تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1650 از 2734 اولاول ... 650115015501600164016461647164816491650165116521653165416601700175021502650 ... آخرآخر
نمايش نتايج 16,491 به 16,500 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #16491
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض


    تا به ديروز، تو بودی پری و من پر ِ تو:

    حاليا قصّه ی ما قصّه ی ديو است و پری.

    تو شدی باد و گذشتی به سبکْ ساری و من

    لاله ام، داغ به دل، مانده به خونين جگری.

    بر زبان جانِ مرا نيست به جز نامت و تو

    گوش ِ دل داری ازسنگ گران تر به کری

    در نگنجد به صفت ذات که مانندش نيست

    کِلکِ من نيست به وصفت خجل از بی هنری.
    ..


    پست شماره #16486 باید ویرایش میشدا

  2. #16492
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    ياد از خاطر فراموشم

    روز چون گل ميشكوفد بر فراز كوه

    عصر پرپر مي شود اين نوشكفته در سكوت دشت

    روزها اين گونه پر پر گشت

    چون پرستوهاي بي آرام در پرواز

    رهروان را چشم حسرت باز

    اينك اينجا شعر و ساز و باده آماده است

    من كه جام هستيم از اشك لبريز است ميپرستم

    در پناه باده بايد رنج دوران را ز خاطر بر د

    با فريب شعر بايد زندگي را رنگ ديگر داد

    در نواي ساز بايد ناله هاي روح را گم كرد

    ناله من ميترواد از در و ديوار

    آسمان اما سراپايش گوش و خاموش است

    همزباني نيست تا گويم بزاري اي دريغ

    ديگرم مستي نمي بخشد شراب

    جام من خالي شدست از شعر ناب

    ساز من فرياد هاي بي جواب

    نرم نرم از راه دور

    روز چون گل ميشكوفد بر فراز كوه

    روشنايي مي رود در آمان بالا

    ساغر ذرات هستي از شراب نور سرشار است اما من

    همچنان در ظلمت شبهاي بي مهتاب

    همچنان پژمرده در پهناي اين مرداب

    همچنان لبريز ز اندوه مي پرسم

    جام اگر بشكست

    ساز اگر بگسست

    شعر اگر ديگر به دل ننشست


    سایه خانوم چون یه پست میدن میرن.نمیتونن ویرایش کنن
    Last edited by mohammad99; 29-09-2007 at 01:44.

  3. #16493
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    شرمنده .
    وقتی متوجه شدم که بعد من پست داده بودن !
    گفتم ویرایش کنم بیشتر به هم میریزه
    بازم شرمنده .
    ............
    تویک خیال دور بیش نیستی و دست من به دامنت نمی رسد
    تو غافلی و من تمام می شوم
    و دیدگان پر ز راز من
    هزار بار گفته با دلم
    که من سراب دیده ام
    ...

  4. #16494
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    مي بمن شادي ميده لذت ازادي ميده
    مي بمن شادي ميده لذت ازادي ميده
    ادمي با مي زدن غمهاشو از ياد ميبره
    پشت کوه غصه رو لبتر کنه باد ميبره
    توبه کردم
    توبه کردم
    که دگر مي نخورم در همه عمر
    بجز از امشبو فرداشبو شبهاي دگر
    توبه کردم
    توبه کردم
    که دگر مي نخورم در همه عمر
    بجز از امشبو فرداشبو شبهاي دگر
    توبه کردم
    توبه کردم
    که دگر مي نخورم در همه عمر
    بجز از امشبو فرداشبو شبهاي دگر
    توبه کردم
    توبه کردم
    که دگر مي نخورم در همه عمر
    بجز از امشبو فرداشبو شبهاي دگر
    *-*-

    شما چرا شرمنده.صاحاب تاپیکی بابا.ما هم مهمون!!

  5. #16495
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    تاپیک مطعلق به تک تک شماست نه من !
    .........
    روزگاریست که سودای بتان دین منست

    غم این کار نشاط دل غمگین من است
    ...

  6. #16496
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    ميدانم ، مي داني که غير از تو پناهم نيست

    بجز در آستان مهربانت آشيانم نيست

    تو مي بيني اسيرم در تن بي جان مسمومم

    تو مي داني که جز صحن سرايت آسمانم نيست

    الهي! گرچه مي دانم جوابم را نخواهي داد

    دو دستم را بدامان تو ميگيرم هرچه بادا باد!!
    *-*-

    شما لطف دارید

  7. #16497
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    جدی گفتم
    ....
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند


    به فتراک جفا دلها چو بربندند بر بندند

    ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند


    به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند

    نهال شوق در خاطر چو برخیزنند بنشانند


    سرشک گوشه گیران را چو دریابند دُر یابند

    رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند


    دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد

    ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند


    ز چشمم لعل رمانی چو می خندند می بارند

    ز رویم راز پنهانی چو می بینند می خوانند


    چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند

    بدین درگاه حافظ را چو می خوانند میرانند


    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند

    که با آن درد اگر در بند درمانند درمانند
    ...

  8. #16498
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    دلا خوبان دل خونین پسندند / دلا خون شو که خوبان این پسندند
    متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست / گروهی آن گروهی این پسندند
    *-*-*

    من هم جدی جواب دادم!!

  9. #16499
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوباره شروع از گفتن است ، نا تمام گفتن
    که تو شاید تمامش کنی.....
    دوباره هق هق است و هزاران آه و نشنفتن های تو
    من و کاغذ و قلم دربدر وادی حرف
    که تو شاید گذری از لب این وادی کنی
    و تو شاید کمی گوش کنی ...بشنوی این فریادم

  10. #16500
    در آغاز فعالیت دزد's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    محل دزدی
    پست ها
    7

    پيش فرض

    میزنم گر من ره خلق، ای رفیق
    در ره شرعی تو قطاع الطریق
    می‌برم من جامه‌ی درویش عور
    تو ربا و رشوه میگیری بزور
    دست من بستی برای یک گلیم
    خود گرفتی خانه از دست یتیم
    من ربودم موزه و طشت و نمد
    تو سیهدل مدرک و حکم و سند
    دزد جاهل، گر یکی ابریق برد
    دزد عارف، دفتر تحقیق برد
    دیده‌های عقل، گر بینا شوند
    خود فروشان زودتر رسوا شوند
    دزد زر بستند و دزد دین رهید
    شحنه ما را دید و قاضی را ندید
    من براه خود ندیدم چاه را
    تو بدیدی، کج نکردی راه را
    میزدی خود، پشت پا بر راستی
    راستی از دیگران میخواستی
    دیگر ای گندم نمای جو فروش
    با ردای عجب، عیب خود مپوش

    " قسمتی از دزد و قاضی "
    Last edited by دزد; 29-09-2007 at 07:58.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •