مانده بر ساحل
قايقي ريخته شب بر سر او،
پيكرش را ز رهي ناروشن
برده در تلخي ادراك فرو.
هيچكس نيست كه آيد از راه
و به آب افكندش.
باريكلا پسر خوب
از فردا روزي چند بار الفبا رو بنويس تا ديكتت خوب شه
مانده بر ساحل
قايقي ريخته شب بر سر او،
پيكرش را ز رهي ناروشن
برده در تلخي ادراك فرو.
هيچكس نيست كه آيد از راه
و به آب افكندش.
باريكلا پسر خوب
از فردا روزي چند بار الفبا رو بنويس تا ديكتت خوب شه
شب تلخي به جانم آتش افروخت
دلم در سينه طبل مرگ مي كوفت
تنم از سوز تب چون كوره مي سوخت
ملال از چهره مهتاب مي ريخت
شرنگ از جام مان لبريز ميشد
به زير بال شبكوران شبگرد
سكوت شب خيال انگيز مي شد
چه ره گم كرده اي در ظلمت شب
كه زار و خسته واماند ز رفتار
ز پا افتاده بودم تشنه بي حال
به جنگ اين تب وحشي گرفتار
تبي آنگونه هستي سوز و جانكاه
كه مغز استخوان را آب مي كرد
صداي دختر نازك خيالم
دل تنگ مرا بي تاب مي كرد
بابا لالا نكن فرياد ميزد
نمي دانست بابا نيمه جان است
بهار كوچكم باور نمي كرد
كه سر تا پاي من آتش فشان است
مرا مي خواست تا او را به بازي
چو شب هاي دگر بر دوش گيرم
برايش قصه شيرين بخوانم
به پيش چشم شهلايش بميرم
بابا لالا نكن مي كرد زاري
بسختي بسترم را چنگ مي زد
ز هر فرياد خود صد تازيانه
بر اين بيمار جان آهنگ مي زد
به آغوشم دويد از گريه بي تاب
تن گرمم شراري در تنش ريخت
دلش از رنج جانكاهم خبر يافت
لبش لرزيد و حيران در منآويخت
مرا با دست هاي كوچك خويش
نوازش كرد و گريان عذر ها گفت
به آرامي چو شب از نيمه بگذشت
كنار بستر سوزان من خفت
شبي بر من گذشت آن شب كه تا صبح
تن تبدار من يكدم نياسود
از آن با دخترم بازي نكردم
كه مرگ سخت جان همبازيم بود
بهترين بهترين من
خانوم معلم .بدون سر مشق بلد نیستم.
اجازه ما از دبیرستان رفتیم مدرسه!!!
نه آگهیست، ز حکم قضا شدن دلتنگ
نه مردمی است، ز دست زمانه نالیدن
مگو چرا مژه گشتم من و تو مردم چشم
ازین حدیث، کس آگه نشد بپرسیدن
هزار مسله در دفتر حقیقت بود
ولی دریغ، که دشوار بود فهمیدن
Last edited by ARYAN-44; 27-09-2007 at 00:20.
نه پر مرغي هواي صاف را مي سود
نه صداي پاي من همچون دگر شب ها
ضربه اي بر ضربه مي افزود.
تا بسازم گرد خود ديواره اي سر سخت و پا برجاي،
با خود آوردم ز راهي دور
سنگ هاي سخت و سنگين را برهنه پاي.
فعلا وقت ندارم
ميگم يكي از شاگردام باهات كار كن بلكه يه فرجي بشه
یادی از من کن و فرخنده وجودی را ساز
که ز دوری تو عمری نگرانست بیا
دیگر این گردش روز و شب و طی گشتن عمر
بی تو سنگین شده چون بار گرانست بیا
يا، شب برفي،
پيش آتش ها نشستن،
دل به روياهاي دامن گير و گرم شعله بستن...
آري، آري، زندگي زيباست.
زندگي آتشگهي ديرينه پا برجاست.
گر بيفروزيش، رقصه ي شعله اش در هر کران پيداست.
ور نه خاموش است و خاموشي گناه ماست
خدا خیرت بده.ایشالله وزیر اموزش پرورش شی
راستی قضیه این سه تا پسته چیه؟
Last edited by mohammad99; 27-09-2007 at 00:40.
تا شبي مانند شب هاي دگر خاموش
بي صدا از پا درآمد پيكر ديوار:
حسرتي با حيرتي آميخت.
اين سه تا پستم دادم دلت نشكنه
شكوندن دل بچه شگون نداره
تو که تازه رسيدي از گرد راه،
تو که تازه به دل ما رسيدي،
تو چه جوري ما رو ديوونه ديدي؟
تو چه جور نقشه برامون کشيدي؟
عمريه که عاشق خدائيه اين دل ما،
اخر خط و باز فدائيه اين دل ما،
تو يکي بيا و از پشت ديگه خنجرش نزن،
ذوالفقار عشقتو تو يکي بر سرش نزن،
دل ما رو تو ديگه در به در اين در و اون درش نکن،
گل ما رو به خزوونه ،
تو با عشقت ديگه پرپرش نکن،
بيچاره خوش باور و ساده و پاکه دل ما،
واسه يه ذره وفا عمري هلاکه دل ما،
بيا با ما تو يکي از ته دل يار بشو،
راستس راستي بيا با ما عمري گرفتار بشو،
نکنه هوس گري بوم دلت رو بگيره؟
نکنه تا جون گرفت دوباره اين دا بميره؟
نکنه اشک ما رو تو هم بخواي در بياري؟
نکنه حوصله مونو تو بخواي سر بياري؟
ما ديگه حوصله حرفاي پوچ و نداريم!
ما ديگه خسته شديم،طاقت گوچ و نداريم!
سر به سرم بذار ولي سر به سر دلم نذار،
يه باري از دوشم بگير،مشکل رو مشکلم نذار!
نکنه اشک ما رو تو هم بخواي در بياري؟
نکنه حوصله مونو تو بخواي سر بياري؟
ما ديگه حوصله حرفاي پوچ و نداريم!
ما ديگه خسته شديم،طاقت کوچ و نداريم!
***
اجازه خانم معلم میگفتن پشت سر مسافر گریه شگون نداره.دل ما که شکسته خداییه بابا(یالان دنیا)
مادر همیشه میگوید
هنگام تولد
روی پیشانیی من نوشته بود :
با احتیاط !
شکستنیست
تا فضل و مقامات و کرامات تو دیدم
بیزارم از این فضل و مقامات حریری
بیگاه شد این عمر ولیکن چو تو هستی
در نور خدایی چه به گاهی و چه دیری
اندازه معشوق بود عزت عاشق
ای عاشق بیچاره ببین تا ز چه تیری
زیبایی پروانه به اندازه شمع است
آخر نه که پروانه این شمع منیری
شمس الحق تبریز از آنت نتوان دید
که اصل بصر باشی یا عین بصیری
***
سلام بر همه(فرانک خانم شکستنیd: و غزل خانوم)
Last edited by mohammad99; 27-09-2007 at 01:13.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)