من خودم آموزشی شهر خودم ... داشتم نابود میشدم!.
یه هفته به این دلیل که از فلانی سیگار و ... گرفتیم مرخصی به کل گردان نمیدادن!
یه روز میگفتن باید رژتون خوب باشه تا 5 شنبه مرخصی بدیم.
یه هفته به تعدادی مرخصی میدادن ( چه متاهل و چه مجرد ) به خیلی ها نمیدادن! .
و جای تعحب اینجاست! که طرف توی آموزشی طوری روحیش تضعیف میشد که اگر دو هفته ای یه بار مرخصی میدادن حاضر بود حدود 600 کیلومتر بره تا شهر خودش و دوباره شنبه صبح برگرده! ... سر جمع شاید 6 ساعت خونوادش رو میدید.
بنده خودم قبل از خدمت دوری از خونواده و .. زیاد برام اهمیت چندانی نداشت ... همین الان هم دوستان دانشجوم این حرف رو میزنن اما من وقتی یاد اشک های اعضای خونوادم هنگام ملاقات و رسیدگی هایی که میکردن میفتم... فقط و فقط به حرفشون پوز خند میزنم! و پیش خودم میگم یه آدم که هنوز نمیتونه 1 قرون پول از خودش دربیاره و دستش توی جیب باباشه چرا باید این حرف رو بزنه!! ( خدا بده برکت دانشگاه آزاد و علمی کاربردی و فراگیر و موسسه آزاد و ... که همه رو روشن فکر کرده! ... و همه خونه و زندگی تک نفره میخوان! ...
.gif)
)
دوستم آموزشی دزفول بود یه دفعه تماس گرفت باهام! ... خدا شاهده از لحن حرف زدنش معلوم بود که دپرس که چه عرض کنم ...
حد اقل مزیت آموزشی توی شهر خود شخص اینه که میتونه هفته ای یکی دوبار یه غذای خوب و باب طبع بخوره!.
بنده خودم اکثر مواقع برای صبحونه بیدار نمیشدم و رنگینک میخوردم!
.gif)
