نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی
که به دوستان یکدل، سر دست برفشانی!
دلم از تو چون نرنجد، که به وهم درنگنجد
که جواب تلخ گویی تو بدین شکر دهانی!
نفسی بیا و بنشین! سخنی بگو و بشنو!
که به تشـــــــنگی بمردم بر ِِ آبِ زندگانی!!
غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم!
تو به صورتـــــم نگه کن که سرایرم بدانی!
عجبت نیاید از من سخنان ســـــــــــــــوزناکم؛
عجب است اگر بسوزم چو بر آتشم نشانی!؟
دل عارفـــــــــــان ببردند و قـــــــــــــــرار پارسایان
همه شاهدان به صورت، تو به صورت و معانی!!
نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم؛
همه بر سر زبانند و تو در میان جانـــــــی!
اگرت به هر که دنیا بدهند، حیف باشد!
وگرت به هر چه عقبی بخرند، رایگانـی!
تو نظیر مــــــــن ببینی و بدیل من بگیری!؟
عوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانی!
مده ای رفیق پندم که نظــــر بر او فکندم!
تو میان ما ندانی که چه می رود نهانی!!
مزن ای عدو به تیرم که بدین قَـــــدَر نمیرم!
خبرش بگو که جانت(م) بدهم به مژدگانی!
دل دردمند "سعدی" ز محبت تو خــــــــون شد!
نه به وصل می رسانی نه به قتل می رهانی!!
سرو چمان – با صدای محمد رضا شجریان بشنوید!