سلام
منهم يه خاطره تعريف كنم البته براي زماني بود كه بچه بودم و بابام رانندگي ميكرد . بابام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] داشت (مستقيم از ايتاليا خريده بود) ، مسافرت شمال بوديم و نصف شب و جاده هاي قديمي و تاريك كنار جنگل (حس ديدن فيلمهاي ترسناك رو بگيريد)خب 20 يا 25 سال پيش اينجور جاده ها كه كم تردد بود روشنايي نداشتند و شبها در تاريكي مطلق فرو ميرفت و بابام هم با سرعت بالا رانندگي ميكرد نميدونم چي شد يه يهو با يه گاو تصادف كرديم و پرتش كرديم اونور خيابون
....
اگر ماشينمون پژو يا پرايد يا... بود مطمئناً بخاطر اين تصادف داغون ميشد ولي اين فيات فقط كاپوتش كمي خم شده بود كه ميتونم بگم چيزيش نشده بود .
يه بار بعد از ظهر با همين فيات ميخواستيم بريم پيك نيك ، بابام تا استارت ماشين رو زد يهو موتورش آتيش گرفت اونهم تو پاركينگ خونه (نشتي بنزين داشت مثل اينكه) ، شانس آورديم زود آتيش رو خاموش كرديم ، خلاصه حسابي گرخيدم ....
عجب خاطره هايي با اين ماشين داشتيم ....