تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا انسان بر خلاف سایر موجودات دارای فطرت است؟

راي دهنده
45. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • آری، انسان برخلاف همه موجودات چیزی به نام فطرت دارد.

    24 53.33%
  • خیر، انسان همانند سایر موجودات چیزی به نام فطرت ندارد.

    21 46.67%
صفحه 16 از 26 اولاول ... 6121314151617181920 ... آخرآخر
نمايش نتايج 151 به 160 از 253

نام تاپيک: آیا انسان بر خلاف سایر موجودات دارای فطرت است؟

  1. #151
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    ما فطری بودن یک مسئله رو از نمود اون میتونید حدس بزنید . مثلا شیرهای درنده ی زیادی دیدید و به این نتیجه رسیدید که شیرها فطرتا درنده هستن. یه چندتایی هم دیدید که درنده نبودن ، میگید اینها نمود اون فطرت رو ندارن ، بودش رو دارن ! من مشکلم با اون بوده هست ! شما از چه طریقی به این میرسی که ویژگی x فطری هست ؟ تا الان توضیحات شما به من نشون داد که تمام مسائلی که به فطری بودن اشاره کردید ، از روی مشاهده ی نمود اون رفتار بوده . چجوری از نمود فراتر میرید و به بود می رسید؟؟

    یک متخصص ژنتیک میتونه به شما نشون بده فلان ژن وجود داره و به خاطر همین فلان نمود رو هم به همراه داره. با روش علمی بهتون اثبات میکنه .
    اتفاقا تفاوت زیادی ایجاد میکنه !!
    شما این رفتار رو وابسته به فطرت میدونید و من وابسته به عوامل محیطی .
    الان مادر بزرگ من اصلا چ علاقه ای به دونستن اینکه تو کره ی ماه میگذره نداره !! هیچ علاقه ای هم نداره بدونه تو این بازی فوتبال که 22 نفر دنبال یه توپ افتادن ، قضیه چیه اصلا !!
    در عوض علاقه داره بدونه که فلان غذا چطور درست میشه یا چیزهای اینطوری ...
    اینکه ما ندونیم علت اینکه بعضی ها دنبال مسائل خصوصی زندگی دیگران هستن ، چیه ، دلیل بر فطری بودن این دونستن نیست ... متاسفانه برخی از استدلال های شما مغلطه توسل به جهل داره .
    چون من هنوز کاملا موضع شما رو نمیدونم نظرتون رو در مورد سوالات زیر بگید که بهتر بشه بحث کرد
    شما معتقید هستین که اساسا میل زیبایی پرستی، میل به حقیقت، میل به پرستش و ... در انسان وجود نداره؟
    یا وجود داره ولی روی دلیلش بحث دارید؟
    تصور شما از مفهوم فطرت چه هست؟
    متاسفانه برخی از استدلال های شما مغلطه توسل به جهل داره .
    جناب محمد حسین گیر میدم ها!

    شما می پذیرید که مکانیزم درک لذت و رنج و تصمیم گیری در انسان و حیوان یکسانه ، ولی نمیپذیرید که تمایل ما و حیوانات به لذت و دوری ما از رنج یک دلیل داره !! این تناقضه !! من گفتم علت این تمایل و دوری ، فعل و انفعالات شیمیایی مغز و کل بدن ماست . دقت کنید ، علت . من چیزی راحع به مصادیق زیبایی نگفتم. ذهن انسان به درجه ای تکامل و پیچیدگی رسیده که میتونه ابزار طراحی کنه برای کارهایی مثل نقاشی ، موسیقی ، تحریر و ... . ذهن انسان به واسطه ی داشتن نورون های عصبی زیاد ، تونسته درک پیچیده تری داشته باشه ، ولی مکانیزم عمل و مکانیزم این درکش چندان تفاوتی با حیوانات نداره . در شرایط برابر ، آواز یک پرنده فوق العاده زیباست و این پرنده بخاطر زیبا بودنش این اواز رو میخونه. از سر بیکاری نیست !!

    مفهوم بقا رو نباید به این سادگی بهش نگاه کرد ... well being هم همون بقاست ... صرفا زنده موندن نیست که انتظار دارید رفتار انسان شامل محدوده ی زنده بودن باشه. همه ی موجودات رفتارهایی فراتر از اونچه که مربوط به زنده بودنشون باشه دارن . ضمن اینکه منظورتون از احساسات متضاد رو نفهمیدم !!
    به هیچ وجه چنین تناقضی وجود نداره! مکانیزم فعل و انفعالات از یک جنس هستن، الکتروشیمیایی، اما مگه چون هر دو الکتروشیمیایی هستن نتایج هم باید یکسان باشه؟ شما عناصر رو در نظر بگیرید، مثلا با اکسیژن میشه زنده موند، با نیتروژن نمیشه، اکسیژن باعث خورده شدن فلز میشه، نیتروژن نمیشه و ...، چرا؟ مگه هر دو از از الکترون و کوارک تشکیل نشدن، مگه مکانیرم فعل و انفعالات در هر دو یکسان نیست؟ تفاوت فقط اینه که اکسیژن هشت پروتنیه . نیتروژن هفت پروتنی. منظورم ز این مثال اینه که برای اینکه چیزی رفتارش کاملا فرق کنه لزومی به وجود غیرماده نیست، لزومی نداره فعل و انفعالات و مکانیزم فرق کنه، بلکه فقط کافیه ترکیب اون چیز فرق کنه.

    شما میگید "ذهن انسان به درجه ای تکامل و پیچیدگی رسیده که میتونه ابزار طراحی کنه برای کارهایی مثل نقاشی ، موسیقی ، تحریر و ... ." با این وجود باز انتظار دارید درک ما از لذت و درد یکسان باشه؟
    شما افرادی که دیوانه هستن رو در نظر بگیرید، از حیوان بما نزدیکتر! دقیقا از جنس خودمون و دقیقا با همون مکانیزم، با استدلال شما درک اینها از لذت و درد باید دقیقا مثل ما باشه، همون هوش، همون پیچیدگی، همون نورونهای عصبی زیاد و ... آیا شما معتقد هستین درک اونها از لذت و درد با ما یکسان هست؟

    مفهوم بقا رو نباید به این سادگی بهش نگاه کرد ... well being هم همون بقاست ...
    چه دلیل منطقی، علمی برای این نظرتون دارید؟ چطور ول بینگ را همون میل به بقا میدونید؟

    همه ی موجودات رفتارهایی فراتر از اونچه که مربوط به زنده بودنشون باشه دارن
    میشه چند مثال بزنید و بگید از کجا فهمیدید این رقتارها فراتر از اونچه که مربوط به زنده بودنشون باشه هست؟

    ضمن اینکه منظورتون از احساسات متضاد رو نفهمیدم !!
    مثلا من از یه سبک موسیقی،یه غذا، یه رفتار، یه سبک زندگی، یه تیپ شخصیتی، یه جنس و ... بدم میاد شما خوشتون میاد، اگر چنین چیزی در حیوانات سراغ دارید مطرح کنید.

    در شرایط برابر ، آواز یک پرنده فوق العاده زیباست و این پرنده بخاطر زیبا بودنش این اواز رو میخونه. از سر بیکاری نیست !!
    شما بر چه اساس چنین نتیجه گرفتید؟ الاغ هم عرعر میکنه، با این حساب باید بگیم الاغ هم بخاطر زیبا بودنش این اواز رو میخونه. از سر بیکاری نیست !!
    برای من یک دلیل منطقی یا علمی بیارید که "این پرنده بخاطر زیبا بودنش این اواز رو میخونه. از سر بیکاری نیست".

    پست اول من هم دقیقا همینو میگه ... این مهمه که ما باورمون نسبت به مسائل رو از سمت فرا ماده به سمت ماده بیاریم.
    فطرت میتونه از جهش باشه از نظر من جمله غلطی هست. فطرت نمیتونه منشایی جز جهش و فرگشت داشته باشه .
    من هنوز موضع شما رو نفهمیدم. شما فطرت رو قبول ندارید یا منشاش رو؟ اون سوالات بالا رو به همین دلیل پرسیدم
    اگر بپذیریم فطرت نمیتونه منشایی جز جهش و فرگشت داشته باشه باز فراماده زیر سوال نمیره، فراماده هم برای فعالیت در جهان مادی باید امکاناتش رو داشته باشه.

    قرار نیست اون پایه ها رو با متد علمی بسنجیم !! اونا پایه هستن جنس خودشون رو دارن ... علم روشی بود برای اینکه ما دانشمون رو همچهت کنیم ب کاربردهایی که ازش نیاز داریم ... با بی اعتباری کار نداریم ... ولی اگر نتونیم چیزی رو به روش علمی اثبات کنیم ف میتونیم بگیم در عمل و کاربرد برامون اعتبار خاصی نداره ... شما دارویی رو نمیخوری که مراکز پزشکی معتبر درست نکرده باشن ... این یعنی شما اهمیت میدی به اعتبار علمی اونها ...
    بله من هم نظرم همینه، اینکه بعضی ادعا ها رو ما بدون اینکه در معرض متد علمی بگذاریم میپذیرم، بحث این بود که یکی از دوستان میگفتن هر ادعایی باید قابل رد باشه در غیر این صورت در ردیف اعتقاد به هیولا هست.
    Last edited by N I G H T P E A C E; 13-09-2014 at 11:03.

  2. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #152
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    چون من هنوز کاملا موضع شما رو نمیدونم نظرتون رو در مورد سوالات زیر بگید که بهتر بشه بحث کرد
    شما معتقید هستین که اساسا میل زیبایی پرستی، میل به حقیقت، میل به پرستش و ... در انسان وجود نداره؟
    یا وجود داره ولی روی دلیلش بحث دارید؟
    تصور شما از مفهوم فطرت چه هست؟
    پست اولم فکر کنم حاوی پاسخ این سوال هست . تکرارش میکنم ...
    ویژگی هایی در رفتار موجودات از جمله انسان وجود داره که منشا اونها یادگیری تجربی نیست . میتونیم اسم اونها رو فطرت بذاریم . این ویژگی ها در فرایند تکامل در این موجودات بوجود اومده و دلیلی نداریم که بگیم اونها منشا فرا مادی دارن . و همچنین در انسان ها و حیوانات هر دو وجود داره .

    اگر دقت کنید تفاوت نظر من با شما در دو چیزه . 1. منشا این فطرت 2. تفاوت بین انسان و حیوان

    جناب محمد حسین گیر میدم ها!
    از اینکه ما نمیدونیم ایا حیوانات به خدا و جهان و خودشون و سایر موجودات فکر میکنن یا نه ، نمیشه نتیجه گرفت که ما تنها موجوداتی هستیم که به این چیزها فکر میکنیم. این میشه مغلطه توسل به جهل . در این انجمن ما تاپیک مرجع مغلطه داریم .

    به هیچ وجه چنین تناقضی وجود نداره! مکانیزم فعل و انفعالات از یک جنس هستن، الکتروشیمیایی، اما مگه چون هر دو الکتروشیمیایی هستن نتایج هم باید یکسان باشه؟ شما عناصر رو در نظر بگیرید، مثلا با اکسیژن میشه زنده موند، با نیتروژن نمیشه، اکسیژن باعث خورده شدن فلز میشه، نیتروژن نمیشه و ...، چرا؟ مگه هر دو از از الکترون و کوارک تشکیل نشدن، مگه مکانیرم فعل و انفعالات در هر دو یکسان نیست؟ تفاوت فقط اینه که اکسیژن هشت پروتنیه . نیتروژن هفت پروتنی. منظورم ز این مثال اینه که برای اینکه چیزی رفتارش کاملا فرق کنه لزومی به وجود غیرماده نیست، لزومی نداره فعل و انفعالات و مکانیزم فرق کنه، بلکه فقط کافیه ترکیب اون چیز فرق کنه.

    شما میگید "ذهن انسان به درجه ای تکامل و پیچیدگی رسیده که میتونه ابزار طراحی کنه برای کارهایی مثل نقاشی ، موسیقی ، تحریر و ... ." با این وجود باز انتظار دارید درک ما از لذت و درد یکسان باشه؟
    شما افرادی که دیوانه هستن رو در نظر بگیرید، از حیوان بما نزدیکتر! دقیقا از جنس خودمون و دقیقا با همون مکانیزم، با استدلال شما درک اینها از لذت و درد باید دقیقا مثل ما باشه، همون هوش، همون پیچیدگی، همون نورونهای عصبی زیاد و ... آیا شما معتقد هستین درک اونها از لذت و درد با ما یکسان هست؟
    من تاکید کردم راجع به نتایج و مصادیق حرف نمیزنم ... اصلا نیازی به صحبت در مورد مصادیق نداریم ...
    در مغز من و شما یه یه ناحیه ای وجود داره به نام Nucleus accumbens و فعالیتش مربوط به rewarding هست . وقتی چیز با ارزشی رو بدست میارید این بخش از مغز فعال میشه که باعث ترشح دوپامین میشه و این هرمون هم اون چیزی که شما بهش میگی حس لذت رو بوجود میاره . در سایر موجودات هم همینه . علت لذت شما اون دوپامین هست ، علت اینکه به بعضی چیزها تمایل دارید ، فعال شدن همین بخش از مغز هست . همه ی این ها در شامپانزه هم وجود داره . اونا هم مغزشون بر همین اساس کار میکنه . اینکه بگیم برای ما فطرت هست برای اونها غریزه از نظر من بر خلاف شواهد هست .

    شما سوال های عجیبی میپرسید !! من حتی نمیتونم بدونم درک شما از فلان موسیقی چطور هست !! چه برسه بخوام درک یک گاو از لذت خوردن علف های چراگاه رو بفهمم !!
    اصلا معلوم نیست شما داری به چی اشاره میکنید !! توضیح خلاصه از توجیه عصب شناختی رفتار ما دادم فکر کنم پاسختون در همونه !! من فقط میدونم که مغز ما لذت و درد رو بصورت تغییرات شیمیایی یکسانی کدگذاری میکنه و رفتار ما هم بر اساس همون شکل میگیره ...

    چه دلیل منطقی، علمی برای این نظرتون دارید؟ چطور ول بینگ را همون میل به بقا میدونید؟
    نگفتم wellbeing همون بقائه ... گفتم مفهومی به نام بقا که در فرگشت مطرح میشه رو باید وسیع تر دید ... مثلا فرض کنید عاملی میلیون ها سال پیش برای اجداد اولیه ی ما در زنده موندن کمک میکرده ، ولی امروزه همچنان اثر همون عامل وجود داره هرچند دیگه ما از اون مرحله گذشتیم . الان میدونیم که رفتار ما بر اساس دوری از رنج و تمایل به لذت شکل میگیره که همون wellbeing هست.
    میشه چند مثال بزنید و بگید از کجا فهمیدید این رقتارها فراتر از اونچه که مربوط به زنده بودنشون باشه هست؟
    در گونه ای از میمون ها (baboon) نوعی از تمیز کردن بدن وجود داره مثل این عکس که شاید قبلا دیده باشید



    اگه اینکارو نکنن نمیمیرن !! فقط کار لذت بخشی هست براشون ...
    اینو که گفتم یاد تئوری Biological market افتادم در اقتصاد عصبی روش بحث میشه ، و این ایده وحود داره که حیوانات هم مثل انسان ها بازارهایی دارن و پول دارن و مبادله انجام میدن. مثلا همین عمل که تو عکس میبینید بین میمون ها مبادله میشه و قیمت این مبادله هم به عرضه و تقاضای این عمل بستگی داره !! توضیحش مفصله ولی نشون میده پیچیدگی هایی در روابط حیوانات وجود داره که ما متوجهش نیستیم و البته کشف اونها باعث شده ما بفهمین فرق خاصی با اونها نداریم ...

    مثلا من از یه سبک موسیقی،یه غذا، یه رفتار، یه سبک زندگی، یه تیپ شخصیتی، یه جنس و ... بدم میاد شما خوشتون میاد، اگر چنین چیزی در حیوانات سراغ دارید مطرح کنید.
    باز هم مغلطه توسل به جهل ! اگر ما ندونیم که ایا این تفاوت نظرها در حیوانات وجود داره ، دلیل بر این نیست که وجود نداره !! من واقعا متخصص جانور شناسی نیستم ، ولی تا اونجا که میدونیم تفاوت سلایق و دیدگاه های ما انسان ها مربوط به عوامل محیطی هست . حیوانات هم در شرایط محیطی متفاوت میتون سلایق متفاوت داشته باشن ...
    برای من یک دلیل منطقی یا علمی بیارید که "این پرنده بخاطر زیبا بودنش این اواز رو میخونه. از سر بیکاری نیست".
    آواز پرندگان به جذب جنس مخالف به اونها کمک میکنه . همونطور که ارایش و خوشتیپی ما به جذب جنس مخالف کمک میکنه !!
    پرندگانی وجود دارن که رقص هم میکنن ! تازه هر کدوم هم یجور میرقصن !!


    اگر بپذیریم فطرت نمیتونه منشایی جز جهش و فرگشت داشته باشه باز فراماده زیر سوال نمیره، فراماده هم برای فعالیت در جهان مادی باید امکاناتش رو داشته باشه.
    اگر بپذیریم فرگشت تنها منشا رفتارهای فطری موجودات هست ، هیچ دلیلی برای پذیرش اینکه این رفتارها منشا فرامادی دارن باقی نمیمونه ...
    بله من هم نظرم همینه، اینکه بعضی ادعا ها رو ما بدون اینکه در معرض متد علمی بگذاریم میپذیرم، بحث این بود که یکی از دوستان میگفتن هر ادعایی باید قابل رد باشه در غیر این صورت در ردیف اعتقاد به هیولا هست.
    تا هرجا که میتونیم باید ادعا ها رو با متد علمی بسنجیم چون روشی بهتر از روش علمی نداریم در حال حاضر ... تاکید stream عزیز بخاطر همین بود.

    =====

    مهمترین بخش نظر قبلی و بحث ما در این بود که من گفتم ویژگی های فطری باید همگانی باشه ، شما ابتدا گفتید نه ولی بعد گفتید "بود"شون همگانی هست ، "نمود"شون نه ، من گفتم شما برای فهم فطری بودنشون از نمود اون ویژگی استفاده کردید چطور از نمود به بود رسیدید ... تمام بحث های بالا از نظر من در درجه ی دوم اهمیت هست و پاسخ این سوال برای ادامه ی بحث از طرف شما حیاتی هست . پس فراموش نکنیدش ...

  4. 5 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #153
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    این تصویر دوستمون جناب محمدحسین من رو یاد یکی از مستندهای تلویزیونی انداخت که اخیرن مشاهده کردم .

    چند وقت پیش یک مستند تلویزیونی رو نگاه میکردم که زندگی عنترها رو نشون میداد .

    در این مستند دو عنتر نَر با همدیگه گلاویز و درگیر شده بودن و در حال زد و خورد بودن . در همین حین عنترهای ماده ای که با این دو جسن نر رابطه داشتن هر کدام یک بچه رو زیر بغل گرفتن و به سمت محل درگیری اومدن و نزدیک به محل دعوا و جنگ این دو وایسادن .

    بچه ها هم با دیدن صحنه درگیری در حال گریه و جیغ و داد بودن و ترسیده بودن و جالب تر این که نرها با دیدن بچه ها هر از مدتی حواسشون به سمت اونا و ماده ها میرفت و کم کم شدت درگیریشون کم تر و کم تر شد و سر انجام درگیری بدون مشکل خاصی خاتمه پیدا کرد .

    کارشناس مستند گفت ماده ها به خاطر این بچه ها رو برداشتن و به سمت محل درگیری نرها اومدن تا به اونا نشون بدن که طرف مقابلش زن و بچه کوچک داره و این حرکت به نوعی نرها رو تحت تاثیر قرار میده . صدای گریه بچه های اونا و ترس از این که مبادا توی این درگیری زخمی بشن روی نرها هم تاثیر بیشتری میذاشت و در آخر باعث شد که هر دو طرف به خاطر بچه ها کوتاه بیان .


    یک نمونه دیگه هم بود که یک میمون قبیله و گروه رو ترک کرده بود و مدتی رو با انسان ها گذرونده بود ... بعد یک مدتی که میخواست به قبیله برگرده میمونهای دیگه این اجازه رو به اون نمیدادن و اونو بیرون میکردن .

    میمون مورد نظر هم بی خیال نمیشد و اصرار داشت که برگرده و سر انجام سه میمون از گروه به سمت اون رفتن تا با ایجاد درگیری شدید اونو از برگشتن به گروه منصرف کنن ولی میمون ما هر سه میمون مورد نظر رو با قدرت شکست داد و زخم های کاری هم بعضن ایجاد کرد .

    میمون های قبیله که دیدن اون سه میمون شکست خوردن یکی از میمونها به سمت میمون طرد شده اومد و پشتش رو به سمت اون کرد {به معنی این که میتونه به قبیله برگرده } و کم کم باقی میمون های گروه هم به سمتش اومدن و همین روند تکرار شد تا در آخر اون میمون به آغوش گروه بازگشت .


    این دو نمونه به زیبایی هر چه تمام تر شباهت رفتاری میان انسان و میمون ها و رسم و رسوماتی که بعضن در گروه ها و قبیل ها و رفتارهایی که در حین درگیری در بعضی از انسان ها رخ میده رو تصویر کشید .

    یعنی به غیر از شباهت ژنتیکی بسیار نزدیکی که ما با اونها داریم در بعضی از رفتارها و رسم و رسومات هم میشه این تشابهات رو پیدا کرد .

  6. 4 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #154
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    من یک سگ پاکوتاه دارم.وقتی حالا با دوستام یا اعضای خانواده شوخی میکردیم و این سگ ما فکر میکرد که داریم دعوا میفوتادیم.
    جالب اینجا بود که اول چند تا پارس میکرد که ما بهش توجه کنیم و عروسک هاش را به سمت ما پرتاب میکرد با دهانش و شروع میکنه به خودنمایی .

  8. 2 کاربر از danielo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #155
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    ممنون از دوستان که مثال هایی آوردن ... این ویدئو مشهور هم واکنش یک میمون (نمیدونم از کدوم گونه هست) به آزادی هست ... جان شما سعی کنید این رفتار رو برای ما توجیه کنید ... همینطور مثال هایی که دوستان زدن ...

    لینک دانلود ویدئو : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  10. 2 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #156
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    اگر دقت کنید تفاوت نظر من با شما در دو چیزه . 1. منشا این فطرت 2. تفاوت بین انسان و حیوان ...
    در رابطه با منشاش همونطور که گفتم لزومی نداره بگیم اگر فرگشت هست، فرا ماده نیست. من فعلا نمیخوام اثبات کنم که فرا ماده هست، میگم هیچ دلیل عقلی یا تجربی نداریم که بگیم چون دلایل این احساست و تمایلات فرگشت هست، پس دیگه امکان نداره فرا ماده هم دخیل باشه

    من تاکید کردم راجع به نتایج و مصادیق حرف نمیزنم ... اصلا نیازی به صحبت در مورد مصادیق نداریم ...
    در مغز من و شما یه یه ناحیه ای وجود داره به نام Nucleus accumbens و فعالیتش مربوط به rewarding هست . وقتی چیز با ارزشی رو بدست میارید این بخش از مغز فعال میشه که باعث ترشح دوپامین میشه و این هرمون هم اون چیزی که شما بهش میگی حس لذت رو بوجود میاره . در سایر موجودات هم همینه . علت لذت شما اون دوپامین هست ، علت اینکه به بعضی چیزها تمایل دارید ، فعال شدن همین بخش از مغز هست . همه ی این ها در شامپانزه هم وجود داره . اونا هم مغزشون بر همین اساس کار میکنه . اینکه بگیم برای ما فطرت هست برای اونها غریزه از نظر من بر خلاف شواهد هست .

    شما سوال های عجیبی میپرسید !! من حتی نمیتونم بدونم درک شما از فلان موسیقی چطور هست !! چه برسه بخوام درک یک گاو از لذت خوردن علف های چراگاه رو بفهمم !!
    اصلا معلوم نیست شما داری به چی اشاره میکنید !! توضیح خلاصه از توجیه عصب شناختی رفتار ما دادم فکر کنم پاسختون در همونه !! من فقط میدونم که مغز ما لذت و درد رو بصورت تغییرات شیمیایی یکسانی کدگذاری میکنه و رفتار ما هم بر اساس همون شکل میگیره ...
    نگفتم wellbeing همون بقائه ... گفتم مفهومی به نام بقا که در فرگشت مطرح میشه رو باید وسیع تر دید ... مثلا فرض کنید عاملی میلیون ها سال پیش برای اجداد اولیه ی ما در زنده موندن کمک میکرده ، ولی امروزه همچنان اثر همون عامل وجود داره هرچند دیگه ما از اون مرحله گذشتیم . الان میدونیم که رفتار ما بر اساس دوری از رنج و تمایل به لذت شکل میگیره که همون well being هست.
    شما این باید رو از کجا میارید؟ میتونید این رو اثبات کنید؟ این ادعای شما هیچ یک از معیارهای متد علمی رو نداره، شما با استفاده از کدوم فسیل، ژن، شواهد جنین شناسی و ... میتونید برای من ثابت کنید که مثلا حس حقیقت طلبی یا زیبایی پرستی ناشی از فرگشت هست؟ تنها چیزی که ما میبینیم اینه که مثلا هنگام حس لذت فلان هورمون ترشح میشه، همین، اما اینکه چرا مثلا با نگاه به آسمون این هورمون ترشح میشه رو شما چطور توضیح علمی و فرگشتی میدید؟ اینکه چرا برای من با دیدن ایکس این هورمون ترشح میشه، اما برای شما برعکس با دیدن ایکس هورمون درد ترشح میشه رو شما چه توضیح علمی براش دارید؟ اگر تاثیر محیطه، پس فزرگشت کجا میره و نقشش این وسط چیه؟

    این کار شما توسل به جهل هست. شما رفتارهایی رو میبینید و چون دلیل شون رو نمیدونید میگید زمانی همین خودش عامل زنده بودن ما بوده و هیچ دلیل دیگه نمیتونه داشته باشه. چرا باید باشه؟ مگه نمیشه یه صفت بدون اینکه به بقای ما مربوط باشه در ما بوجود بیاد؟ صفتی که چون با صفات حیاتی ما تضادی نداشته نسل به نسل منتقل شده تا به ما رسیده. میدونید که در کنار مکتب روانشناسی فرگشتی مکاتب دیگری هم هستن که هر کدوم انسان و احساساتش رو طوری تحلیل و ریشه یابی کرده. اگر قرار بود همه چیز رو ناشی از فرگشت بدونیم که باید در همه اینها رو تخته کنیم.

    یه مثال میزنم. مارکس دین (میل به پرستش، اعتقاد به خدا) رو افیون ملت ها میدونست، میگفت دین ساخته طبقه حاکمه برای رام کردن توده ها، دورکیم اونو محصول جامعه میدونست، نیچه میگفت ساخته مردم ضعیف برای رام کردن طبقه قوی و برتر، شما میگید دلیلش فرگشته، حالا کدوم درست میگه؟

    شما میگید اینا همش ناشی از فعل و انفعالات مغزه و با عصب شناسی و غیره میشه دلیل همش رو پیدا کرد و بعد میگید کاری با مصادیق ندارید. در صورتی که بزرگترین سوال چرایی این تفاوت در مصادیقه. میگید ما هیچ فرقی با سایر حیوانات نداریم، آیا این تنوع در مصادیق خودش فرق نیست؟ شما چه گونه دیگه رو سراغ دارید که نسبت به غذاشون، زمان استراحتشون، انتخاب جفت، بروز یا عدم بروز خشم، احساسات نسبت به جفتشون و ... اینقدر با هم متفاوت هستن؟ مسلما اینها هم ریشه در فغل و انفعالات مغز دارن، من به هیچ وجه منکر این نیستم، اما توجه کنید که خود این تنوع در مصادیق هم ریشه در فعل و انفعالات مغز انسان داره، و این یعنی فعل و انفعالاتی در مغز ما اتفاق میفته که در سایر حیوانات نمی افته.

    در گونه ای از میمون ها (baboon) نوعی از تمیز کردن بدن وجود داره مثل این عکس که شاید قبلا دیده باشید
    مغلطه تمثیل ناروا! شما از کجا میدونید این رفتار ربطی به بقایی میمون نداره؟ و فقط کار لذت بخشی هست براشون. اساسا شما چطور فهمیدید برا میمون لذت بخش هست؟ بر اساس کدوم آزمایش؟ اگه دلیلتون تشابه با انسانه که میشه مغلطه توسل تمثیل نارو و توسل به جهل.

    باز هم مغلطه توسل به جهل ! اگر ما ندونیم که ایا این تفاوت نظرها در حیوانات وجود داره ، دلیل بر این نیست که وجود نداره !! من واقعا متخصص جانور شناسی نیستم ، ولی تا اونجا که میدونیم تفاوت سلایق و دیدگاه های ما انسان ها مربوط به عوامل محیطی هست . حیوانات هم در شرایط محیطی متفاوت میتون سلایق متفاوت داشته باشن ...
    کی اینو گفته؟ درسته که بعضی مکاتب روانشانسی و فلسفی این نظر رو دارن. اما در مقابل مکاتب روانشناسی و فلسفی دیگه هست که همه چیز رو به محیط ربط نمیدن و معتقدن بعضی از این احساسات و تمایلات ریشه در وجود انسان دارن، فارغ از محیطش. از طرف دیگه در اینکه محیط میتونه بر چگونگی ظهور این احساسات نقش داشته باشه بحثی نیست، مهم اینه که چنین زمینه ای وجود داره که از محیط تاثیر میپذیره، بحث در وجود این زمینه هاست. اینکه این زمینه ها ناشی از فرگشت باشن یا نباشن هم مهم نیست. اینکه حیوانات هم ممکنه چنین تاثیری از محیط بپذیرن هم مهم نیست. همونطور که گفتم انچه مهمه وجود چنان پتانسیلی هست که محیط میتونه درش تاثیر گذار باشه
    آواز پرندگان به جذب جنس مخالف به اونها کمک میکنه . همونطور که ارایش و خوشتیپی ما به جذب جنس مخالف کمک میکنه !!
    پرندگانی وجود دارن که رقص هم میکنن ! تازه هر کدوم هم یجور میرقصن !!
    تمثیل ناروا! توسل به جهل! تعمیم ناروا! بله ارایش و خوشتیپی ما به جذب جنس مخالف کمک میکنه، اما شما بر چه اساس اینو به پرنده ها هم نسبت میدید؟ شما که جای پرنده نیستید، اساسا شما از کجا فهمیدید همونطور که ما آواز رو درک میکنیم پرنده هم همونطور آواز رو درک میکنه؟ شاید پرنده اصلا از روی حرکات سر و نوک پرنده جذبش میشه نه صداش، شما چطور با این اطمینان میگید که پرنده جذب صدای آواز میشه؟ گیریم از روی صداست، شما چطور میدونید پرنده ازش لذت میبره؟ چون جذبش میشه؟ خب اهن هم جذب اهنربا میشه!

    اگر بپذیریم فرگشت تنها منشا رفتارهای فطری موجودات هست ، هیچ دلیلی برای پذیرش اینکه این رفتارها منشا فرامادی دارن باقی نمیمونه ...
    اگر بپذیریم!!!

    تا هرجا که میتونیم باید ادعا ها رو با متد علمی بسنجیم چون روشی بهتر از روش علمی نداریم در حال حاضر ... تاکید stream عزیز بخاطر همین بود.
    اگر منظور جناب استریم عزیز همین بود که روش علمی بهترین روشه من هم نظرم همینه، اما معتقدم حقایقی هست که با روش علمی نمیشه اثباتشون کرد

    مهمترین بخش نظر قبلی و بحث ما در این بود که من گفتم ویژگی های فطری باید همگانی باشه ، شما ابتدا گفتید نه ولی بعد گفتید "بود"شون همگانی هست ، "نمود"شون نه ، من گفتم شما برای فهم فطری بودنشون از نمود اون ویژگی استفاده کردید چطور از نمود به بود رسیدید ... تمام بحث های بالا از نظر من در درجه ی دوم اهمیت هست و پاسخ این سوال برای ادامه ی بحث از طرف شما حیاتی هست . پس فراموش نکنیدش ...
    ویژگی های فطری از نظر من عبارتند از حس زیبایی پرستی، علم دوستی، میل به جاودانگی، اخلاقیات، میل به پرستش. مهم نیست حیوانات هم اینها رو دارن یا نه، مهم نیست محصول فرگشت هستن یا نه، مهم نیست که مصادیقشون فرق میکنه یا نه، آنچه که مهمه این چنین ویژگی های در نوع انسان وجود دارن، شما اول بگید با بود اینها در انسان موافق هستید یا خیر؟ هر کدوم رو قبول ندارید بگید تا موردی بحث کنیم
    Last edited by N I G H T P E A C E; 13-09-2014 at 17:51.

  12. این کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #157
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    ممنون از دوستان که مثال هایی آوردن ... این ویدئو مشهور هم واکنش یک میمون (نمیدونم از کدوم گونه هست) به آزادی هست ... جان شما سعی کنید این رفتار رو برای ما توجیه کنید ... همینطور مثال هایی که دوستان زدن ...

    لینک دانلود ویدئو : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    محمد حسین جان من کجا گفتم حیوانات احساس ندارن! نمیفهمن! میل به آزادی ندارن! من همه ش دارم میگم در حیوانات هست در ما شدیدتره، بعضی لذتها هست که بخاطر تکامل هوشیمون فقط ما میتونیم درک کنیم، چون برای درکشون باید هوش تا اینجا رسیده باشه! (البته نمیدونم شاید حیوونا هم درک کنن، من که تو عالم اونا نیستم) و اینکه در احساس لذت و درد در انسان تنوع وجود داره، که اونم بخاطر هوشه پیشرفته تر ماست. در مابقی احساسات و تمایلات با حیوانات مشترکیم، اصلا شما من رو گمراهم کردید! من کاری به حیونا نداشتم!

  14. #158
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    محمد حسین جان من کجا گفتم حیوانات احساس ندارن! نمیفهمن! میل به آزادی ندارن! من همه ش دارم میگم در حیوانات هست در ما شدیدتره، بعضی لذتها هست که بخاطر تکامل هوشیمون فقط ما میتونیم درک کنیم، چون برای درکشون باید هوش تا اینجا رسیده باشه! (البته نمیدونم شاید حیوونا هم درک کنن، من که تو عالم اونا نیستم) و اینکه در احساس لذت و درد در انسان تنوع وجود داره، که اونم بخاطر هوشه پیشرفته تر ماست. در مابقی احساسات و تمایلات با حیوانات مشترکیم، اصلا شما من رو گمراهم کردید! من کاری به حیونا نداشتم!
    پاسخ نظر بالا چون طولانی تر هست تا ساعاتی دیگر ، ولی اینکه میفرمائید کاری به حیوانات نداشتید کم لطفی در بحث هست ... میتونم از نظرات اولتون در بحث نقل و قول بیارم که چطور تفکیک کردید ، و از این تفکیک بین انسان و حیوان چه نتایجی گرفتید !!

  15. این کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #159
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    پاسخ نظر بالا چون طولانی تر هست تا ساعاتی دیگر ، ولی اینکه میفرمائید کاری به حیوانات نداشتید کم لطفی در بحث هست ... میتونم از نظرات اولتون در بحث نقل و قول بیارم که چطور تفکیک کردید ، و از این تفکیک بین انسان و حیوان چه نتایجی گرفتید !!
    اینکار رو بکنید برای من هم خوبه! شاید برداشت شما چیز دیگری بوده. شاید هم من جایی اشتباه کردم و چیزی گفتم. راستی من پست بلندم رو ویرایش کردم

  17. #160
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    اینکار رو بکنید برای من هم خوبه! شاید برداشت شما چیز دیگری بوده. شاید هم من جایی اشتباه کردم و چیزی گفتم. راستی من پست بلندم رو ویرایش کردم
    خدمت شما ... هرچند زیاد مهم نیست ... چرخش در بحث همیشه هست !!
    #73
    انسان به واسطه هوش، خوداگاهی و دیگر نقاط قوتش در این امور نسبت به حیوانات چنان چهشی داشته که حیوانات در این امور با ما قابل قیاس نیستن، خلق یک اثر هنری، موسیقی، شعر، تمدن، مذهب، اخلاقیات و ... رو
    ما در هیچ حیوان دیگری سراع نداریم
    ، به واسطه همین هوش، خوداگاهی و دیگر نقاط قوت (که با هم مرطبتن) انسان نظام آموزیشی عظیم خودش رو پایه گذاری کرده،
    چیزی که در دیگر حیوانات فعلا هیچ اثری ازش نیست

    #71

    انسان تمایلات و رفتارهای رو بروز میده که
    یا اساسا در حیوانات دیگه وجود ندارند یا اگر وجود دارن از نظر شدت و عمومیت با انسان قابل قیاس نیستن
    ، حالا دلیل این جور رفتار فرگشت هست یا روح یک بحث دیگس. وجود این تمایلات رو میشه از رفتارهای که اختصاصی انسان هستن نتیجه گرفت. مثه هنر (حس زیبایی طلبی)، علم (حس حقیقت جویی)، دین (که برخی اونو ناشی از ترس و ... میدونن و برخی ناشی از حس پرستش)، اخلاقیات و ...
    بنظر من مهم اینه که چنین تفاوت بزرگی بین انسان و دیگر موجودات هست (حالا دلیلش هر چی باشه) و
    مفهوم فطرت هم فقط اشاره هست به این شکاف عظیم بین انسان و دیگر حیوانات
    در اخرین پستتون گفتید دیگه اصلا مهم نیست این ویژگی ها رو بقیه موجودات دارن یا نه ، به وضوح در پست های اولتون که من اینجا دیدم گفتید فطرت اشاره داره به این شکاف عظیم بین انسان و سایر موجودات !!

    ضمنا به مواردی اشاره کردید که در حیوان سراغ نداریم ، که من و دوستان سعی کردیم نشون بدیم که در حیوان سراغ داریم ! مهمترینش اخلاقیات و فرهنگ هست ... چیزهایی رو هم نام میبرید که یا تعریفی ازشون نمیکنید یا اگر درست تعریفشون کنیم باز هم در حیوانات دیده میشه . مثلا دین چیزی جز مجموعه ای باورها که رفتار رو شکل میده نیست و تفاوت خاصی با فرهنگ نداره از نظر بیولوژیکی!!

  18. این کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •