عاشق شدی چه خوب که این گونه بشنوم
با اینکه من برای دو چشم شما کمم
دارو نمی کند اثری چون که سم من
دیگر رسوخ کرده به خونت ،قدم قدم
حال این مرض تمام خودت را گرفته است
قلب تو مبتلاست به ویروس عشق وُ غم
از خود شکنجه می شوی وُ گریه می کنی
هی فکرمی کنی نکند او نخواهدم
حال منم شبیه تو خوش نیست مدتی ست
حس می کنم که مثل تو درگیر با خودم
این روزها مدام به تو فکر می کنم
اینکه چقدر مانده که یک روز ما به هم...
سخت است توی غصه بمانی وُ هیچوقت
حتی خیال هم نکنی عاشقت شدم!