سوتی4- یخورده طولانی ولی خیلی باحاله حتما بخونید
داداشم یه مدت کافی نت داشت .تابستون دیگه خودش نمیومد.میرفت سر یه کاره دیکه.کافی نتو من میچرخوندم

.نکته ی جالب اینجا بود که کافی نت توی محله ی خودمون بود (عشق و حال).خلاصه ما هم از دولتی سر این کافی نت id همه دخترهای محل رو داشتیم.یدفعه که داشتم با یکیشون چت میکردم (البته آشنا نبود) داداشمم کافی نت بود اونموقع .گفتم پاشو بیا کافی نت اونم پاشد اومد نشست سیستم1 روبروی سرور که ما باشیم خلاصه اینکه مخرو زدیم

.
بعد از چند ماه یه شب خلوت که هیچکی تو کافی نت پر نمیزد ساعت 10:30 زنگ زدم بهش گفتم بیا اینجا.

اونم که پایه بلند شد اومد.هیچکس تو کافی نت نبود.چندتا صندلی کنار دیوار بود نشستیم اونجا .حالا دل بده قلوه بستون

یدفعه دو تامون ساکت شدیمو به هم نگاه کردیم مثل این فیلما بعد من دستو انداختم دور گردنش و داشتیم صورتهامونو به هم نزدیک میکردیم که صدای یه کفش مجلسی به گوش رسید .سرم رو گرفتم بالا

فکر میکونین کی بود.مشتری نه بدتر برادرم نهبدتر پدر جان بودن دیدن دیر کردم اومده بود دونبالم.جالب اینجاست که پدر من با پدر دختره همکارن

ولی خوشبختانه پدرم یه خوبی داره جلوی بقیه آدمو ضایع نمیکنه .گفت:حامد پاشو بریم درارو قفل کردیمو رفتیم خونه پامون که گذاشتیم تو خونه شروع کرد به خندیدن و فیلم کردن ما

پدر من یک جوریی آدمو فیلم میکنه از صدتا کتک بدتره .نگو حالا داداشمم خونه ان اونا ام روش .هیچی دیگه همین فقط تا یه ماه تو خونه فیلم بودیم
