* * *
ترکيب پيالهاي که درهم پيوست بشکستن آن روا نمیدارد مست
چندين سر و پاي نازنين از سر و دست از مهر که پيوست و به کين که شکست
***
از این که برا مشاعره قانون گزاشتی خوشحالیم!!!تا صبح هم مشاعره کنی من هستم!!!
* * *
ترکيب پيالهاي که درهم پيوست بشکستن آن روا نمیدارد مست
چندين سر و پاي نازنين از سر و دست از مهر که پيوست و به کين که شکست
***
از این که برا مشاعره قانون گزاشتی خوشحالیم!!!تا صبح هم مشاعره کنی من هستم!!!
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت
در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف سنبل به نسیم سحری میآشفت
* * *
تا چند حديث پنج و چار اي ساقي مشکل چه يکي چه صد هزار اي ساقي
خاکيم همه چنگ بساز اي ساقي باديم همه باده بيار اي ساقي
***
غزل 81.خوبه.بازم حافظ!!!فقط تو پست16088 به جای ح از ه استفاده کردی.عزیزم اینا باهم فرق دارن.جون تازه کاری ندید میگریم
Last edited by mohammad99; 22-09-2007 at 00:23.
منظورت چیه یعنی تقلب کردم؟
شما فقط حافظ رو شناختی راست میگی چند صفحه قبل تر از کیه؟#16061
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
Last edited by ARYAN-44; 22-09-2007 at 00:33.
تا کي غم آن خورم که دارم يا نه وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست کاين دم که فرو برم برآرم يا نه
***
غرل 78.خب داری بازم حافظ میدی.تقصیر من چیه؟!؟نه اشتباه کردی.ح جیمی را باید با همون ح جواب بده نه یا ه.
سعدی بگم.بیخیال میشی!!!این دیوان و کتابا کهنه شده.فدات شم!!
Last edited by mohammad99; 22-09-2007 at 00:39.
دلم سوخت دیگه ت نمیدم تا نگی تقلب کردم
وگر نه هنوز ت دارم باور کن الکی نمیگم
هین بیا کز آرزوی روی تو
بر سر آتش بماندم ساقیا
بر گیاه نفس بند آب حیات
چند دارم نفس را همچون گیا
بگو از کیه؟
آن چنان ابری نگر کز فیض او
آب چندین ناودان آمیخته
اتحاد اندر اثر بین و بدان
نوبهار و مهرگان آمیخته
گر چه کژبازند و ضدانند لیک
همچو تیرند و کمان آمیخته
امروز خندان آمدي مفتاح زندان آمدي","بر مستمندان آمدي چون بخشش و فضل خدا
شما هر چی دوست داری بده!!!به نظر عطار میاد.
قرار بود تا صبح باشی؟!!!!!!!!
ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمدهای مرحبا
قافله شب چه شنیدی ز صبح
مرغ سلیمان چه خبر از سبا
اكنون منم كه خسته ز دام فريب و مكر
بار دگر به كنج قفس رو نموده ام
بگشاي در كه در همه دوران عمر خويش
جز پشت ميله هاي قفس خوش نبوده ام
پاي مرا دوباره به زنجيرها ببند
تا فتنه و فريب ز جايم نيفكند
تا دست آهنين هوسهاي رنگ رنگ
بندي دگر دوباره بپايم نيفكند
فروغ فرخزاد
هم اکنون 6 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 6 مهمان)