تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا می توان ابراز شادی را جرم در نظر گرفت؟

راي دهنده
57. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله

    16 28.07%
  • خیر

    41 71.93%
صفحه 16 از 17 اولاول ... 6121314151617 آخرآخر
نمايش نتايج 151 به 160 از 167

نام تاپيک: شادی | Happiness

  1. #151
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    بطور شعاری حرف شما صحیحه (اونهایی که ترویج این نوع رفتار رو می کنند میگن هدف ترویج راه افرادی است که این کارها رو کردند، که در اون منطقه توسط اون مردم تصور میشه راه حق است و در منطقه دیگه در جهان تصور میشه کار مخالفانشون راه حق است و حتی افرادی که این بلا رو سر اون مردم آوردند اسطوره میشوند). اما در عمل این قضایا تبدیل به خود هدف شده و قضیه به کل ریاکارانه است. باید دید خود مکاتب درباره این رفتار چی میگن، وقتی برای رفتار پاداش بی نهایت قرار داده میشه یعنی غم پرستی و گریه زاری خود هدف است و نه وسیله ای در راه ترویج حق پرستی و ...
    نه اینطور نیست، اینها عقاید عوام شیعیان هست که همه علمای اسلامی ازش مینالن، این کارها و عقاید چنان با فلسفه واقعی این مراسم فاصله داشته و داره که علامه مطهری یکی از نوابغ معاصر اسلام سه جلد کتاب مینویسه در مورد تحریفاتی که در این مراسم وارد شده و سعی میکنه فلسفه واقعی این نهضت رو روشن کنه، جالبه یکی از مسایلی که علامه مطهری به عنوان تحریف ازش نام میبره همین تاکید افراطی به گریه و زاری هست، از جمله بزرگان دیگری که در این زمینه کتاب ها نوشتن میشه به دکتر شریعتی، علامه محمدرضا حکیمی و ... اشاره کرد. اما حیف که عوام هیچ وقت اهل کتاب نبودن و همیشه راه خودشون رو میبرن.اگر برای اشنایی با فلسفه حقیقی این مراسم به کتب علمای تشیع مراجعه کنید می بینید زمین تا اسمون فرق هست بین حرف و عقیده علما در این مورد و بعضی از کارها و عقاید گاه سخیف و غیر منطقی و مسخره و ... عوام

  2. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #152
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    دقت داشته باشید که فلسفه این مراسم برای معتقدین به این مکتب چیز دیگری هست نه آنچه شما تصور میکنید، به عنوان یک مثال نقض بر استدلال شما میشه به مراسم یک دقیقه سکوت در ژاپن به مناسبت بمباران اتمی و مراسم مشابه در ملل دیگه اشاره کرد،

    من بسیاری از کارهای رو که در این مراسم در کشور ما انجام میشه قبول ندارم، اما معتقدم اگه بخوایم چیزی رو نقد کنیم اگر دلایل طرف مقابل رو کاملا بشنویم و بعد نقد کنیم نقد ما پخته تر خواهد بود، و البته منظورم از طرف مقابل عوام نیست بلکه علمای اون مکتب و ... است
    باور کنید این چیزایی که شما میگین نه ربطی به فلسفه داره نه فیلسوف ها.
    خواهشا کمتر از فلسفه و فیلسوف ها خرج کنین، بعضی وقت ها یک چیزایی در مورد فلسفه میفرمایید که من میمونم چی بگم!!

    اکثریت قریب به اتفاق آیین هایی که انسان ها به وجود آورده اند و می آورند، صرفا بهانه ای هستند برای تخلیه بخشی از احساسات.
    مشکل من هم با قدسیت بخشیدن و الفاظی مثل خلوص نیت و عشق و نور و... به آیین های انسانی هست.
    کسی در مورد نوروز باستانی هم بشینه فلسفه بافی کنه، جوابم به او همین خواهد بود.

    اون دلایلی هم که تحت عنوان فلسفه آیینی !! مطرح کردین هم شعار است و هم تاریخ نشون داده هیچ بازتابی در جامعه نداشته.

    اگر بنا بر بی گناهی است، اون هزاران هزار کودک ایرانی که توسط مغول ها در خانه هاشون آتش زده شده اند بی گناه تر و مظلوم ترن.
    اگر هم میخواهید بگید قراره درس آزادگی و ایستادگی در برابر ظالم بگیریم، بازم تاریخ نشون داده ظالم اکثر جاها از دل مظلومین بلند شده و مظلومین توانایی حذفش رو ندارن چون قدرت تشخیص ندارن!!

    بقیه عرایضتون در مورد شستشوی مغزی برای کشته شدن و جان دادن در جنگ ها و... با خوار کردن دنیا هم بهانه بود.
    از این درس های زندگی رو امروز تروریست ها هم خوب اجرا میکنن که جانشون رو بی ارزش فرض میکنن و خودشون و انسان های دیگه رو به کشتن میدن.
    هر وقت با اینهمه درس تاریخی فقط یک جامعه آرام برای یک سال تونستین درست کنید صحبت از فلسفه بکنید.

    فلسفه ای که نشه در جهان پیاده اش کرد و همواره با آرمان هاش روز رو به شب رسوند، باید گل گرفت.

  4. 4 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #153
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    باور کنید این چیزایی که شما میگین نه ربطی به فلسفه داره نه فیلسوف ها.
    خواهشا کمتر از فلسفه و فیلسوف ها خرج کنین، بعضی وقت ها یک چیزایی در مورد فلسفه میفرمایید که من میمونم چی بگم!!

    اکثریت قریب به اتفاق آیین هایی که انسان ها به وجود آورده اند و می آورند، صرفا بهانه ای هستند برای تخلیه بخشی از احساسات.
    مشکل من هم با قدسیت بخشیدن و الفاظی مثل خلوص نیت و عشق و نور و... به آیین های انسانی هست.
    کسی در مورد نوروز باستانی هم بشینه فلسفه بافی کنه، جوابم به او همین خواهد بود.

    اون دلایلی هم که تحت عنوان فلسفه آیینی !! مطرح کردین هم شعار است و هم تاریخ نشون داده هیچ بازتابی در جامعه نداشته.

    اگر بنا بر بی گناهی است، اون هزاران هزار کودک ایرانی که توسط مغول ها در خانه هاشون آتش زده شده اند بی گناه تر و مظلوم ترن.
    اگر هم میخواهید بگید قراره درس آزادگی و ایستادگی در برابر ظالم بگیریم، بازم تاریخ نشون داده ظالم اکثر جاها از دل مظلومین بلند شده و مظلومین توانایی حذفش رو ندارن چون قدرت تشخیص ندارن!!

    بقیه عرایضتون در مورد شستشوی مغزی برای کشته شدن و جان دادن در جنگ ها و... با خوار کردن دنیا هم بهانه بود.
    از این درس های زندگی رو امروز تروریست ها هم خوب اجرا میکنن که جانشون رو بی ارزش فرض میکنن و خودشون و انسان های دیگه رو به کشتن میدن.
    هر وقت با اینهمه درس تاریخی فقط یک جامعه آرام برای یک سال تونستین درست کنید صحبت از فلسفه بکنید.

    فلسفه ای که نشه در جهان پیاده اش کرد و همواره با آرمان هاش روز رو به شب رسوند، باید گل گرفت.
    راسل جان فلسفه دوتا معنی داره، یکیش همون فلسفه فلاسفه هست، یکیش هم یعنی هدف و دلیل چیزی، منظورم از فلسفه در جملات بالا معنی دوم بود نه اول!

    نمیدونم چطور باید بگم که این اتفاق نمادی هست برای معتقدین به این مکتب جهت پرورش احساساتی که در این مکتب ارزش دارن و هیچ ربطی به مغول و ایران و ... نداره، همه میدونیم که تراژدیهای بزرگتر از این هم بوده، بحث بر سر چیز دیگس، امیدوارم منظورم رو فهمیده باشید

    اما اون قسمتی از پستتون که من رو مطمین کرد اکثر نظرات شما نظر شخصی خودتون هستن (که من در بیشتر مواقع با وجود تلاش بسیار نمیتونیم به واقعیت ربطشون بدم) نظرتون در مورد ریشه ادیان و ایین ها بود. شک ندارم اگر یک کتاب در مورد تاریخ و ریشه های ادیان خونده بودین به این راحتی تمام دلایلی رو که در روانشناسی و جامع شناسی دین مطرح شدن نادیده نمیگرفتین که بگین اینها بهانه هستن برای تخلیه بخشی از احساسات!

  6. این کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #154
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی PLAΨMID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,883

    پيش فرض

    اون دلایلی هم که تحت عنوان فلسفه آیینی !! مطرح کردین هم شعار است و هم تاریخ نشون داده هیچ بازتابی در جامعه نداشته.
    خیلی از موارد دیگه هم توی تاریخ بوده که دوستان هیچ توجهی بهش نمی کنن . مثل سیاوش در شاهنامه . تقریبا همون تم و محتوا رو داره . حالا اگه بگیم شاهنامه یک داستان تخیلی هست ، میتونم داستان ژاندارک رو مثال بزنم . دقیقا محتوای آزادی و آزادگی و نبرد برای حق و عدالت و سرانجام مرگ در راه آزادیست . . . . ولی با شما موافقم که اینها همه اش شعاره و در عمل بیفایده . چون مردم به جای ماه همیشه نوک انگشت رو می بینن . در ظواهر غرق میشن و باطن کلا از یاد میره.

    عوام هیچ وقت اهل کتاب نبودن و همیشه راه خودشون رو میبرن.
    با شما موافق نیستم . اتفاقا عوام دقیقا هیچ وقت راه خودشون رو نمیرن . خیلی از مردم عامی و عادی مصداق "آنکس که نداند ولی فکر می کند می داند" هستند . کاملا دهن بین و آماده جوگیر شدن . مردم به سمتی میرن که فرستاده میشن .

    توانایی غم در عمق دادن به اندیشه مثل قدرت عشق هست در تلطیف احساس و شاعر افرینی، همونطور که اکثر شاعران بزرگ عاشقان واله بودن، اکثر فیلسوفان هم در زندگیشون غمهای بزرگی داشتن، چیزهای بوده که ارامش رو ازشون میگرفته، بی قرارشون میکرده و باعث میشده از زندگی روزمره ببرن، در خودشون فرو برن و سعی کنن با یافتن پاسخهای برای این دردهای ذهنیشون به آرامش برسن، گاه این غم ریشه در دردهای دیگران داشت مثل سقراط و گاه در دردهای فلسفی مثل شوپنهاور
    این صفاتی که بر شمردید ، کدومش با گریه کردن به وجود اومدن ؟؟ واله بودن - بی قرار بودن - نداشتن آرامش - درد ذهنی هیچ کدام معنی غم و غصه رو نمیده .
    راستش من اصلا درک نمی کنم چطور ممکنه غم و غصه منجر به پرورش ذهن انسان بشه یا تاثیر رفتاری مناسبی روی فرد بگذاره . غم و غصه شناخت بوجود نمیاره بلکه این شناخت هست که غم و غصه بوجود میاره . اون افرادی هم که مثال زدید کسانی هستند که درک و فهمی بالاتر از عوام داشتند و احتمالا دیدن کوته فکری عوام ناراحتشون کرده بود !!
    اونچه من میدونم اینه که از نظر روانشناسی ، غم و غصه مداوم و بیش از حد باعث افسردگی میشه و افسردگی هم باعث زوال عقل میشه که هیچ رشد و اغنایی درش نیست !!
    اونچیزی هم که در این داستان برچسب عرفان و . . . میخوره ، انگیزش احساسات هست و لاغیر !!
    Last edited by PLAΨMID; 23-11-2014 at 01:40. دليل: بحث مذهبی ممنوع !!!

  8. 7 کاربر از PLAΨMID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #155
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    نه اینطور نیست، اینها عقاید عوام شیعیان هست که همه علمای اسلامی ازش مینالن، این کارها و عقاید چنان با فلسفه واقعی این مراسم فاصله داشته و داره که علامه مطهری یکی از نوابغ معاصر اسلام سه جلد کتاب مینویسه در مورد تحریفاتی که در این مراسم وارد شده و سعی میکنه فلسفه واقعی این نهضت رو روشن کنه، جالبه یکی از مسایلی که علامه مطهری به عنوان تحریف ازش نام میبره همین تاکید افراطی به گریه و زاری هست، از جمله بزرگان دیگری که در این زمینه کتاب ها نوشتن میشه به دکتر شریعتی، علامه محمدرضا حکیمی و ... اشاره کرد. اما حیف که عوام هیچ وقت اهل کتاب نبودن و همیشه راه خودشون رو میبرن.اگر برای اشنایی با فلسفه حقیقی این مراسم به کتب علمای تشیع مراجعه کنید می بینید زمین تا اسمون فرق هست بین حرف و عقیده علما در این مورد و بعضی از کارها و عقاید گاه سخیف و غیر منطقی و مسخره و ... عوام
    خودتون هم گفتید: عقاید عوام اینهاست و عوامی که این کارها رو می کنند دلیل انجامش همونی است که من توضیح دادم. مهم نیست یک عده از بزرگان چه تفکری درباره این چیزها دارند چون تفکرات اون بزرگان عقاید عوام نیست. در هر ایدئولوژی تفاوت بین دیدگاه های عوام و متفکران وجود داره ولی در نهایت در بحث هایی که مربوط به بررسی جامعه هستند ایده آل های فکری اون بزرگان اهمیت خاصی در برابر واقعیت هایی که در جامعه و در بین عوام وجود داره نیست (بگذریم که همین فاصله عظیم بین بزرگان/علما و عوام خودش سوالات مهمی رو درباره مفید بودن و قابل پیاده سازی بودن تفکرات اون بزرگان ایجاد می کنه). در حقیقت این بزرگان از عوامی که عقایدشون کاملا متفاوت است استفاده می کنند تا بگویند اینها مریدان ما هستند و مثل ما فکر می کنند، واضحه که در واقعیت چنین نیست.

    مشکلی که در این نوع بحث ها پیش میاد اینه که خیلی از افراد مکاتب رو اونطور که فکر می کنند می تونه باشه (یا حتی باید باشه) بررسی می کنند، به جای اینکه اونها رو به شکلی که واقعا هست بررسی کنند.

  10. 2 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #156
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    خیلی از موارد دیگه هم توی تاریخ بوده که دوستان هیچ توجهی بهش نمی کنن . مثل سیاوش در شاهنامه . تقریبا همون تم و محتوا رو داره . حالا اگه بگیم شاهنامه یک داستان تخیلی هست ، میتونم داستان ژاندارک رو مثال بزنم . دقیقا محتوای آزادی و آزادگی و نبرد برای حق و عدالت و سرانجام مرگ در راه آزادیست . . . . ولی با شما موافقم که اینها همه اش شعاره و در عمل بیفایده . چون مردم به جای ماه همیشه نوک انگشت رو می بینن . در ظواهر غرق میشن و باطن کلا از یاد میره.


    با شما موافق نیستم . اتفاقا عوام دقیقا هیچ وقت راه خودشون رو نمیرن . خیلی از مردم عامی و عادی مصداق "آنکس که نداند ولی فکر می کند می داند" هستند . کاملا دهن بین و آماده جوگیر شدن . مردم به سمتی میرن که فرستاده میشن .


    این صفاتی که بر شمردید ، کدومش با گریه کردن به وجود اومدن ؟؟ واله بودن - بی قرار بودن - نداشتن آرامش - درد ذهنی هیچ کدام معنی غم و غصه رو نمیده .
    راستش من اصلا درک نمی کنم چطور ممکنه غم و غصه منجر به پرورش ذهن انسان بشه یا تاثیر رفتاری مناسبی روی فرد بگذاره . غم و غصه شناخت بوجود نمیاره بلکه این شناخت هست که غم و غصه بوجود میاره . اون افرادی هم که مثال زدید کسانی هستند که درک و فهمی بالاتر از عوام داشتند و احتمالا دیدن کوته فکری عوام ناراحتشون کرده بود !!
    اونچه من میدونم اینه که از نظر روانشناسی ، غم و غصه مداوم و بیش از حد باعث افسردگی میشه و افسردگی هم باعث زوال عقل میشه که هیچ رشد و اغنایی درش نیست !!
    اونچیزی هم که در این داستان برچسب عرفان و . . . میخوره ، انگیزش احساسات هست و لاغیر !!
    غم و غصه لزوما به معنی نالیدن و گریه کردن نیست، هر فرد متناسب با رشد و تکامل روحی - فکریش غم ها و درد های مخصوص خودش رو داره، به همین دلیل در پست اولم گفتم انواع غم داریم...

    برای اشنای با تاثیر غم بر پرورش انسان علاوه بر سخن سقراط فقط یک لحظه فکر کنید اگر با دیدن رنج دیگران و خودمون ناراحت و غمگین نمیشدیم زندگی چطور بود، ایا انقلابی بوجود می امد؟ ایا کسی حاظر میشد در دفاع از مظلومی اقدام کنه؟ شعر سعدی معنای داشت که بنی ادم اعضای... ؟ سیدارتا بودا میشد؟ ...

    همچنین فکر برای بالندگی و رشدش نیاز به زمینه احساسی مناسب داره، همونطور که غزل معمولا ریشه در احساس عشق داره، برخی تفکرات و اندیشه ها برای رشد و دوامشون نیاز دارن فرد از نظر احساسی در نوعی حالت درد و غم باشه

  12. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #157
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    غم و غصه لزوما به معنی نالیدن و گریه کردن نیست، هر فرد متناسب با رشد و تکامل روحی - فکریش غم ها و درد های مخصوص خودش رو داره، به همین دلیل در پست اولم گفتم انواع غم داریم...

    برای اشنای با تاثیر غم بر پرورش انسان علاوه بر سخن سقراط فقط یک لحظه فکر کنید اگر با دیدن رنج دیگران و خودمون ناراحت و غمگین نمیشدیم زندگی چطور بود، ایا انقلابی بوجود می امد؟ ایا کسی حاظر میشد در دفاع از مظلومی اقدام کنه؟ شعر سعدی معنای داشت که بنی ادم اعضای... ؟ سیدارتا بودا میشد؟ ...

    همچنین فکر برای بالندگی و رشدش نیاز به زمینه احساسی مناسب داره، همونطور که غزل معمولا ریشه در احساس عشق داره، برخی تفکرات و اندیشه ها برای رشد و دوامشون نیاز دارن فرد از نظر احساسی در نوعی حالت درد و غم باشه
    اگر اینطور بود که هر کس یا هر ملتی که غم و غصه بیشتری داشته باشه پس حس انسان دوستی و درک رنج دیگران رو داشته باشه , باید ایران در ردیف اول کشورهای حامی مردم غم دیده جهان قرار میگرفت . ولی دقیقن برعکس این قضیه صادق هست و هیچ کمکی از سمت ایران و ایرانی به دیگر مناطق جهان صادر نشده .

    ولی از اون طرف در کشورهای دیگه انواع کمک ها و تظاهرات علیه جنگ و کمک به کشورهایی که دچار سانحه شدن صورت گرفته .

    چیزی که شما داری اونو به غم ربط میدی در اصل به درک فرد و افراد برمیگرده . درک سختی ها و مشکلات افراد یا ملت های دیگه . درکی که به دور از هر گونه منفعت های شخصی و گروهی و حذبی باشه .

    چیزی که ما داریم در کشور غم زده و ماتم گرفته خودمون می بینیم اینه که با وجود سالیان دراز و متمادی ابراز غم و غصه به نوع شدید و گریه و زاری های طبیعی و مصنوعی و داد و بیداد بعلاوه مقادیر زیادی خودزنی همچنان در پله اول موندیم و از ابراز همدردی ایرانیان میشه فقط گریه و زاری و شعار رو دید .

    ابراز همدردی که بسته به منفعت شخصی و گروهی پیش میره . حتا وقتی که به سطح گسترده هم میرسه باز هم پای منافع در میان هست .

    غم و ناراحتی که با منفعت شخصی و گروهی هم ردیف قرار داده بشه یا تمرکزش رو مکتب مورد نظر تعیین شده باشه اون غم و غصه چیزی جز یک نمایش نیست .


    نمونه بارزش رو میشه در حال حاضر دید که با این همه مشکلات در سودان - آفریقا - موزامبیک - نیجریه - عراق - سوریه و ... اگر قرار بشه این مردم در این بین گروهی رو برای حمایت انتخاب کنن به طور حتم به سمت فلسطین میرن .

    برای همینه که این همدلی ها و همدردی ها چیزی نیست جز نمایشی که تماشاگرانش خود افرادی هستن که بازیگر این نمایش هستن. وقتی یاد گرفتیم همه انسان ها رو به یک چشم ببینیم اون موقع میتونیم ادعا کنیم که واقعن با اونا احساس همدردی میکنیم و درکشون کردیم .

    در حال حاضر به جرات میشه گفت در بین اکثر مردم ایران همچین حسی دیده نمیشه .

  14. 4 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #158
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    اگر اینطور بود که هر کس یا هر ملتی که غم و غصه بیشتری داشته باشه پس حس انسان دوستی و درک رنج دیگران رو داشته باشه , باید ایران در ردیف اول کشورهای حامی مردم غم دیده جهان قرار میگرفت . ولی دقیقن برعکس این قضیه صادق هست و هیچ کمکی از سمت ایران و ایرانی به دیگر مناطق جهان صادر نشده .

    ولی از اون طرف در کشورهای دیگه انواع کمک ها و تظاهرات علیه جنگ و کمک به کشورهایی که دچار سانحه شدن صورت گرفته .

    چیزی که شما داری اونو به غم ربط میدی در اصل به درک فرد و افراد برمیگرده . درک سختی ها و مشکلات افراد یا ملت های دیگه . درکی که به دور از هر گونه منفعت های شخصی و گروهی و حذبی باشه .

    چیزی که ما داریم در کشور غم زده و ماتم گرفته خودمون می بینیم اینه که با وجود سالیان دراز و متمادی ابراز غم و غصه به نوع شدید و گریه و زاری های طبیعی و مصنوعی و داد و بیداد بعلاوه مقادیر زیادی خودزنی همچنان در پله اول موندیم و از ابراز همدردی ایرانیان میشه فقط گریه و زاری و شعار رو دید .

    ابراز همدردی که بسته به منفعت شخصی و گروهی پیش میره . حتا وقتی که به سطح گسترده هم میرسه باز هم پای منافع در میان هست .

    غم و ناراحتی که با منفعت شخصی و گروهی هم ردیف قرار داده بشه یا تمرکزش رو مکتب مورد نظر تعیین شده باشه اون غم و غصه چیزی جز یک نمایش نیست .


    نمونه بارزش رو میشه در حال حاضر دید که با این همه مشکلات در سودان - آفریقا - موزامبیک - نیجریه - عراق - سوریه و ... اگر قرار بشه این مردم در این بین گروهی رو برای حمایت انتخاب کنن به طور حتم به سمت فلسطین میرن .

    برای همینه که این همدلی ها و همدردی ها چیزی نیست جز نمایشی که تماشاگرانش خود افرادی هستن که بازیگر این نمایش هستن. وقتی یاد گرفتیم همه انسان ها رو به یک چشم ببینیم اون موقع میتونیم ادعا کنیم که واقعن با اونا احساس همدردی میکنیم و درکشون کردیم .

    در حال حاضر به جرات میشه گفت در بین اکثر مردم ایران همچین حسی دیده نمیشه .
    انکار نمیشه کرد که سواستفاده ها و کج فهمی ها در این مورد بسیار زیاده، چیزهای هم که من در مورد تاثیرات غم گفتم به هیچ ربطی به چیزای که در ایران جریان داره نیست، یک بحث کلی هست، همونطور که گفتم غمها انواعی دارن، همونطور که شادی ها انواعی دارن، هر چه فرد از نظر روحی و فکری بزرگتر بشه، و احساسش لطیفتر، بدون شک غمها و دردهاش هم بزرگتر و عمیق تر میشن، دیگه فرد غم خودش رو نمیخوره بلکه از غم دیگران درد میکشه و غمگین میشه، و کیه که چنین فردی انسانتر و بزرگتر از کسی نیست که فقط به فکر خودش...

    باز تاکید میکنم اینها مسایل کلی هست، ربطی به ایران و کارهای ما که بقول شما بعضی جاها دیگه شورش رو دراوردیم نداره.

    البته به نظرم جدای از سیاست، مردم ما واقعا همدردی رو بلدن، گاهی که در خود کشور یا کشور دیگه زلزله یا اتفاق دیگه میافته که انسانهای زیای به کمک فوری نیاز دارن مردم ما الحق کم نمیذارن

  16. این کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #159
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی PLAΨMID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,883

    پيش فرض

    برای اشنای با تاثیر غم بر پرورش انسان علاوه بر سخن سقراط فقط یک لحظه فکر کنید اگر با دیدن رنج دیگران و خودمون ناراحت و غمگین نمیشدیم زندگی چطور بود، ایا انقلابی بوجود می امد؟ ایا کسی حاظر میشد در دفاع از مظلومی اقدام کنه؟ شعر سعدی معنای داشت که بنی ادم اعضای... ؟ سیدارتا بودا میشد؟ ...
    بله البته اینها از خصایل والای انسانی هستند ولی در جامعه فعلی من دارم مرتب خلاف این رو میبینم . . . به همین دلیل این عبارات به نظرم شعارگونه میان .
    همچنین فکر برای بالندگی و رشدش نیاز به زمینه احساسی مناسب داره، همونطور که غزل معمولا ریشه در احساس عشق داره، برخی تفکرات و اندیشه ها برای رشد و دوامشون نیاز دارن فرد از نظر احساسی در نوعی حالت درد و غم باشه
    نه حقیقتا موافق نیستم .
    خیلی از موارد رشد فکری توسط احساسات شکوفا میشن ، این درسته ، ولی شما باز هم غم و اندوه رو در سطح کلی ، با غم دیگران خوردن اشتباه گرفتید .
    بله ، مسعود سعد سلمان هم زیباترین حبسیات خودش رو در زندان و در تحمل درد و رنج سرود ولی مقایسه کلی این گونه موارد با مورد مطرح شده در جامعه کاملا اشتباه هست .
    به طور کلی ، رشد غم و اندوه در یک جامعه ، مضر هست و به نظر من هیچ نوع بالندگی بوجود نمیاره . بلکه باعث بروز پدیده ای به نام غم پرستی ( برتر دونستن غم به شادی) میشه و زنجیروار احساسات منفی دیگه ای مثل تنهایی ، انزوا ، بی اعتمادی و ترس بوجود میاره . این امر کاملا در جامعه ما مشهود هست . . .
    مثلا دقت کردید که مردم ما عزاداری رو خیلی بیشتر از عروسی یا تولد جدی می گیرند ؟ یکی از علل این رفتار ، غم پرستی هستش .
    مردم ما واقعا همدردی رو بلدن، گاهی که در خود کشور یا کشور دیگه زلزله یا اتفاق دیگه میافته که انسانهای زیای به کمک فوری نیاز دارن مردم ما الحق کم نمیذارن
    باز هم علتش غم پرستی است . وگرنه در جریان زلزله و دیگر حوادث ، دیدیم که مثلا برنج های ارسالی به زلزله زدگان دزدیده شد و در بازار به فروش رسید !!!!
    Last edited by PLAΨMID; 23-11-2014 at 18:25.

  18. این کاربر از PLAΨMID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #160
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    راسل جان فلسفه دوتا معنی داره، یکیش همون فلسفه فلاسفه هست، یکیش هم یعنی هدف و دلیل چیزی، منظورم از فلسفه در جملات بالا معنی دوم بود نه اول!

    نمیدونم چطور باید بگم که این اتفاق نمادی هست برای معتقدین به این مکتب جهت پرورش احساساتی که در این مکتب ارزش دارن و هیچ ربطی به مغول و ایران و ... نداره، همه میدونیم که تراژدیهای بزرگتر از این هم بوده، بحث بر سر چیز دیگس، امیدوارم منظورم رو فهمیده باشید

    اما اون قسمتی از پستتون که من رو مطمین کرد اکثر نظرات شما نظر شخصی خودتون هستن (که من در بیشتر مواقع با وجود تلاش بسیار نمیتونیم به واقعیت ربطشون بدم) نظرتون در مورد ریشه ادیان و ایین ها بود. شک ندارم اگر یک کتاب در مورد تاریخ و ریشه های ادیان خونده بودین به این راحتی تمام دلایلی رو که در روانشناسی و جامع شناسی دین مطرح شدن نادیده نمیگرفتین که بگین اینها بهانه هستن برای تخلیه بخشی از احساسات!
    dedegoli جان فلسفه یک معنی بیشتر نداره، اینکه شما و بسیاری دیگر از ایرانی ها یک معنی غلط به فلسفه اضافه کردین و در محاورات به کار میبرین، دلیلی بر اضافه شدن معنی جدید به فلسفه نیست.


    برای بار صدم (اگر اشتباه نکنم!) شما نمیتوانید نقالی های شخصی دیگران رو به معنای حقیقت و فلسفه یک چیزی تعریف کنی و نظر دیگران رو انحراف از اون عنوان کنی !!

    اگر نیوتن میگفت فلسفه برگزاری مراسم هالوین درک بهتر ترس و وحشت و در نتیجه درک بهتر قوانین نیوتن هست، این میشد فلسفه شکل گیری هالوین؟؟!!!

    و حالا چون مطهری و شریعتی و.. میگن فلسفه این ضجه مویه ها، اینی هست که ما میگیم، پس فلسفه اش شده اون و به هیچ وجه نظر اونا نظر شخصی نیست!! نظر کسانیکه زیر سئوالش میبرن نظر شخصی هست؟

    مطهری، شریعتی، بقال سر کوچه، کارتن خواب و استاد دانشگاه وقتی نقالی میکنن، صرفا احساسات و برداشت شخصی خودشون رو دارن میگن چون از هیچ متد علمی برای اثبات مدعاشون استفاده نمیکنن.


    خواهشا، خواهشا و بازم خواهشا فرق بین یک دلیل علمی با یک نظر شخصی یا برداشت از تاریخ رو متوجه باشین.
    چون تو همه تاپیک ها این مطالب رو مینویسین که فلانی چنین گفت، فلانی چنان گفت، خوب گفت که گفت، کی گفته حرف اونا ملاکه؟

    همانطور که حقیقت هالوین ماسک زدن و مسخره بازی در آوردن و شاد شدنه، حقیقت مراسم شما هم جیغ و گریه و ریاکاری هست.

    حالا میخواهید براش فلسفه بافی کنید، مختارید. حقیقت رو باید در عمل جوامع دید نه نظرات شخصی دیگران بدون استفاده از متد علمی وگرنه هیچ دلیلی ندارین برای چنین مراسم هایی بگین نظر فلانی موثق تره چون مشهورتره !!
    Last edited by B.Russell; 23-11-2014 at 20:57.

  20. 2 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •