آپارتمان مارتی
خود ویتو تعریف میکنه: که خونم کامل سوختش !! و هرچی پول هم داشتم از بین رفت !! حتی یه سری مشکل با پلیس پیدا کردم که ادی حلش کرد !! حداقل خوشحالم که به لیو کمک کردم که فرار کنه !! و لیو هم بدون هیچ رد پایی فرار کردش و فکر کنم حتی فرانک وینچی ( رئیس لیو ) نمی دونه که لیو کجا فرار کرده !!
هنری هم نتونست به ادی دروغ بگه و فقط گفته که لیو فرار کرده !! با این حال نمیدونم چرا ادی ، هنری رو پذیرفته!!! من وجو حالا یه همکار جدید داریم !!
پشت تلفن
هنریه و میگه : من دارم یه چیز بزرگ میفروشم اگه علاقه داشتی تو هم بیا پیش من درضمن یه اسلحه هم بیار.
تو پارک
هنری: من یه سری تحقیقات انجام دادم ودیدم دلیل اینکه فالکون، کلامنته رو کشته اینه که کلامنته هم داشته مواد می فروخته و داشته مشتری های فالکون رو می پرونده !!! جو میگه : حالا این چه ربطی به ما داره ؟؟هنری جواب میده : اگه کلامنته میتونسته مواد بفروشه چرا ما نتونیم ؟؟ ویه توضیحی در مورد سودش میده که خیلی زیاده !!!
ویتو میگه : اگه فالکون بفهمه چی ؟؟ هنری جواب میده که : نمی فهمه اگر هم بفهمه مجبوریم یه مقدار سود هم به اون بدیم !!! ویتو می پرسه : اگه فالکون تنها فروشنده مواده ما از کجا مواد گیر بیاریم ؟؟؟ هنری جواب میده : چیزی در مورد تانگ شنیدید ؟؟؟
ویتو: یه سازمان برای چینی هاست ؟؟ هنری میگه : آره، ولی بعضی هاشون با خارجی ها( افرادی که چینی نیستند ) کار میکنن!! ولی خیلی از خارجی ها می ترسن که باهاشون کار کنن ( نمی دونم چرا ؟؟) و ما ازشون 10 کیلو مواد میگیریم که برای شروع خیلی خوبه !!
ویتو: پولشو از کجا گیر بیاریم ؟؟ هنری جواب میده : من یکی رو میشناسم که بهمون پول میده ولی برای در عوض پول بیشتری باید بهش پس بدیم !!
ویتو میگه : اونهایی که مواد مصرف میکنن چی ؟؟ هنری میگه ؟: با ما چه ربطی داره ؟؟ ویتو میگه : پس وینچی راست میگفت که فروش مواد باید ممنوع باشه !!! چون مواد مردم رو به کشتن میده !!!هنری جوای میده که : فقط احمقا مواد مصرف میکنن و اونایی هم که میخوان با مواد خودشونو بکشن ، من هم کمکشون میکنم مخصوصا اگه پای پول در میون باشه !!!
هنری میپرسه که شما ها هستید یا نه ؟؟؟ و ویتو هم oK رو میده !!!
تو ماشین
جو: حالا این یارو که میخواییم ازش پول قرض بگیریم کی هست ؟؟
هنری جواب میده : اسمش برونو هستش و الان هم تنها کسیه که می تونیم این مقدار پول ازش قرض کنیم !!
جو میپرسه : این برونو تنها کسیه که می تونه قرضهای زیاد بده ؟؟ هنری جواب میده : نه، ولی اگه میخوای میتونی این پولو از فالکون یا وینچی قرض کنی !! و امتحانشم مجانیه !!! ( بدلیل اینکه وینچی و فالکون نباید از قضیه فروش مواد چیزی بفهمن نمی تونن پول ازشون قرض بگیرن )
جو: این یارو مایه داره ؟؟ هنری جواب میده : نه، اون یه رئیس داره که یکی از افراد دولت هستش و تا وقتی هم که ما پولمونو به موقع پرداخت کنیم بهمون کاری ندارن !!
پیش برونو
هنری: ما 35هزار$ میخوایم و بورنو میگه : چرا من باید یه همچین پولی بدم ؟؟ متقاعدم کن !!! هنری جواب میده اگه 35000$ بدی ما هم تا آخر هفته 45000$ میدیم. برونو میگه من با 65000$ بیشتر راحتم !!!
بعد از کلی چونه زدن به 55000$ میرسه و بعد برونو یه جمله از کتاب مقدس میگه: ((که من متاسفانه کامل نفهمیدم چی میگه !! ولی به زودی دوباره مرحله رو میرم و براتون مینویسم)) : سر شما رو از تنتان جدا خواهم کرد و بچه های شما بی پدر خواهند شد !! و بعد از این جمله از کتاب قدس هنری آدرس این نوشته رو در کتاب مقدس میگه و برونو میگه : من واقعا تعجب کردم ( که آدرس رو می دونستی !! ) !!! درضمن پول ماله من نیست پس لطفا اگه سخت گیری میکنم یا در آینده سخت گیری کردم منو درکم کنید !!!
تو ماشین
جو: واقعا جای تعجب داره هنری !!!! تو کی انجیل میخوندی ؟؟؟؟ هنری: من نخوندم !!! هر دفعه که میومدم پیشش همین جمله رو تکرار میکرد و من هم یه روز رفتم کلیسا و از پدر روحانی پرسیدم که این متن کجای انجیله !!! و اون هم آدرس رو داد و من هم حفظش کردم !!!
پیش وانگ( یارو چینیه)
حرف خاصی نمیزنن و فقط جنس ها و پولها رو رد وبدل میکنن!!
تو حیاط یانگ !!!!!!.gif)
پلیسها میان و میگن که کیف ها رو بذارید زمین و جو هم به یکیشون تیکه می ندازه که : کفشهای قشنگی داری سرهنگ !!و هنری هم یه نگاه به کفشهاش میندازه و میگه که اینا پلیس نیستند !!! بکشیدشون !!
بعد از درگیری و فرار از دست اونا دمو شروع میشه و :