تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 16 از 43 اولاول ... 612131415161718192026 ... آخرآخر
نمايش نتايج 151 به 160 از 422

نام تاپيک: Dante's Inferno

  1. #151
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    2,419

    پيش فرض

    سلام مجدد
    خب اصلا ببینیم دانته کیه؟


    توجه کنید که کاراکتر بازی چقدر به واقعیت شبیهه!!

    دانته آلیگیری شاعر برجسته ایتالیا در سال 1265 و در شهر فلورانس و در یک خانواده متوسط متولد شد.مادرش رو در کودکی و پدرش در 18 سالگی از دست داد.
    در همان زمان با دختری به اسم بئاتریس (بئاتریچه به ایتالیایی)آشنا میشه و دیوانه وار عاشقش میشه.که شعر گفتن رو در واقع از همینجا شروع میکنه
    (دختر داخل بازی همین بئاتریسه هستش)


    (وسطی بئاتریس هستش)

    و در اکثر شعرهاش بئاتریس هم وجود داشته تا اینکه بئاتریس در در سال 1290 از دنیا میره.
    دانته یک سال عزادار بوده و بعدش میره سراغ عشقهای ناباب!البته فقط تا سال 1300!(همش ده سال)البته بعدها خونواده تشکیل میده که دیگه وارد جزئیات نمیشم!
    بعد ها هم وارد سیاست میشه.و در آخر به خاطر فساد مالی که داشته و فرار از مجازات،خانواده و دوستاش رو ترک میکنه.و درسال 1318 به شهر راونا پناه میبره.
    در سال 1321 در همون شهر تب شدیدی میگیره ودر همونجا از دنیا میره.
    درضمن کتاب کمدی الهی(Divine Comdey)مشهورترین اثر دانته ست.

    دنیای دانته

    اول جالبه بدونید که از نظر دانته زمین به دو قسمت تقسیم میشه
    نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی




    یک نقاشی از دوزخ

    به عقیده دانته نیمکره شمالی کاملا خشک ، در حالی که نیمکره جنوبی مملو از آب!
    دانته دوزخ رو مثل یک مخروط تشبیه میکنه که طبقات دایره ای مانند داره و طبقه آخر میشه نوک مخروط که دقیقا روی مرکز زمین (هسته)قرار داره که قعر جهنمِ (طبقه نهم)
    و قاعده مثلث روی پوسته نیمکره شمالی قرار داره ، و محور اون به گفته دانته دقیقا زیر بیت المقدس قرار داره.
    حالا اگر امتداد نوک مخروط رو بگیریم و ادامه بدیم به جزیره ای در نیمکره جنوبی میرسیم که همون برزخ هست ، ودر این جزیره کوه بسیار بلندی قرار داره که نوک این کوه بهشت قرار داره.
    دانته میگه که وقتی بالای قله میرسیم میتونیم طبقه نهم آسمان رو که فلک الافلاک نام داره مشاهده کنیم.
    خب با توجه به این که بازی داخل جهنم اتفاق میفته ، اول طبقات دوزخ رو بررسی میکنیم (همراه با عکس)
    داستان از جنگل خشک و وحشتناکی به اسم جنگل تاریک (Dark Wood) شروع میشه که در واقع دانته ، شبح ویرژیل رو اونجا ملاقات میکنه

    حالا ویرژیل کیه؟الان میگم خدمتتون



    پوبلیوس ورژیلیوس مارو (publius vergilius maro) معروف به ویرژیل ، در واقع بزرگترین شاعر رم بوده که از سال 19 تا 70 قبل از میلاد زندگی زندگی میکرده
    ایشون از یک خانواده تقریبا متوسط در شهر مانتوا متولد میشه و در شهر بریندیزی از دنیا میره.بزرگترین اثر حماسی و افسانه ای ویرژیل به نام آنئید (Aeneid)
    هست که گفته شده در ده سال آخر زندگیش نوشته که نا تمام هم مانده.این کتاب برداشتی از کتاب ایلیاد و ادیسه (iliad & odeyssey) نوشته شاعر بزرگ یونانی هومر هست.
    جالبه بدونید کتاب با اینکه نا تمام مونده ولی اولین و بزرگتری شاهکار حماسیِ که بصورت منظوم در اومده ، وبسیاری از نویسنده ها این کتاب رو الگوی خودشون قرار دادند.
    دانته در واقع در کتابش ویرژیل رو راهنمای خودش خونده چون بسیار به اون علاقه داشته.این هم یه عکس از ویرژیل در حال شعر گفتن (سال 1492).



    ادامه داستان!


    Dark Wood


    اینم یه Art Pic از Dark Wood

    دانته در اون جنگل با یک گرگ و شیر بزرگ و وحشتناک روبرو میشه که مانع از رفتن اون به دوزخ میشن،اینجاست که شبح ویرژیل (به گفته دانته ویرژیل بهشتی بوده)
    میاد و اونارو دور میکنه و با هم به سمت دروازه دوزخ (Hell Gate)راهی میشن.


    Hell Gate


    یه Art pic از Hell Gate
    (اگر توجه کنید بالاش نوشته : "تمام امیدت را از دست بده ، سپس وارد شو" داخل کتاب هم ذکر شده)

    البته دانته قبل از ورود به طبقه اول جا میزنه که ویرژیل میگه "من فرستاده بئاتریس هستم ، به سفارش مریم مقدس"که دانته دوباره جوگیر میشه!!

    بسه دیگه خسته شدم بقیش واسه فردا.
    امیدوارم خوشتون اومده باشه (سری بعد طبقات جهنم و توضیح اوناست)
    مرسی دوست عزیز خیلی خوب بود، دیدم یه دکمه تشکر خالی کافی نیست، منتظر ادامش هستم.

  2. این کاربر از milky way بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #152
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    صندلی کامپیوتر
    پست ها
    32

    پيش فرض ادامه داستان : دوزخ (Inferno)

    به اینجا رسیدیم که دانته به همراه ویرژیل به دروازه دوزخ (Hell Gate)رسیدن که بالای اون نوشته شده بود "امیدهایت را رها کن و داخل شو"
    طبق گفته دانته انسانهایی هم بعد از دروازه بوده اند که نه با خدا بودن نه علیه خدا،در واقع هیچ هدفی رو دنبال نمیکردن.
    دانته و ورژیل دروازه رو رد میکنن و میرسن به رودخانه آکرون(Acheron).در اینطرف رودخانه گناهکاران منتظر میموندن تا توسط قایق و قایقرانی به اسم کارن(Charon)به اونطرف رودخانه که دوزخ بود برده شوند.


    رودخانه Acheron


    Charon (به گفته دانته ، کارن همیشه گریان بوده)

    کارن وقتی میبینه دانته هنوز زندست از بردنش به دوزخ خودداری میکنه که با فرمان ورژیل
    اطاعت میکنه.
    دانته و ورژیل به ورودی طبقات دوزخ میرسند،و دانته و ورژیل به اولین طبقه یا دایره دوزخ(Limbo)وارد میشن.


    (لیمبو،در اصطلاح به معنی حاشیه یا کناره ی دوزخ هستش)


    یک Art Pic از limbo

    به گفته دانته، لیمبو یا حاشیه دوزخ ، جایگاه انسانهایی مثل قهرمانان،دانشمندان یا کودکانی بوده که نه گناهکار بودن و نه با ایمان،یا کسانی که قبل از مسیحیت از دنیا رفته بودند.ویرژیل به دانته میگه : "بزرگترین عذاب ئ شکنجه برای اینان دوری از رحمت خدا و بهشت است".
    در اونجا قصر بسیار زیبا و نورانی بوده که جایگاه انسانهای مشهور و محبوب تاریخ بوده که جایگاه ورژیل همونجا بوده.
    جالبه که بدونید دانته اسم بو علی سینا رو هم اینجا آورده (کلی اختلاف بین علما افتاده سر همین قضیه،واین قسمت به فارسی ترجمه نشده!)
    دانته و ورژیل طبقه اول رو رد میکنن و بالاخره میرسن به طبقه شهوت(Lust).


    Lust


    یه Art pic از lust

    اینجا فضا تنگتر شده،یعنی هر طبق تنگتر میشه.
    این طبقه همونطور که از اسمش پیداست ، جایگاه شهوترانان بوده.
    دانته گفته که در ورودی طبقه شهوت ، هیولایی به اسم مینوس(Minos)، گناهان ارواح رو بررسی میکرده و به طبقه مورد نظر میفرستاده.


    Minos

    البته این کار رو به گفته دانته با پیچیدن دمش میکرده،یعنی با تعداد پیچیده شدن دم مینوس طبقه مورد نظر مشخص میشده.
    اینبار هم مینوس از ورود دانته جلوگیری میکنه که با دستور ورژیل قبول میکنه.
    دانته اینجا ارواح عاشقان بسیار معروفی مثل :هلن،پاریس،آشیل و بخصوص "فرانچسکا و پائولو"رو مشاهده میکنه که طوفان جهنمی آنها رو به اطراف پرت میکنه.


    فرنچسکا و پائولو

    دانته بعد از گفتگو با فرانچسکا و پائولو از هوش میره!
    خلاصه داستان اینطوریه که ، در سال 1285 در فلورانس ، پائولو که جوون زیبایی بوده از طرف برادر زشتش ، خواستگاری فرانچسکا میره.
    فرانچسکا به خیال اینکه خواستگار پائولو هستش سریع قبول میکنه،و موقعی میفهمه اشتباه کرده که خیلی دیر شده.
    یک روز که فرانچسکا و پائولو،بصورت مخفیانه کتاب عاشقانه ای رو میخوندن متوجه میشن که چقدر داستان کتاب شبیه داستان خودشون(داستان شاه آرتور و گینی ِاور"Geniever")!
    فرانچسکا و پائولو از تعجب به همدیگه نگاه میکنن که پائولو یه بوسه از لب فرانچسکا میگیره.


    یه عکس دیگه از فرانچسکا و پائولو

    در همین زمان شوهر فرانچسکا میرسه و با شمشیر هر دوشون رو میکشه!
    به گفته نویسندگان زیباترین جمله در این قسمت به کار رفته،جمله اینه که روح فرانچسکا به دانته میگه;
    "هیچ دردی بدتر از این نیست که آدمی در زمان ناکامی،از دوران سعادتمند و قدیم خویش یاد کند"

    دانته و ورژیل از این طبقه هم میگذرن و میرسن به طبقه شکم پرستی (Gluttony).


    Gluttony


    یه Art pic از Gluttony

    باز هم همونطور که پیداست ، این طبقه جایگاه افراد شکم پرست بوده.
    دانته میگه که وقتی وارد این طبقه شدیم ، بارانی سرد بر ارواح میبارید و ارواح روی شکم میخزیدند.
    سپس به هیولایی سه سر مثل سگ به اسم سربریوس(Cerberus)برخورد میکنن که ارواح رو پاره پاره میکرده و پدر صاب بچه رو در می اورده!!


    Cerberus

    ورژیل آرومش میکنه،و بعد ادامه میدن.(دانته اینجا یکی از همشهریاش رو میبینه و باهاش صحبت میکنه.)

    سپس دانته و ورژیل به طبقه چهارم میرن.طبقه طمع و اسراف(Avarice & Prodigality).


    Avarice & Prodigality


    یه Art pic از Avarice & Prodigality

    این طبقه هم همونطور که معلومه جایگاه طماعان ، خسیسان و اسراف کاران ِ.
    طبق گفته دانته اینجا ارواح کیسه های سنگینی را با سینه هل میدادن و وقتی به هم میرسیدن دوباره بر میگشتن.
    دانته و ورژیل به نگهبان این طبقه ، پلوتون(Pluton)میرسن که بازهم پلوتون جلوی ورود دانته رو میگیره که با صدای ورژیل کنار میره.
    سپس دانته و ورژیل به سمت طبقه پنجم میرن که به یه مرداب به اسم استیکس(Styx)برخورد میکنن.


    Styx

    به گفته دانته ارواح در این مرداب بسیار خشمگین بودن و خودشون رو پاره پاره میکردن .
    دانته و ورژیل مرداب رو رد میکنن تا به پای یک برج بسیار بلند میرسن!

    شرمنده دستم شکست!!بقیش رو فردا میگم براتون.
    Last edited by hdgt; 24-07-2009 at 04:04.


  4. #153
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Torch Bearer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    پست ها
    439

    پيش فرض



    این یکی شبیه برو بچه های GEARS OF WAR هست!!!!!!!!

    اون چند تا عکس اولی خیلی جالب بودند!
    بله درسته این فرد مال بازی Gears Of War هست.
    اونم صلیب نیست.ارم لوکاسته.از این قضیه هم اطمینان دارم چون تازه این بازی رو تموم کردم.
    در همینجا از زحمات ججناب hdgt تشکر میکنم.

  5. این کاربر از Torch Bearer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #154
    آخر فروم باز alireza fatemi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    بوشهر
    پست ها
    1,389

    پيش فرض

    دوستان دست همگی درد نکنه
    باید بازی خوبی باشه البته اگه بعضیا نگن باید تحریم بشه و از این حرفا
    این بازی هر چند که گیم پلی خوبی هم نداشته باشه(فرض می کنیم) یه خوبی که داره اینه که جهنمو می بینی و دست از گناهات بر میداری البته اگه مثل من پر رو نباشی

  7. #155
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    Isfahan
    پست ها
    6,484

    پيش فرض

    New Trailer

    HD
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    SD
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  8. 5 کاربر از S A A M بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #156
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Torch Bearer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    پست ها
    439

    پيش فرض

    بچه ها درباره این قضیه پیامبر و اینها من فکر نکنم اصلا تو کتابشم چنین چیزی باشه.از کسی که گفته این کتاب طنزه چه ادعایی میشه داشت؟
    حالا اگر بر فرض محال همچین چیزی هم تو بازی قرار بوده باشه مسلما حذف میشه برای اینکه سونی تمام نسخه های little big planet رو که در فروشگاه ها عرضه شده بودن جمع کرد اونم به خاطر چند ایه ی قران.حالا این بازی که در حال ساخته.
    ولی بازم حیف برایPC نمیاد...
    Last edited by Torch Bearer; 25-07-2009 at 18:46.

  10. #157
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    صندلی کامپیوتر
    پست ها
    32

    پيش فرض ادامه داستان : دوزخ (Inferno)...

    خب رسیدیم به اینجا که دانته و ورژیل رسیدن به رودخانه Styx(استیکس)،که ارواح بسیار خشمگین بودن.
    سپس دانته و ورژیل ، به یک برج بسیار بلند میرسن ، بعد میبینن که انگار از بالای برج،دارن با نور علامت میدن،
    دانته میگه ، وقتی علامت رو مشاهده کردن،قایقی به سرعت به اونها نزدیک شد،
    اسم قایقران فلجیاس(Phlegyas)بوده،که او هم مانند کارن(Charon)گریان و غمگین بوده،


    Phelegyas و Styx


    Phelegyas و Styx

    احتملا این ناراحتی ، بخاطر کاری که انجام میدادن بوده ، یعنی انتقال ارواح به دوزخ(برداشت خودم اینه)!
    با هر سختی که بود،دانته و ورژیل ، از میان ارواح خشمگین عبور کردن و سوار قایق شدن و راه افتادند.
    یعنی وارد طبقه پنجم،طبقه خشم و عبوسیت(Wrath & Sullenness)میشن.


    Wrath & Sullenness


    یه Art pic از Wrath & Sullenness

    همونطور که معلومه ، اینجا طبقه ارواحی بوده،که در دنیا بسیار خشمگین و عبوس با دیگران برخورد میکردند.
    در میانه راه ، روح یک شوالیه بسیار خشمگین و مغرور ِ فلورانسی ، به دانته حمله میکنه،
    که فلجیاس اون رو دور میکنه،
    با هر مشقتی که بود دانته و ورژیل به اون طرف رودخانه رسیدن،
    دانته و ورژیل به دروازه شهر دیس یا دیته(Ditè)یا شهر شیطان ، رسیدن،
    به گفته ی دانته ، دور تمام شهر، نرده و حصار های بلندی کشیده شده بود،
    که از گرما و آتش بسیار داغ و قرمز رنگ شده بود و قسمتهایی از آن مذاب شده بود،
    از درون شهر صداها و ناله های بسیار دلخراش و دردناک به گوش میرسید،
    اینبار نگهبانها به حرف ورژیل هم گوش نمیدن و اونها رو دور میکنن و دروازه ها رو میبندن،
    دانته وحشت زده میشود و اینبار ورژیل هم نگران به نظر میرسید،
    وضعیت موقعی بدتر میشه که سه دیو بسیار خشمگین و انتقام جو ، به اونها نزدیک میشن،
    دیوها دانته و ورژیل رو تهدید میکنن که مدوزا(Meduse)رو آزاد میکنن،


    دیوهای خشمگین

    این قسمت اشاره داره به "افسانه پرسئوس(Perseus)"،


    (اونی که پرسئوس رو گرفته ، مادرشه،اونی هم که داره با شمشیرش ور میره،پادشاه)

    خلاصشو بگم،پرسئوس قهرمانی یونانی بوده ، که مادرش هرا(Hera) اورا از خدای خدایان ، زئوس (Zeus)،حامله میشود (اشاره دارد به حامله شدن مریم مقدس،پس میشه گفت ، پرسئوس رو هم به مسیح ارتباط داده)
    همتون عکسشو دیدین،


    زئوس


    زئوس و هرا


    در داستان ذکر شده که او و مادرش ،خود را به آب دریا انداختند (اشاره به حضرت موسی)
    تا اینکه به ساحل یک جزیره رسیدن ، اونا رو به قصر پادشاه جزیره میبرن،
    پادشاه عاشق مادره میشه(نخیر!فیلم هندی نیست
    و برای اینکه پرسئوس رو از سرش باز کنه(راحت باشن دیگه!!)
    به اون ماموریت میده تا بره سر مدوزا(Medusa)رو بیاره، تو این کار تمام خدایان بهش کمک میکنن تا مدوزا رو بکشه،
    مدوزا زنی بوده که به هر کس نگاه میکرده ، یارو سنگ میشده!مشخصات ظاهریش ، تقریبا مثل انسان بوده ، به غیر از سرش که به جای مو ، روش مارهای سمی بوده


    مدوزا


    مدوزا


    Art pic از مدوزا

    خلاصه اینکه پرسئوس میره مدوزا رو میکشه و سرش رو به آتنا(Athena)میبخشه،
    خواهشا نپرسین اتنا کیه که از داستان منحرف شدیم.

    داستان خودمون!

    همونطور که گفتم دیوها تهدید کردن که مدوزا رو آزاد میکنن ، و مدوزا هم به هر کس که نگاه میکرده، طرف سنگ میشده(اشاره به داستان بالا)
    دانته به کل نا امید میشه ، و ورژیل هم دیگه کاری از دستش بر نمیاد،
    تا اینکه پیک الهی میرسه همه رو دور میکنه و دروازه هارو بروی دانته و ورژیل باز میکنه.


    پیک الهی

    دانته و ورژیل به داخل شهر میرن،و در واقع وارد طبقه یا دایره ششم دوزخ ، طبقه کفر (Heresy)میشوند


    Artpic از Herecy

    مشخص که این طبقه،جایگاه کافران بوده.
    به گفته دانته شهر پر از قبرهای باز بوده ، که از درون آنها شعله های آتش زبانه میکشیده،
    و درون گورها ارواح ملحدان و کافران بوده،


    herecy

    هنگامیکه دانته و ورژیل از کنار قبرها عبور میکردن ،
    روحی به اسم فاریناتا (Farinata)دانته رو صدا میزنه و با هم گفتگو میکنن،


    Farinata

    فاریناتا ، تبعید دانته رو پیش بینی میکنه (همونطور که سری اول گفتم،دانته بخاطر فساد مالی محکوم به تبعید میشه)
    در همین هنگام ، یک روح دیگه از قبر بیرون میاد و از احوال پسرش پرس و جو میکنه،
    فاریناتا میگه ، ارواح فقط گذشته رو به یاد دارن و مانند دوربین میتوانند آینده را پیش بینی کنند،ولی از حال بی خبرند.
    دانته و ورژیل راه میفتند و به دشتی میرسند که به گفته دانته بوی تعفن شدیدی میداده،
    سپس دانته و ورژیل کنار دره ای میرسن که بوی تعفن وحشتناکی از اون متصاعد میشده،


    و به گفته دانته،برای اینکه به این بو عادت کنند ، پشت قبر یک پاپ پناه میگیرند،

    در همین احوال ، ورژیل طبقات هفتم تا نهم دوزخ رو برای دانته تشریح میکنه.
    دانته و ورژیل به طبقه ی هفتم دوزخ سرازیر میشن،طبقه خشونت (Violence).
    از اسمش پیداست که اینجا جایگاه افراد خشن و تند هستش.


    Art pic از Violence

    ریزش سنگها و صخره ها راه رو برای اونها باز میکنه،
    اما ناگهان به یک هیولا برخورد میکنن ، به اسم مینوتور(Minotaur)،


    Minotaur


    Art pic از Minotaur

    مینوتور از نظر ظاهری شبیه یک گاو انسان نماست (یا انسان گاو نما ، به چه چیزایی گیر میدیا!)
    مینوتور راه اونها رو بند میاره و حرف ورژیل هم حالیش نمیشه،
    که یکدفعه ورژیل یه چیزی به مینوتور میگه ، که مینوتور بسیار خشمگین میشه و خودش رو به اطراف میکوبه،
    دانته و ورژیل هم از فرصت استفاده میکنن و پایین میرن،
    در پایین دره ، رودی مملو از خون داغ و جوشان(سومین رودخانه دوزخ)به اسم فلژتون(Phlegethon)، جاری بوده،که افرادی که با خشونت و تندی با دیگران برخورد میکردن ، در اون عذاب میکشیدن
    طبق گفته دانته ، در کنار رودخانه ، نگهبانانی به شکل اسبهای انسان نما(خب انسان اسب نما!راضی شدی؟!)



    رودخانه و نگهبانان


    رودخانه و نگهبانان

    مراقب بودند تا اگر کسی بیش از حد از رود بیرون آمد، اون رو با تیرکمان و نیزه بزنن.
    دانته می گه که در آن رود اسکندر مقدونی و آتیلا عذاب میکشیدند ، که هر دو معرف حضورتون هستند.
    دانته و ورژیل ادامه میدن،اونها وارد جنگلی میشوند که هیچ راه مشخصی ندارد،
    به بیان دانته،جنگلی بسیار خشک ، پژمرده و تاریک،جنگلی خاردار و انبوه،
    که درختان آن ارواح انسانهایی را که خودکشی کرده اند را در خود اسیر کرده است،


    جنگل

    که دیوهای پرنده، مدام از شاخ و برگ آن میخورند ، و هر شاخه ای که میشکند ، از آن خون جاری میشود.
    دانته به درد دل یکی از درختان،که در آن یک روح به اسم پیر دلا ویگنا(Pier della Vigna)،حبس شده بود،گوش میدهد ،


    دانته و Pier della Vigna

    در همین حال ، دو روح از دست سگهای وحشی فرار میکنند،
    دو روح گیر میفتند و توسط سگها پاره پاره میشوند ، در این میان درختان هم آسیب شدیدی میبینند.
    دانته و ورژیل ادامه میدهند ، وبه یک صحرای داغ و سوزان میرسند.

    تا اینجا یادتون باشه تا بعد!
    طبقه هفتم بازم ادامه داره ، در ضمن،سری بعد آخرین طبقات هست،که میمونه واسه فردا دیگه،
    اتفاقات جالبی میفته که به فارسی ترجمه نشده(بازم نخیر!از اونا که شما فکر میکنی نیست)!!من ترجمش رو کامل براتون میزارم.


  11. #158
    حـــــرفـه ای p3yman_xl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    Somewhere between the end of the line and the middle of nowhere
    پست ها
    2,568

    پيش فرض

    ممنون جناب [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .
    واقعا استفاده کردم... مطمئنا این اطلاعات در بازی هم باعث هر چه بیشتر متوجه شدن داستان بازی و لذت بردن از اون میشه. شدیداً علاقه مند به خرید مجموعه کتاب های دانته الگیریی شدم.
    باز هم ممنون

  12. این کاربر از p3yman_xl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #159
    آخر فروم باز 779's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    In The World of Game
    پست ها
    1,803

    پيش فرض

    دوستان دقت دارین این داستان چقدر به Devil May Cry نزدیک هست؟
    دانته و ورژیل!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    یکم عجیبه ولی اون قضیش جداست! ( شایدم اسم شخصیت هاشو از این داستان برداشتن! )
    راستی دوستان تویه این تریلر جدیده از سیستم دکمه زنی هم در دقیقه ی 1.20 استفاده شده!:X
    و در دقایق 1.30 هم یک جورایی شبیه اون مجسمه ی DMC شده بود!
    سرعت خیلی نقش داشتش!
    و در عین حال با اون داسش تیرم میزد!!!!
    خیلی کارا میکرد با اون داسش!
    دقیقه ی 2 هم که خیلی جالب شده بود عینه Geow 2 سیستم شمشیر تو شمشیر داشت! ( اسمشو نمیدونم ، اما عین Geow بودش که اره برقی ها رو دو نفری به هم میزنن و باید یک دکمه ای رو هی فشار بدی! )
    در ضمن بعضی از مکان ها هم که می خواست حرکت نمایشی نشون بده یکم Slow می شد صحنه!
    راستی دوستان این بازی با دسته مسلما خیلی بهتر از کیبورد هست ( یکی از دلایلی که برایه PC نمیاد ، مثل Gow و DMC با دسته خیلی راحت تره چون حرکات خیلی سریعی داره )
    Last edited by 779; 26-07-2009 at 19:06.

  14. 2 کاربر از 779 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #160
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    2,419

    پيش فرض

    دوستان دقت دارین این داستان چقدر به Devil May Cry نزدیک هست؟
    دانته و ورژیل!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    یکم عجیبه ولی اون قضیش جداست! ( شایدم اسم شخصیت هاشو از این داستان برداشتن! )
    راستی دوستان تویه این تریلر جدیده از سیستم دکمه زنی هم در دقیقه ی 1.20 استفاده شده!:X
    و در دقایق 1.30 هم یک جورایی شبیه اون مجسمه ی DMC شده بود!
    سرعت خیلی نقش داشتش!
    و در عین حال با اون داسش تیرم میزد!!!!
    خیلی کارا میکرد با اون داسش!
    دقیقه ی 2 هم که خیلی جالب شده بود عینه Geow 2 سیستم شمشیر تو شمشیر داشت! ( اسمشو نمیدونم ، اما عین Geow بودش که اره برقی ها رو دو نفری به هم میزنن و باید یک دکمه ای رو هی فشار بدی! )
    در ضمن بعضی از مکان ها هم که می خواست حرکت نمایشی نشون بده یکم Slow می شد صحنه!
    راستی دوستان این بازی با دسته مسلما خیلی بهتر از کیبورد هست ( یکی از دلایلی که برایه PC نمیاد ، مثل Gow و DMC با دسته خیلی راحت تره چون حرکات خیلی سریعی داره )
    یه GamePlay جدیدم از بازی پخش شده برای نمایشگاه Comic-Con بازی خیلی شبیه GodofWar خیلی.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •