاک میشوم
    این عابران که میگذرند از خیال من
    مشکوک نیستند تو شکاک میشوی
    تو زنده ای هنوز برایم گمان نکن
    در گورِ خاطرات خوشم خاک میشوی
    باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت
    وقتی که عاشقی چه خطرناک میشوی!

  8. #16948
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    یاد آن بوسه که هنگام وداع
    بر لبم شعله حسرت افروخت
    یاد آن خنده بیرنگ و خموش
    که سراپای وجودم را سوخت

  9. #16949
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    تا چه حد این حرفها را میتوانی حس کنی؟
    حس کنی دارد دلم بسیار شاعر میشود

    تا زمانی با توام انگار شاعر نیستم
    از تو تا دورم دلم انگار شاعر میشود

    باز میپرسی: چه طور اینگونه شاعر شد دلت؟
    تو دلت را جای من بگذار شاعر میشود

    گرچه میدانم نمیدانی چه دارم میکشم
    از تو میگوید دلم هر بار شاعر میشود

  10. #16950
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    دلم گرفته است
    دلم گرفته است
    به ایوان می روم
    و انگشتانم را
    بر پوست کشیده شب می کشم
    چراغهای رابطه تاریکند
    چراغهای رابطه تاریکند
    دیگر کسی مرا
    به میهمانی گنجشکها نخواهد برد
    دیگر کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد
    پرواز را بخاطر بسپار
    پرنده مردنی است

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •