سلام
دیشب که برنامه نود دوستدارای دو تیم رو نشون میداد که از چند روز قبل اومده بودن تهرون و کنار خیابون چند شب میخوابیدن ، با خودم گفتم واقعا ارزش اینهمه رو داره این بازی ؟
درسته یکیش گفت باید عاشق باشی تا بفهمی . ولی واقعا عشق به چی ؟
منهم تیم محبوبم رو دوست دارم ولی تا حالا حتی یه بار هم استودیوم نرفتم بازیش رو ببینم .
درباره بلیط فروشی هم ، واقعا شرم آوره که در عصر کامپیوتر ، هنوز یه بلیط فروشی هم بلد نیستیم/نیستند .



.gif)

.gif)

.gif)
مانده بودم حيران و سرگردان. از يک طرف مي دانستم که خواستن کند کردن بازي و حمله از طرف پرسپوليس تقريباً محال است و از طرف ديگر اضطراب و ترس تکرار 6-صفر و حاشيه هاي آن روز حقير را مستاصل کرده بود و با کلنجار فراوان با خودم دل به دريا زدم و رفتم سراغ جناب آقاي درخشان که همواره براي اينجانب سمبل قهرمان منافع ملي است و براي ايران ما سمبل يک انسان والاي قهرمان و عجز خود را بيان کردم و اينکه در اين لحظه حساس منافع ملي ايجاب مي کند که از منافع شخصي و باشگاهي درگذريم. خدايا خود مي داني که قلمم و خودم عاجز از بيان بزرگي اين مرد باشرف در آن روز هستيم و ايشان چه خاضعانه و با همت بلند به اين خواهش من پاسخ مثبت دادند و با والامنشي خود آهنگ بازي را عوض کردند. اي کاش سياستمداران ما امروز از گذشت اين مرد ياد مي گرفتند و درس مي آموختند و در صحنه سياست منافع شخصي را بر منافع ملي ترجيح نمي دادند. شما همين امروز در فوتبال و در انتخابات آتي فوتبال و در تدوين اساسنامه آن و اصلاً اينکه چرا ما محروم شديم و کار به اينجا کشيد شاهد خودخواهي بعضي از ماها هستيد که نمي توانيم بر نفس خود غلبه کنيم، پوزش مي خواهم که حاشيه رفتم. به هر صورت باز با اينکه جناب درخشان بزرگواري کردند اما دلم آرام نشد و بين دو نيمه رفتم سراغ طراح اصلي حملات پرسپوليس؛ بازيکن بااخلاق، مودب، فکور و جوانمرد. منظور آقاي افشين خان پيرواني است و موضوع را با ايشان هم در ميان گذاشتم. قبول بفرماييد براي فردي مثل من بسيار سخت بود که دست به چنين کاري مي زدم. اما آنقدر معرفت و مهر و صفا از اين عزيزان سراغ داشتم که جرات پيدا و چنين مطلبي را طرح مي کردم و باز اين جوان خوش اخلاق و به زعم من اين پهلوان مقتدر همان برخورد را داشت که حميدخان داشت. لازم است به عرض خوانندگان برسانم که اين بزرگواري و عظمت و مردانگي را من در حوزه هايي که کار کرده ام و در طول زندگي ام در هيچ کجا نديده ام؛ مخصوصاً جمله يي را که جناب درخشان در لابه لاي فرمايشات شان آن روز فرمودند و من اجازه نقل آن را نداشتم. چون حميدخان مي گفت اگر آن گفته شود مردانگي زير سوال مي رود. اما من مي گويم که بيانگر مردانگي است و آن اينکه حميد عزيز فرمود؛ فائقي مطمئن باش اگر شما هم پيشنهاد نمي کردي، خود من راضي نمي شدم «که به شأن و عظمت ناصرخان خدشه يي وارد شود، ايشان پيشکسوت ما هستند و ارج و احترام نخبه ها بر ما واجب.» خدايا به بزرگي ات قسم انسان هاي بزرگ در حرارت و آتش به الماس تبديل شده اند و به سادگي اين بزرگي به دست نيامده. اگر حميد درخشان بزرگي اش به بزرگي و عظمت بيکران است با رنج و زحمت به دست آمده، افشين عزيز هم همين طور و همه بزرگان ديگر و اما افسوس که ما با بودن اين اسطوره هاي معاصر در مشکل فرهنگي داريم. آن روز در اوج رسيدن به بالاترين پيروزي حميدخان و افشين گذشت مي کنند و حرمت داري و امروز در فولادشهر و نبرد سپاهان و استقلال حرمت ها شکسته مي شود. واي به حال ما اگر انسانيت و شرف را پاس نداريم و هيجان مسابقه را بر انسانيت ترجيح دهيم. ان شاءالله در اين مصاف هم هستند کساني که حرمت داري خواهند کرد و ما در کنار تماشاي زيبايي هاي فوتبال، شاهد شکوفايي زيبايي انساني خواهيم بود. علي الخصوص اينکه همه از مهماني خدا آمده ايم.
