تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 164 از 638 اولاول ... 64114154160161162163164165166167168174214264 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,631 به 1,640 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1631
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    هنوز دست هايم
    در دست هاي تو بود
    که باران باريد
    تو رفتي چتر بياوري
    و من هنوز که هنوز است
    روي اين نيمکت
    منتظرم
    که يا باران بند بيايد
    يا تو با چتر
    يا تو بي چتر
    فقط برگردي

  2. 9 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1632
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    خودت هم می‌دانستی؛
    از اوّل قرار نبود این‌جوری بشود.
    قرار بود نصف جزیره مال من باشد، نصف دیگرش مال تو
    بعد روزهای تعطیل بیائیم نصفه‌های هم‌دیگر را ببینیم و بدویم
    زیر باران
    ...
    که زد و جزیره دیگر رشد نکرد.

    جزیره‌ی خوب،
    جزیره‌ای‌ست که همیشه چیزی برای تمام نشدن داشته باشد؛
    مثلاً هرازگاهی یک تپه‌ای، آتش‌فشانی، چیزی ازش بزند بیرون.

    جزیره‌ی بد،
    جزیره‌ای‌ست که تمام بشود؛
    و بدتر وقتی‌که غصه‌اش بگیرد و دل صاحبش را
    - که بخواهی نخواهی خسته می‌شود و جزیره را ترک می‌کند به مقصد نیویورک -
    بلرزاند.


    فکر کردم مرامی هم که شده، بی‌خیال اِن.وای می‌شوی.
    نشستی و نگاه کردی -- توی چشمانت پر از رفتن بود؛
    فکر کردم تازه می‌خواهی بیای نیمه‌ی من را کشف کنی
    که بلندگو داد زد
    «مسافرین اِن.وای، هرچه سریع‌تر...»

  4. 5 کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1633
    اگه نباشه جاش خالی می مونه jasmin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    493

    پيش فرض

    چه زیرکانه
    به ابتذال می‌کشانی
    عشق را!

    می‌گفت به وقت کندو
    پروانه‌ی سوخته
    به زنبور عسل

    الهام ناصری

  6. 3 کاربر از jasmin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1634
    حـــــرفـه ای mehrdad21's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,312

    پيش فرض

    در ماه چادر می زنیم
    کتری را
    روی آتش ستاره ای می گذاریم
    تا آب ، بجوشد

    و این خیال
    شب ما را رویایی کرده است
    گاهی وقتی از واقعیت ها دور می شویم
    همه چیز قشنگ و زیباست
    قشنگ و زیباست شعر
    لابلای گزارش ها و
    صورتحساب ها و معادله ها.....

  8. #1635
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سطر اول

    او می آید

    سطر دوم

    او می رود

    دو سطر بیشتر نیست

    بیهوده آنرا

    هزار و یکشب می کنیم

  9. 6 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1636
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سه شمع روشن می کنم
    به خاطر خروسی که سه بار خواند
    به خاطر "پطروس"
    به خاطر اینکه :
    تو وارد خانه ی بازی های من شوی
    شمع اول
    برای آنکه تاریکی نترسد
    شمع دوم
    برای آنکه راه گم نشود
    شمع سوم را
    برای عشق
    که بر بازوان تو مصلوب می شود.

  11. #1637
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مادرم مهریه ی خود را بخشید
    ازچنار پیر دهکده جدا شد.
    من پیراهن گلدار دست دوزش را
    کنار حوض در آوردم و
    به شهر آمدم.
    هنوز بلوغ سر بریده ام
    در حاشیه ی کوکبها
    بالا و پائین می جهید
    هنوز در میان سطل پر از جوجه های حنائی
    بال بال می زد و
    من هنوز
    تکه های بریده ی تن مادرم را
    که بر برهنگی رانهایم دوخته شده
    احساس میکنم.
    وقتی عاشق می شوم
    هنوز
    گونه ی چپم می سوزدو
    گونه ی راستم سرخ می شود.

  12. #1638
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض


    نخستین رؤیای آدمی
    غوطه‌ور شدن
    در برکه‌ای کوچک بود
    که او
    اقیانوس‌اش می‌پنداشت.
    آخرین رؤیای آدمی
    فرو شدن
    در اقیانوسی است
    که او
    برکه‌اش می‌پندارد.

  13. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1639
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    روزي هزار بار با تو برخورد مي كنم
    و هر بار
    اسمم را كجا شنيده اي ؟
    و چقدر چهره ام براي تو آشناست !

    تقصير چشم هاي تو نيست
    اگر در نقطه هاي كورِ خانه زندگي مي كنم
    و تكرار مي شوم هر روز
    شبيه عطر بهار نارنج روي ميز صبحانه
    شبيه خطوط قهوه اي چاي ته فنجان ها
    و شبيه زني در آينه
    كه ابروهايش را برمي دارد و
    فكر مي كند دنيا در چشم هاي تو تغيير خواهد كرد

    تقصير چشم هاي تو نيست ، مي دانم
    اين خانه تاريك تر از آن است كه چهره ام را به خاطر بسپاري
    و ببيني چگونه بوي مرگ از انگشت هايم چكه مي كند
    هر بار كه نمي پرسي شعرِ تازه چه دارم

    حق با توست
    پوشيدن پيراهن حرير
    و آويختن گوشواره هاي مرواريد حس شاعرانه نمي خواهد
    و مي شود آنقدر به نقطه هاي كور زندگي عادت كرد ،
    كه با عصاي سپيد كنار هم راه برويم
    و با خطوط بريل با هم حرف بزنيم ...

  15. #1640
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دل خسته ام از اين اتاق چند در چند؟
    يک آسمان چندست آقا؟ بال و پَر چند؟
    آقا اجازه! عيد يعني چه، چه روزي؟
    من از پدر پرسيده ام ديروز هر چند؟
    او هم نمي داند حساب روز و شب را،
    مي پرسد از من خواب راحت تا سحر چند؟
    تا اين که سهم هر کسي يک لقمه باشد،
    تو بگو دست پدر تقسيم بر چند؟
    مي پرسد از من حاصل عمر خودش را،
    مي گويمش اندوه ما را ضرب در چند؟

  16. 3 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •