خداااااااااااااا هنوز فکر میکنم خوابم !!!

منو این همه خوشبختی محاله ...
راستی سلام!
فکر کنم دوستان در جریانند که من میخواستم دوباره تمدید کنم ...
آخه میدونید شرایطم طوری بود که واقعا برام سخت بود نیرو انتظامی اونم جهنم سبز خدمت کنم ...
چون واقعا شرایط خاتم رو داشتم - رشته ی مهندسی برق دانشگاه دولتی شیراز معدل 18/16 و فعالی بسیج و تکمیلی و جبهه پدر و ....
تنها مشکلم این بود که تو سایتش دیر اقدام کرده بودم، این بود که اگه تمدید میتونستم کنم میشد که شانسمو برای خاتم تست کنم
در نهایت بهم گفتن تمدید مجدد نمیشه کرد ... ما درخواست رو فرستادیم اما کاملا نا امید و بهم گفتن 99% شدنی نیست.
خلاصه ما دیشب کچل کردیم و امروز صبح با حالی خراب راهی جهنم سبز (آموزشی دستغیب جهرم شدیم) ...
واقعا اونجا خوف بود، به خدا گفتم خدایا خودت کمکم کن ... اونجا واقعا حس یه زندانی داشتم ...
خلاصه بعد از اینکه برامون صحبت کردن و برگ آبیا رو گرفتن و تفتیش ساک و بدنی کردند و کلی الافی کشیدیم، شروع کردن به خوندن اسما و به صف کردن ...
تک تک اسما رو میخوندن .... اما خبری از اسم من نبود! من و دو سه نفر دیگه موندیم! گفتن شما اعزام نخوردین ... یه مشکلی تو اعزامتون هست ...
بقیه رو فرستادن واسه تقسیم و فقط ما موندیم ... گفتن همینجا زیر سایه درختا باشین تا خبرتون کنیم ...
که گفتن با تمدید مجددم موافقت شده ... شدم 1/6
حالا اینا به کنار ........
بعد از اون جریان وقتی زنگ زدم به خانواده خبر دادم که با تمدیدم موافقت شده گفتن قرارگاه خاتم هم الآن زنگ زده و گفته مدارک رو بفرست

وااااااااااای ...
واقعا به این بیت زیبا ایمان آوردم که میگه: "در نومیدی بسی امید است/پایان شب سیه سپید است"
منی که تسلیم شده بودم و با اون حال رفتم واسه خدمت توی جهنم سبز حالا کلا برگ برگشت واسم ...
خدایا شکرت
حالا با این کله ی کچل جایی هم نمیشه رفت
