تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 167 از 2734 اولاول ... 671171571631641651661671681691701711772172676671167 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,661 به 1,670 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #1661
    پروفشنال Mehrshad-msv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    زمین - کرج
    پست ها
    752

    پيش فرض

    ناشناس جان ايني كه گفتي برچه وزني بود.....!!!!!

    خوب من با ((ه)) شروع مي كنم:

    همين امشب فقط امشب فقط هم بغض من باش

    همين امشب فقط مثل خود عاشق شدن باش

    درآوارهمه آيينه هاتكرارمن باش

    همين امشب كليدقفل اين زندون تن باش

  2. #1662
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M.B.M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    اصـــــــــــــــــفهان
    پست ها
    771

    پيش فرض

    شب تهي از مهتاب
    شب تهي از اختر
    ابر خاكستري بي باران پوشانده
    آسمان را يكسر
    ابر خاكستري بي باران دلگير است
    و سكوت تو پس پرده ي خاكستري سرد كدورت افسوس سخت دلگيرتر است
    شوق بازآمدن سوي توام هست
    اما
    تلخي سرد كدورت در تو
    پاي پوينده ي راهم بسته
    ابر خاكستري بي باران
    راه بر مرغ نگاهم بسته
    واي ، باران
    باران ،
    شيشه ي پنجره را باران شست
    از دل من اما
    چه كسي نقش تو را خواهد شست ؟
    آسمان سربي رنگ
    من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
    مي پرد مرغ نگاهم تا دور
    واي ، باران
    باران ،
    پر مرغان نگاهم را شست
    اب رؤياي فراموشيهاست
    خواب را دريابم
    كه در آن دولت خاموشيهاست
    شكوفايي گلهاي اميدم را در رؤياها مي بينم
    و ندايي كه به من مي گويد :
    ”گر چه شب تاريك است
    دل قوي دار ، سحر نزديك است “
    دل من در دل شب
    خواب پروانه شدن مي بيند
    مهر صبحدمان داس به دست
    خرمن خواب مرا مي چيند
    آسمانها آبي
    پر مرغان صداقت آبي ست
    ديده در آينه ي صبح تو را مي بيند
    از گريبان تو صبح صادق
    مي گشايد پر و بال
    تو گل سرخ مني
    تو گل ياسمني
    تو چنان شبنم پاك سحري ؟
    نه
    از آن پاكتري
    تو بهاري ؟
    نه
    بهاران از توست
    از تو مي گيرد وام
    هر بهار اينهمه زيبايي را
    هوس باغ و بهارانم نيست
    اي بهين باغ و بهارانم تو
    سبزي چشم تو
    درياي خيال
    پلك بگشا كه به چشمان تو دريابم باز
    مزرع سبز تمنايم را
    اي تو چشمانت سبز
    در من اين سبزي هذيان از توست
    زندگي از تو و
    مرگم از توست
    سيل سيال نگاه سبزت
    همه بنيان وجودم را ويرانه كنان مي كاود
    من به چشمان خيال انگيزت معتادم
    و دراين راه تباه
    عاقبت هستي خود را دادم
    آه سرگشتگي ام در پي آن گوهر مقصود چرا
    در پي گمشده ي خود به كجا بشتابم ؟
    مرغ آبي اينجاست
    در خود آن گمشده را دريابم
    در سحرگاه سر از بالش خواب بردار
    كاروانهاي فرومانده ي خواب از چشمت بيرون كن
    باز كن پنجره را
    تو اگر بازكني پنجره را
    من نشان خواهم داد
    به تو زيبايي را
    بگذاز از زيور و آراستگي
    من تو را با خود تا خانه ي خود خواهم برد
    كه در آن شكوت پيراستگي
    چه صفايي دارد
    آري از سادگيش
    چون تراويدن مهتاب به شب
    مهر از آن مي بارد
    باز كن پنجره را
    من تو را خواهم برد
    به عروسي عروسكهاي
    كودك خواهر خويش
    كه در آن مجلس جشن
    صحبتي نيست ز دارايي داماد و عروس
    صحبت از سادگي و كودكي است
    چهره اي نيست عبوس
    كودك خواهر من
    در شب جشن عروسي عروسكهايش مي رقصد
    كودك خواهر من
    امپراتوري پر وسعت خود را هر روز
    شوكتي مي بخشد
    كودك خواهر من نام تو را مي داند
    نام تو را مي خواند
    گل قاصد آيا
    با تو اين قصه ي خوش خواهد گفت ؟
    باز كن پنجره را
    من تو را خواهم برد
    به سر رود خروشان حيات
    آب اين رود به سرچشمه نمي گردد باز
    بهتر آنست كه غفلت نكنيم از آغاز
    باز كن پنجره را
    صبح دميد
    چه شبي بود و چه فرخنده شبي
    آن شب دور كه چون خواب خوش از ديده پريد
    كودك قلب من اين قصه ي شاد
    از لبان تو شنيد :
    ”زندگي رويا نيست
    زندگي زيبايي ست

  3. #1663
    پروفشنال Mehrshad-msv's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    زمین - کرج
    پست ها
    752

    پيش فرض

    تنهاترازانسان درلحظه مرگ

    ساده ترازشبنم روسفره برگ

    مطرودهم قبيله محكوم خويشم

    غريبه اي طعمه اين كندوي نيشم

    نفريني آسمون مغضوب خاكم

    بيگانه بانوروهواهواي پاكم

    تن خسته ازتقويم ازشب شمردن

    بامرگ ساعت هابي وقفه مردن

    هم غربت بغض شب مرگ چراغم

    توقرق زمستوني اندوه باغم

    اي دست توحادثه توبهت تكرار

    وابسته اين مردابم بياسراغم

    تولدم زادن كدوم افوله

    كه بودنم حريص مرگ فصوله

    خسته ازباراين بودنم نفس حبابم

    بي تفاوت مثل بركه بي التهابم

    تشنه تشنه تشنه ام خودكويرم

    بامن مرگ سنگ وانسان تاريخ تيرم

    من ساقه نورم ميراث مهتاب

    تسليم تاريكي توجنگل خواب

    اي آيه عطوفت اي مرگ غمگين

    برهنه كن منوازاين لباس نفرين

    اي اسم توجواب همه سوالا

    ازپشت اين كندوي شب منو صداكن

  4. #1664
    داره خودمونی میشه HEGOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    192

    پيش فرض

    نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش
    که من این مسئله همچون و چرا می بینم

  5. #1665
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M.B.M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    اصـــــــــــــــــفهان
    پست ها
    771

    پيش فرض

    معشوقه بسامان شد، تا باد چنين بادا
    كفرش همه ايمان شد، تا باد چنين بادا
    ملكى كه پريشان شد،از شومى شيطان شد
    باز آن سليمان شد، تا باد چنين بادا
    يارى كه دلم خستى، در بر رخ ما بستى
    غمخواره ياران شد، تا باد چنين بادا
    شب رفت صبوح آمد، غم رفت فتوح آمد
    خورشيد درخشان شد تا باد چنين بادا
    عيد آمد و عيد آمد، يارى كه رميد آمد
    عيدانه فراوان شد، تا باد چنين بادا

  6. #1666
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    آه، ای دو چشم خيره بره مانده

    آری، منم كه سوی تو می آيم

    بر بال بادهای جهان پيما

    شادان بجستجوی تو مي آيم

  7. #1667
    داره خودمونی میشه HEGOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    192

    پيش فرض

    مر دلی است پریشان به دست غم پامان
    چنانکه هیچکسم نیست واقف احوالم

  8. #1668
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم بریدیم
    دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه بامی که پریدیم پریدیم
    صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن گر میوه یک باغ نچیدیم نچیدیم
    رم دادن صید خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم رمیدیم

  9. #1669
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M.B.M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    اصـــــــــــــــــفهان
    پست ها
    771

    پيش فرض

    من اگر برخيزم
    تو اگر برخيزي
    همه برمي خيزند
    من اگر بنشينم
    تو اگر بنشيني
    چه كسي برخيزد ؟
    چه كسي با دشمن بستيزد ؟
    چه كسي
    پنجه در پنجه هر دشمن دون
    آويزد
    دشتها نام تو را مي گويند
    كوهها شعر مرا مي خوانند
    كوه بايد شد و ماند
    رود بايد شد و رفت
    دشت بايد شد و خواند
    در من اين جلوه ي اندوه ز چيست ؟
    در تو اين قصه ي پرهيز كه چه ؟
    در من اين شعله ي عصيان نياز
    در تو دمسردي پاييز كه چه ؟
    حرف را بايد زد
    درد را بايد گفت

  10. #1670
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    تو اگر می دانستی
    که چه زخمی دارد
    که چه دردی دارد
    خنجر از دست عزیزان خوردن
    از من خسته نمی پرسیدی
    آه ای مرد چرا تنهایی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •