سالهای بی کسی (جلد اول)
نویسنده : مریم جعفری
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سالهای بی کسی (جلد اول)
نویسنده : مریم جعفری
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سالهای بی کسی جلد دوم
نویسنده : مریم جعفری
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
هنوز نگران است
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سرنوشتی که نمیشد عوضش کرد
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سلام .یه چند تا از م. مودب پور بذار. مرسی
رمان خواستگاریسلام .یه چند تا از م. مودب پور بذار. مرسی
م.مودب پور
رمان یاسمینکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نویسنده: م.مودب پور
داستان زندگی پسری جوان که به دختری پولدار دل می بندد که هر بار از عشقی که دارد پشیمان می شود و دوست پولدارش ...کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
و آن نوازنده ویالن داستان زندگی پر از غمش را تعریف می کند مثل آنکه پدربزرگی برای شما داستان تعریف می کند .
رمان یلدا
نویسنده:م.مودب پور
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
رمان دریا
نویسنده:ماندانا مودب پور
داستان زندگی دختری که به خاطر عشق همه چیز را از دست می دهد ... اما بعد از بی توجهی عشق ... به جای باختن , زندگی اش را از نو می سازد ...کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نام کتاب : آرام
نویسنده : سیمین شیردل
حجم کتاب : 270 کیلوبایت
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
رمان بامداد خمار
خلاصه داستان : داستان به عشق محبوبه از طبقهی اشراف در اوایل سلطنت رضاشاه میپردازد که به شاگرد نجاری دل میبازد. برخلاف نظر خانواده با وی ازدواج میکند. اما این ازدواجی است که از همان ابتدا شکست آن را والدین محبوبه دیدهاند، چراکه تقابل فرهنگی عشق را به نفرت تبدیل میکند و زندگی محبوبه را به جهنمی تبدیل میسازد که حتی پس از جدایی و بازگشت او به بهشت اشرافیت، آثار آن چون عقیم گشتن و تن دادن به همسر دوم شدن پسرعمویش، از جوانب این خودسری و عاقبتنیاندیشی است که حال او درس عبرتی برای دختران عاشق امروزه است
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
رمان کد بانوی من
قسمتی از داستان :بعد از تلفن مژگان من و پرستو گیج بودیم..البته پرستو به این خاطر گیج بود که مژگان غیر عادی حرف میزد..اما من با چیزهایی که امروز دیده بودم خیلی بیشتر از اون گیج میزدم...هر جوری فکر میکردم میدیدم مژگان نمیتونه مشکل اخلاقی داشته باشه...آخه اصلا دلیلی واسه این کار نداره...اما از طرفی اتفاقات امروز میگفت مژگان اونی که تو فکر میکنی نیست...شاید به این خاطر فکر میکردم مژگان خیلی خوبه که همیشه یه روی سکه رو دیده بودم...همیشه تو محل کار باهاش برخورد داشتم...یه خانوم...با کلاس...متشخص...زرنگ...زیبا...جذ اب...اما اون روی سکه یه خانوم لوند...دلربا...بود...اینا خیلی با هم فرق میکرد..همیشه یه ارزش خاصی واسه مژگان قائل بودم...چون موقع کار همه جوره باهام راه اومده بود..خیلی موقع ها از جای دیگه عصبانی بودم بهش گیر داده بودم و کلی سرش داد و هوار زده بودم به جای اینکه قهر کنه میرفت واسم یه لیوان آب می آورد...حس میکردم به زنها نمیشه اعتماد کرد...نکنه پرستو هم این کارها رو کرده باشه...اصلا از کجا معلوم اون شب خونه شیما اینا نرفته بوده؟؟..من از کجا بدونم راست میگه؟؟
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
رمان عاشقم باش
خلاصه داستان: این داستان، داستان زندگی دختر جوانی به نام شقایق است. شقایق در یک خانواده معمولی در جنوب شهر تهران زندگی میکرد. خواهر شقایق لیلی با احسان ازدواج کرده بود و در ظاهر زوج خوشبختی بودند. شقایق هم عمیقاً شوهر خواهرش را دوست داشت. زندگی آرام و خوبی داشتند تا اینکه پسر عموشون سعید بعد از سالها از ژاپن بر میگرده و آتش زیر خاکستر مانده عشق لیلی را با خواستگاری از شقایق روشن میکنه. شقایق به سرعت او را رد میکنه ولی لیلی پنهانی با سعید قرار میذاره و تصمیم میگیره که از احسان جدا بشه و با سعید ازدواج بکنه. احسان که عاشقانه لیلی را دوست داشت شکست عشقی بدی میخوره. شقایق که از اول هم عاشقانه احسان را دوست داشته بعد به احسان نزدیک میشه ولی احسان بدجوری او را بیرون میکنه و یکی دو روز بعد قبول میکنه که با شقایق ازدواج کنه به این شرط که تا ابد جدا از هم زندگی کنند و فقط در ظاهر زوج خوشبختی باشند...
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)