تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 16 از 23 اولاول ... 6121314151617181920 ... آخرآخر
نمايش نتايج 151 به 160 از 229

نام تاپيک: حکایت هایی از گلستان سعدی

  1. #151
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت149

    سالی از بلخ باميانم سفر بود و راه از حراميان پر خطر . جوانی بدرقه همراه من شد سپر باز ، چرخ انداز ، سلحشور ، بيش زور که به ده مرد توانا کمان او زه کردندی و زورآوران روی زمين پشت او بر زمين نياوردندی وليکن چنانکه دانی متنعم بود و سايه پرورده نه جهان ديده وسفر کرده ، رعد کوس دلاوران به گوشش نرسيده و برق شمشير سواران نديده .
    نيفتاده بر دست دشمن اسير

    به گردش نباريده باران تير

    اتفاقا من و اين جوان هر دو در پی هم دوان . هران ديار قديمش که پيش آمدی به قوت بازو بيفکندی و هر درخت عظيم که ديدی به زور سرپنجه برکندی و تفاخر کنان گفتی :
    پيل كو؟ تا كتف و بازوى گردان بيند

    شير كو؟ تا كف و سر پنجه مردان بيند

    ما درين حالت که دو هندو از پس سنگی سر بر آوردند و قصد قتال ما کردند به دست يکی چوبی و در بغل آن ديگر کلوخ کوبی . جوان را گفتم : چه پايی ؟
    بيار آنچه دارى ز مردى و زور

    كه دشمن به پاى خود آمد به گور

    ولى ديدم تير و كمان از دست جوان افتاده و لرزه بر اندام شده و خود را باخته است .
    نه هر كه موى شكافد به تير جوشن خاى

    بروز حمله جنگ آوران بدارد پاى

    چاره جز آن نديدم که رخت و سلاح و جامه ها رها کرديم و جان به سلامت بياورديم .
    به كارهاى گران مرد كارديده فرست

    كه شير شرزه در آرد به زير خم كمند

    جوان اگر چه قوى يال و پيلتن باشد

    بجنگ دشمنش از هول بگسلد پيوند

    نبرد پيش مصاف آزموده معلوم است

    چنانكه مساءله شرع پيش دانشمند

  2. #152
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت150

    بزرگی را پرسيدم در معنی اين حديث که اعدی عدوک نفسک التی بين جنبيک . گفت : بحکم آنکه هر آن دشمنی را که با وی احسان کنی دوست گردد مگر نفس را که چندانکه مدارا بيش کنی مخالفت زيادت کند .
    فرشته خوى شود آدمى به كم خوردن

    وگر خورد چو بهائم بيوفتد چو جماد

    مراد هركه برآرى مريد امر تو گشت

    خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد

  3. #153
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت151

    توانگرزاده ای را ديدم بر سر گور پدر نشسته و با درويش بچه ای مناظره در پيوسته که صندوق تربت ما سنگين است و کتابه رنگين و فرش رخام انداخته و خشت پيروزه در او بکار برده ، به گور پدرت چه ماند : خشتی دو فراهم آورده و مشتی دو خاک بر آن پاشيده ؟
    درويش پسر اين بشنيد و گفت : تا پدرت زير آن سنگها ی گران بر خود بجنبيده باشد پدر من به بهشت رسيده بود !
    خر كه كمتر نهند بروى بار

    بى شك آسوده تر كند رفتار

    مرد درويش كه بار ستم فاقه كشيد

    به در مرگ همانا كه سبكبار آيد

    و آنكه در نعمت و آسايش و آسانى زيست

    مردنش زين همه ، شك نيست كه دشوار آيد

    به همه حال اسيرى كه ز بندى برهد

    بهتر از حال اميرى كه گرفتار آيد

  4. #154
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت 152

    مال از بهر آسايش عمر ست نه عمر از بهر گرد کردن مال . عاقلی را پرسيدند نيکبخت کيست و بدبختی چيست ؟ گفت : نيکبخت آن که خورد و کشت و بدبخت آنکه مرد و هشت .

    مكن نماز بر آن هيچ كس كه هيچ نكرد

    كه عمر در سر تحصيل مال كرد و نخورد

  5. #155
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت153

    حكيم فرزانه اى را پرسيدند: چندين درخت نامور که خدای عزوجل آفريده است و برومند ، هيچ يک را آزاد نخوانده اند مگر سرو را که ثمره ای ندارد . درين چه حکمت است ؟ گتف : هردرختی ثمره معين است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آيد و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هيچ ازين نيست و همه وقتی خوش است و اين صفت آزادگان است .
    به آنچه مى گذرد دل منه كه دجله بسى

    پس از خليفه بخواهد گذشت در بغداد

    گرت ز دست برآيد، چو نخل باش كريم

    ورت ز دست نيايد، چو سرو باش آزاد

  6. #156
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت154

    از يكى از بزرگان پرسيدند: با اينكه دست راست داراى چندين فضيلت و كمال است ، چرا بعضى انگشتر را در دست چپ مى كنند؟
    او در پاسخ گفت : ندانی كه پيوسته اهل فضلا، از نعمتهاى دنيا محروم شوند ؟!
    آنكه حظ آفريد و روزى داد

    يا فضيلت همى دهد يا بخت

  7. #157
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت 155

    پارسايى در مناجات مى گفت : خدايا! بر بدان رحمت بفرست ، اما نيكان خود رحمتند و آنها را نيك آفريده اى .
    گويند: فريدون كه بر ضحاك ستمگر پيروز شد و خود به جاى او نشست فرمود خيمه شاهى او را در زمينى وسيع سازند. پس به نقاشان چنين دستور داد تا اين را در اطراف آن خيمه با خط زيبا و درشت بنويسند و رنگ آميزى كنند:
    اى خردمند! با بدكاران به نيكى رفتار كن ، تا به پيروزى از تو راه نيكان را برگزينند.
    فريدون گفت : نقاشان چين را

    كه پيرامون خرگاهش بدوزند

    بدان را نيك دار، اى مرد هشيار!

    كه نيكان خود بزرگ و نيك روزند

  8. #158
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکايت156

    شبانی را پدری خردمند بود . روزى بدو گفت : اى پدر دانا و خردمند! مرا آنگونه که از پيروان خردمند می رود پندی بياموز !
    پدر گفت : به مردم نيكى كن ، ولى به اندازه ، نه به حدى كه او را مغرور و خيره سر نمايد.
    شبانى با پدر گفت اى خردمند

    مرا تعليم ده پيرانه يك چند

    بگفتا: نيك مردى كن نه چندان

    كه گردد خيره ، گرگ تيزدندان

  9. #159
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    حکایت157
    حضرت موسى عليه السلام قارون را نصيحت کرد که احسن کما احسن الله اليک ، نشنيد و عاقبتش شنيدی .
    آنكس كه دينار و درم خير نيندوخت

    سر عاقبت اندر سر دينار و درم كرد

    خواهى كه ممتع شوى از دين و عقبى

    با خلق ، كرم كن چو خدا با تو كرم كرد

    عرب مى گويد:
    جد ولا تمنن فان الفائدة اليك عائدة
    بخشش و منت نگذار كه نگذار كه نفع آن به تو باز مى گردد.
    درخت كرم هر كجا بيخ كرد

    گذشت از فلك شاخ و بالاى او

    گر اميدوارى كز او برخورى

    به منت منه اره بر پاى او

    شكر خداى كن كه موفق شدى به خير

    ز انعام و فضل او نه معطل گذاشتت

    كنت منه كه خدمت سلطان كنى همى

    منت شناس از او كه به خدمت بداشتت

  10. #160
    پروفشنال barani700's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    994

    پيش فرض

    دو کس رنج بيهوده بردند و سعی بی فايده کردند : يکی انکه اندوخت و نخورد و ديگر آنکه آموخت و نکرد .
    علم چندان که بيشتر خوانی
    چون عمل در تو نيست نادانی
    نه محق بود نه دانشمند
    چارپايی بر او کتابی چند
    آن تهی مغز را چه علم و خبر
    که بر او هيزم است يا دفتر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •