تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: عملكرد كدام بازيگر(ها) در "روز حسرت" حرفه اي تر هست

راي دهنده
87. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • فرامرز قريبيان ( پدر )

    48 55.17%
  • افسانه بايگان ( مادر )

    8 9.20%
  • پوريا پورسرخ ( مسعود )

    11 12.64%
  • مهراوه شريفي نيا ( فريده )

    37 42.53%
  • ليندا كياني ( معصومه )

    7 8.05%
  • رحيم نوروزي ( دوست مسعود )

    16 18.39%
Multiple Choice Poll.
صفحه 16 از 28 اولاول ... 612131415161718192026 ... آخرآخر
نمايش نتايج 151 به 160 از 279

نام تاپيک: سریال روز حسرت

  1. #151
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گزارش پشت صحنه سريال «روز حسرت» سيروس مقدم


    ساخت سريال «روز حسرت»، براي تصويركردن داستاني با موضوع «برزخ بهشتي» و «برزخ جهنمي» در خانه‌اي بزرگ در خيابان نياوران ادامه دارد؛ سازندگان اين مجموعه كه داستان آن روز به روز هم آماده مي‌شود براي رسيدن به آنتن و طي كردن روند داستاني، خود با برزخي سخت و شيريني تواما روبه‌رو هستند.

    در يكي از اين روزها با حضور در صحنه «روز حسرت»، يك روز از پشت صحنه‌ي ساخته‌ي سيروس مقدم را گزارش كرده است.

    تا امروز هفده قسمت سريال روي آنتن رفته است و اين گزارش به قسمت هجده «روز حسرت» و سرنوشت راز پدر و پسر در مواجه با نرجس اختصاص دارد.



    ساعت 15‌و30 دقيقه جمعه (22 شهريورماه)؛ سازندگان «روز حسرت» در حال تصويربرداري هستند. ابتدا اجازه‌ي ورود داده نمي‌شود. گروه به خاطر به تصويركشيدن برخي پلان‌ها داخل حياط، حتي مانع نزديك شدمان به در مي‌شوند تا مبادا سايه‌ي پاها در تصوير مشخص شود.
    پس از قطع تصويربرداري؛ ... داخل حياط عوامل مختلف ساخت «روز حسرت» مشغول كار هستند. سيروس مقدم(كارگردان) نرسيده به مسير ورودي ساختمان پشت مانيتور، نشسته است. مقدم توضيح مي‌دهد: در حال تصويربرداري قسمت هجدهم هستيم و اكنون پلان‌هاي ابتدايي به تصويردرمي‌آيد.


    كمي آن طرف‌تر افشين سنگ‌چاپ كه پاي ثابت دستياري كارهاي سيروس مقدم است، در اين روز رابط بين كارگردان و بازيگراني چون قريبيان و افسانه بايگان است. او لبخند زنان مي‌گويد «چيزهاي خوب خوب بنويسيد». سپس درباره‌ي پلان بعدي به فرامرز قريبيان(بازيگر نقش حاج رضا) توضيح مي‌دهد: قريبيان در اين پلان بايد پس از نگاه به در، شلنگ آب را روي زمين بيندازد و فاصله‌ي بين ابتدا تا انتهاي مسير ورودي ساختمان را با گام‌هاي تند طي كند و پس از داخل‌شدن، در را پشت سرخود ببندد.

    كمي آن طرف‌تر، افسانه بايگان(بازيگر نقش «نرجس») در حالي كه سرتا پا سياه پوشيده است و تسبيح فيروزه ‌رنگي را در دست دارد، روي يك صندلي به آرامي نشسته است.

    پس از يك بار تمرين، برداشت اول با فرمان «سه، دو، يك حركت !» سنگ‌چاپ، آغازمي‌شود. مقدم از اين برداشت راضي نيست و خطاب به سنگ‌چاپ مي‌گويد: به آقاي قريبيان بگو! با سرعت كمتري حركت كند.همين‌كار در برداشت دوم صورت مي‌گيرد و تصويربرداري اين پلان تمام مي‌شود.



    كارگردان از عوامل مي‌خواهد تا حد امكان وارد چمن نشوند! چون تنها شرط مالك خانه‌ براي اجازه‌ي آن به سازندگان «روزحسرت»حفظ چمن‌ها بوده است. نرده‌كشي اطراف باغچه هم به همين منظور صورت گرفته تا ضرورت قصه!

    پس از اين پلان، بنا به ضرورت، ريل‌هاي تصوير‌برداري داخل چمن‌ها چيده مي‌شود تا ورود «نرجس»به حياط خانه و سپس ساختمان تصويربرداري شود.

    مقدم از سنگ‌چاپ مي‌خواهد به بايگان توضيح دهد كه به حياط وارد شود سپس مصمم به سمت در ورودي برود و نزديك در پس از مكث كوتاهي، مصمم وارد شود. چون «نرجس» به اين نتيجه رسيده است كه بايد مساله‌اي را با شوهرش رضا (كه بعد از ديدن او در برزخ برهوت، دغدغه‌اش شده) در ميان بگذارد.

    پس از يك‌بار تمرين، گروه سازنده قصد دارند ضبط اين پلان را آغاز كنند، اما سرو‌صداي چند جوان همسايه كه از خانه‌ي مجاور در حال ديدن تصويربرداري هستند، ضبط را براي مدت كوتاهي به تعويق مي‌اندازد.


    برداشت اول مورد قبول قرار مي‌گيرد. مقدم به سنگ‌چاپ مي‌گويد: حالا همين پلان را با لنز «تله» مي‌گيريم. او از گروه طراح صحنه، مي‌خواهد گل بنفشي كه در قسمت‌هاي پيشين هم ديده‌ايم را بياورند و روي پايه‌اي قرار دهند تا با به تصوير كشيدن گل، ضبط پلان بعدي آغاز شود. او به منشي صحنه مي‌گويد: پلان اولي«اوت» بشود و اين، پلان يك شود.



    به دستور كارگردان، فضاي جلوي در حياط تا ورودي ساختمان آب‌پاشي مي‌شود(مثلا بازيگر نقش رضا اين كار را كرده است.) دوربين كه روي تراولينگ است، در ابتداي مسير ورودي در ساختمان قرار گرفته مي‌گيرد.

    مقدم كه پيش از تمرين و ضبط هر پلان با تكرار «بفرمائيد»، عوامل را به قرار گرفتن سر جاي خود دعوت مي‌كند، از همين جمله براي امكان پذير شدن ضبط اين پلان استفاده مي‌كند. دو برداشت ضبط مي‌شود ولي مورد رضايت نيست. چون گل در زاويه‌ي مناسبي قرار ندارد. در نتيجه گل را چندين بار جابه‌جا مي‌كنند و پشت درخت، جلوي دوربين قرار مي‌دهند. ولي هنوز جاي گل خوب نيست. در نهايت تصميم گرفته مي‌شود جاي دوربين عوض و به در حياط نزديك‌تر شود و در كنار ماشين «رضا» قرار بگيرد.

    سنگ‌چاپ به بايگان توضيح مي‌دهد:«مستقيم به سمت گل بيايد بعد به سمت چپ بپيچد.» تصويربرداري اين پلان آغاز مي‌شود و در نهايت برداشت سوم مورد قبول قرار مي‌گيرد.



    سكانس‌هاي بعدي قرار است داخل خانه ضبط شود. در بدو ورود، همه‌جا تاريك است. با اين حال وسايل تصويربرداري كه روي زمين قراردارد، قابل تشخيص است. سمت چپ اتاق‌نشيمن است كه قرار است، گروه در آن ساخت قسمت هجدهم را ادامه دهند. روبروي در اتاق نشيمن، مبل‌هاي چارخونه و بنفش قراردارد كه «مسعود» شب‌ها روي آن مي‌خوابد. بالاي سه‌پله‌ي‌ داخل اتاق هم چند نفر در سمت چپ خوابيده‌اند.

    تا آغاز تصويربرداري، به طبقه‌دوم مي‌رويم؛ يكي از اتاق‌هاي اين طبقه به لباس و گريم اختصاص داده شده است. در سمت چپ اتاق چند «رگال» ديده مي‌شود كه لباس‌هاي زنانه و مردانه‌ي مختلفي به آن آويزان شده است. در گوشه‌اي ديگر ميز گريم و وسايل چهره‌پردازي ديده مي‌شود. مجيد اسكندري (طراح چهره‌پردازي«روز حسرت»)، مشغول گريم «اسماعيل خلج» است كه اين روزها او را در نقش يك روحاني ديده ايم كه معلم «نرجس» بوده است.

    در اين اتاق كوچك يكي از دستياران لباس مشغول آماده كردن لباس‌هاي نقش روحاني است. مهتاب نصيرپور(بازيگردان) و پوريا پورسرخ(بازيگر نقش«مسعود») هم هستند. نصيرپور درباره‌ي عملكرد خود در«روز حسرت» مي‌گويد: به علت به تدريج رسيدن متن و تعجيل در ساخت اين سريال، در عمل فرصت تجزيه تحليل فيلمنامه وجود ندارد، بنابراين در زمينه‌ي بازيگرداني كارزيادي نمي‌توان كرد.

    پورسرخ كه زيرنظر نصيرپور در«روز حسرت» بازي مي‌كند، درباره‌ي نقش «مسعود» معتقد است كه اين نقش به واقعيت بسيار نزديك است.



    در طبقه‌ي پايين، داخل اتاق نشيمن مقدمات تصويربرداري پلان بعدي مهيا شده است تا اين پلان پيش از غروب آفتاب و ناپديد شدن نور به تصوير درآيد. دوربين بالاي پله‌ها بگونه‌اي قرار داده شده است تا از كنار تلفن بتوان، نيم‌رخ مسعود و تمام رخ رضا را بگيرد. در اين پلان قرار است «مسعود» شماره‌ي تلفني را با تلفن ديواري خانه‌ بگيرد و «رضا» با نگراني راه برود و از «مسعود» بخواهد كه شماره‌ را دوباره بگيرد. اما اين روند باورود نرجس به اتاق قطع شود و «رضا»و «مسعود»به سمت در برگردند.

    قريبيان و پورسرخ با هم درباره‌ي ديالوگ‌ها صحبت مي‌كند. سپس نصيرپور با دادن توضيحاتي، پورسرخ را براي بازي بهتر راهنمايي مي‌كند. مقدم با گفتن«بفمائيد» به جاي بفرماييد از عوامل مي‌خواهد كه سرجاهاي خود قرار گيرند تا تمرين آغاز شود. اين پلان چند بار تمرين مي‌شود چون قريبيان و پورسرخ يك‌بار به سمت در دير نگاه مي‌كنند، بار ديگر نيمي از صورت پورسرخ در سايه قرار مي‌گيرد.

    گروه قصد آغاز تصويربرداري را دارند، كه شنيده شدن صداي عوامل از داخل آشپزخانه، كارگردان خونسرد را به واكنش وامي‌دارد. مقدم خودش از جلوي مانيتور بلند مي شود و با رفتن به آشپزخانه، آنان را دعوت به سكوت مي‌كند. سرانجام تصويربرداري آغاز مي‌شود. «مسعود» با ناراحتي منتظر برقراري ارتباط است اما اين اتفاق نمي‌افتد. رضا (با اضطراب): جواب نمي‌ده؟ مسعود: نه بابا فايده‌اي نداره!

    رضا: نه! دوباره بگير! مسعود: بابا حتما خونه نيست. با شنيدن صداي در هر دو به طرف آن بر مي‌گردند. برداشت اول را مقدم اگرچه مي‌پسندد، اما مي‌گويد: با يك فاصله‌ي كوتاه خانم بايگان وارد شود.

    برداشت دوم به علت گير‌كردن در و در نتيجه‌ي ديرباز‌شدن و برداشت سوم به‌دليل حكمفرما نبودن سكوت براي لحظاتي قبول نمي‌شود. در نهايت اين پلان پس از چهار برداشت تصويربرداري مي‌شود.

    پلان بعد مربوط به «نرجس»است كه پس از واردشدن به اتاق درحالي كه عصباني است، بايد از شوهرش بخواهد بدون حضور «مسعود» كه جرات نگاه‌كردن به چشمان مادرش را ندارد، درباره‌ي مساله‌ي مهمي درطبقه ي بالا با هم صحبت كنند. اين پلان هم پس از سه‌برداشت ضبط شد. ساعت از 19 و 15 دقيقه گذشته است اما گروه مشغول آماده‌كردن مقدمات تصويربرداري پلان ورود «نرجس» به اتاق از زاويه‌ي ديگري هستند.

    زمان افطار نزديك است اما كار هم‌چنان ادامه دارد تا فردا(قسمت هجدهم) شاهد افشاي راز مسعود در نزد مادرش باشيم.

    ______________
    گزارش از: خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا ـ عاطفه كربلايي


  2. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #152
    آخر فروم باز h_starboy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    2,403

    پيش فرض

    يه سوال؟
    امشب قسمت چندمش رو ميخواد پخش كنه؟
    خيلي واسم مهمه. ممنون ميشم يكي بگه.

  4. #153
    پروفشنال hoomaan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    576

    پيش فرض

    يه سوال؟
    امشب قسمت چندمش رو ميخواد پخش كنه؟
    خيلي واسم مهمه. ممنون ميشم يكي بگه.
    تو پست بالا که هست ! 18

  5. #154
    اگه نباشه جاش خالی می مونه InDepEndEnCe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    T E H R A N
    پست ها
    265

    پيش فرض

    اين مادره نصف وقتش رو خيره شده به يه جايي! 2 كلمه حرف مي زنه! 10 دقيقه ناله مي كنه!

    فقط فرامرز قريبيان شديدا به اين فيلم اعتبار داده!

    يه نكته ديگه! اين چندمين فيلميه كه سعي مي كنه دوستها رو بد و خيانتكار نشون بده! نمي دونم چرا!!!!!اين كارا فقط باعث مي شه آدم يه هيچ كس اعتماد نكنه !

  6. این کاربر از InDepEndEnCe بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #155
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض

    می گم یکی به این پوریا پورسرخ یه کپسول اکسیژن برسونه ، دو روز دیگه بگذره از بی هوایی تلف میشه ، جوون مردم ....

  8. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #156
    داره خودمونی میشه sayrex's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    IN THE NET
    پست ها
    118

    پيش فرض

    جالب شد تا حدودی
    انگار حاجی مسعود رو دزدیده توی بچگی!!

  10. #157
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bahareh655's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    بالای نَوَردِوون-نزدیک پُشت بون
    پست ها
    266

    پيش فرض

    دوست دارم به حاج رضا سرمد بگم:"بن سَنی، سَنی سَنی سَنی ..... سِویوروم" (البته به چشم پدری!)
    خیلی دلنشین حرف می زنه

    تو آخرای این قسمت هم یکی از صفات خدا خیلی برجسته شد:"ستّار العیوب" بودن.

  11. این کاربر از bahareh655 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #158
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض با پوریا پورسرخ درباره روز حسرت صحبت کردیم

    پوريا پورسرخ درباره‌ي بازي در «روز حسرت» معتقد است: «مسعود» از جمله نقش‌هايي است كه به واقعيت نزديك است.


    پورسرخ در ادامه گفت: زماني كه پاي منافع شخصي «مسعود» وسط مي‌آيد، حاضر است بسياري از هنجارها را زيرپا بگذارد و براي اين اعمال خود دنبال توجيه شرعي و عقلي مي‌گردد، در صورتي‌كه خودش بهتر از هركسي مي‌داند كه اشتباه عمل مي‌كند، اين مورد هم در عالم واقع براي خيلي از افراد اتفاق مي‌افتد.

    وي با اشاره به نقش ساير عوامل «روز حسرت» در ايفاي بهتر نقش «مسعود» تصريح كرد: قسمت عمده‌اي از بار اين نقش را آقايان افخمي و مقدم را به دوش كشيده بودند، به گونه‌اي كه «مسعود» خوب پرداخت شده است. خانم مهتاب نصيرپور (بازيگردان روز حسرت) در ايفاي «مسعود» به من كمك زيادي كرده‌اند.

    اين بازيگر كه پيش از اين در سريال‌هاي ماه رمضاني «صاحبدلان»و«شكرانه» بازي كرده است، درباره‌ي تأثير حضور بازيگردان در ايفاي بهتر نقش مسعود مجموعه‌ي «روز حسرت» اظهار كرد: براي نخستين‌بار حضور بازيگردان را در يك اثر نمايشي تجربه كرده‌ام، البته خوشبختانه در كارگاه‌هاي آموزشي كه گذرانده‌ام، با چنين سمتي آشنا شده‌ام، بنابراين براي من حضور بازيگردان مقوله‌اي نبوده است كه نسبت به آن ناآشنا و ديد منفي (گارد) داشته باشم. او چشم سومي است كه عملكرد بازيگر را مي‌بيند.

    پورسرخ ادامه داد: در«روز حسرت» در موارد خيلي كمي نظري مخالف با پيشنهادات بازيگردان(مهتاب نصيرپور)داشته‌ام كه با تعامل به نكته‌اي مشتركي رسيده‌ايم. اما بسياري از مواقع پيشنهادهاي خانم نصيرپور بسيار بهتر از ايده‌ي خودم بود. در هر صورت من مشكلي با حضور بازيگردان ندارم.

    اين بازيگر در زمينه‌ي ميزان تاثير بازيگردان در سريال‌هاي مناسبتي بر عملكرد بهتر بازيگر با توجه به سريع ساخته‌شدن اين مجموعه‌ها گفت: اين مساله بسته به زاويه ديد بازيگر (گارد) نسبت به مقوله بازيگرداني دارد. بازيگري حرفه‌يي است كه مي‌توان پيشنهادها درباره‌ي آن‌ را شنيد و نكات خوب آن را استفاده كرد.

    وي درباره‌ي حضور خود در سريالي تلويزيوني علي‌رغم ابراز بي‌علاقگي براي بازي در مجموعه‌ها ،پس از «شكرانه» اظهار كرد: سال گذشته پس از «شكرانه» گفتم كه از جرح و تعديل‌هايي كه حتي قبل از پخش قسمت اول و زمان ساخت اين سريال آغاز شد، دلخور شده‌ام .به همين خاطر گفتم كه پس از اين، در سريال‌هاي تلويزيوني بازي نمي‌كنم و نوعي خداحافظي موقت از اين رسانه كردم. فكر مي‌كردم كه يكي-دوسال اين خداحافظي به طول بينجامد و يك‌سال هم سريال بازي نكردم. اما درحالي‌كه از شرايط به وجود آمده براي سريالي كه در رمضان سال گذشته ناراضي بودم، اين شهامت را به خرج داده‌ام كه در مجموعه‌اي براي همين مقطع زماني بازي كنم.

    پورسرخ تاكيد كرد: تلويزيون را دوست دارم و معتقدم كه درحال حاضر بسيار موفق‌تر از سينماست چون براي ارتقاي كيفيت برنامه‌ها، افراد زبده‌ي سينما را جمع كرده است.


    وي در پاسخ به اين‌ كه با توجه به خاكستري‌تر بودن نقش «مسعود» نسبت به ساير نقش‌هايتان، اين شخصيت چه‌قدر برايتان جاي كار داشته است، گفت: روزي كه قرارداد اين‌كار را بستم، فقط شمايي از قصه و نقش مسعود شكل گرفته بود. البته خودم دوست داشتم با آقاي مقدم كار كنم. چندبار هم تا آستانه‌ي همكاري پيش رفتيم كه خوشبختانه اين‌كار در «روز حسرت» محقق شد.

    پورسرخ در پايان اظهار كرد: صرفا به علت اعتماد به آقاي مقدم اين نقش را پذيرفتم. چون او حتي سطح هيچ‌يك از كارهاي او متوسط نبود بلكه همه‌ي آن‌ها خوب بوده است. روزي كه با آقايان مقدم و عليرضا افخمي- يكي از نويسندگان «روز حسرت»- صحبت مي‌كردم آنان هم به من گفتند كه اين نقش «خاكستري‌تر» از بسياري از نقش‌هاي ديگر من است.

  13. #159
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گارانتی سريال ماورايي

    چند سالي است كه تلويزيون در سياستگذاري‌هاي جديدش تاكيد ويژه‌اي بر يكسري موضوعات خاص نشان مي‌دهد



    و يكي از آن موضوعات پرداختن به مسائل معنوي و باورهاي ديني و مذهبي است كه ساخت مجموعه‌ها و تله فيلم‌هايي را با طرح اين موضوع در دستور كار شبكه‌ها قرار داده است (حال بگذريم كه امسال اصرار عجيبي هم بر موضوع فروپاشي خانواده و بحث ارث و ميراث و دامادستيزي داشته است!).

    سريال «روز حسرت» چندمين تجربه سيروس مقدم در مقام كارگرداني كارهاي ماورايي است كه مثل هميشه حرف و حديث‌هاي بسياري را در آغاز ماه مبارك رمضان در پي داشت.

    مقدم از معدود كارگردانان تلويزيون است كه با تسلط كاملي بر موضوع و نوع كارش به گفت‌وگو مي‌پردازد و هميشه مصاحبه با او در باب كار باعث رفع بسياري از سوءتفاهمات و ابهامات مي‌شود. او پس از سال‌ها اندوختن تجربه، ثابت كرده كه ديگر كارش را بلد است و بهترين گزينه براي پروژه‌هاي بديع است. بار ديگر با او درباره سريال جديدش، روز حسرت به گفت‌وگو پرداختيم.

    • آقاي مقدم مدتي است فقط علاقه‌منديد در ژانر ماورايي و معنوي كار كنيد به خصوص از وقتي كه تلويزيون هم روي ترويج چنين عقايد و باورهايي خيلي تاكيد مي‌كند و سرمايه‌گذاري ويژه‌اي روي اين مسئله دارد. اين به علاقه شخصي و تعلق خاطرتان برمي‌گردد يا جاي مانوري كه اين‌گونه كارها دارد؟
    من درست نمي‌دانم كه تلويزيون چقدر دارد روي كارهاي ماورايي سرمايه‌گذاري مي‌كند ولي در مورد سياستگذاري‌هاي ماه مبارك رمضان مي‌دانم كه هر سال از سال قبل اين اتفاق مي‌افتد و اين‌بار هم از سال قبل معلوم بود كه امسال فقط شبكه اول برحسب وظيفه‌اي كه بر او محول شده كاري در اين ژانر و با موضوع برزخ در دستور كارش قرار مي‌گيرد. خيلي هم دنبال كارگردان گشته بودند كه اين پروژه را به او بسپارند.
    • يعني قرار نبود شما بسازيد؟
    نه، قرار نبود و حتي حدود 20روز قبل از شروع كار ويزا و بليت سفرم را گرفته بودم و با همسرم عازم سفر بودم ولي با رايزني‌هايي كه انجام دادند بالاخره به اين نتيجه رسيدند كه درصد ريسك را پايين بياورند و با كارگرداني كار كنند كه اين جنس كار را قبلا تجربه كرده و مي‌شناسد و كار با گارانتي روي آنتن مي‌رود. پس در واقع من انتخاب شدم نه اينكه انتخاب كردم. گرچه ميل باطني خودم هم اين است در ژانري كار كنم كه با آن راحتم و راه دستم است. به اين دليل كه فضاسازي اين كار را مي‌شناسم و دوست دارم. نورپردازي‌اش و تعليق‌هايي كه دارد، همه و همه براي من دوست‌داشتني و جذاب است.
    • اما در مورد سريال «روز حسرت» برخلاف مجموعه‌هاي قبلي، داستان دوم است كه جذابيت دارد. يعني مخاطب كار را حداقل تا به حال كه بخش اعظمي از آن روي آنتن رفته به خاطر قصه برزخ و اتفاقاتي كه براي نرجس مي‌افتد دنبال نمي‌كند، ماجراي مسعود و فريده است كه براي او ديدني است.
    اين كاملا آگاهانه است. شما وقتي مي‌خواهيد داروي تلخي را كه دكتر تجويز كرده به بچه بدهيد اول دهانش را شيرين مي‌كنيد و بعد دارو را به او مي‌خورانيد.
    • اما چرا همين داستان اصلي را جذاب‌تر تصوير نكرديد؟ اين موضوع خودش مي‌توانست با يك پردازش و تصويرگري بهتر ديدني‌تر از آب دربيايد، مثل مجموعه‌هاي قبلي.
    در اين مجموعه هم از زماني كه قصه برزخي ما تنيده و وصل مي‌شود به قصه ديگري، اين جذابيت ايجاد مي‌شود.
    • خيلي‌ها به اين تصويري كه از بهشت برزخي يا بخش‌هاي ديگرش ارائه كرديد انتقاد دارند. گرچه به اين دليل كه تعريف روشن و قابل استنادي از آن وجود ندارد، نمي‌توان حكم داد كه درست است يا نادرست، اما در حس و حالي كه بايد به بيننده انتقال بدهد خيلي موفق نيست.
    تصويري كه ما از برزخ ارائه كرديم با ديد معادشناساني مثل آيت‌الله تهراني، مرحوم مطهري، علامه طباطبايي و علماي ديگري منطبق است كه راجع به اين مسئله تحقيق و پژوهش كرده‌اند. از طرفي هم همان‌طور كه شما گفتيد هركس از صورت و شكل برزخ يك تصويري در ذهنش دارد و كسي نرفته است ببيند دقيقا آنجا چه شكلي است. اصلا سؤالي كه ما در جلسه‌اي، از دوستان داشتيم اين بود كه شما به ما بگوييد مثلا برزخ بهشتي چه شكلي است، ما همان را تصوير كنيم و جواب هركسي دقيقا همين حرف شما را اثبات مي‌كرد كه برزخ در ذهن هر كسي تجسم افكار خود اوست و تصويري است از دنياي نديده.

    مثلا دانته برزخ را يك جزيره تجسم كرده اما چيزي كه از همه حرف‌ها و حديث‌ها برمي‌آيد اين است كه برزخ بهشتي يك جاي سرسبز و خرم است كه آب به معني پاكي و شفافيت در آن جريان دارد و طبيعت آن فسادناپذير است، گلي در آن پژمرده نمي‌شود و جمله مشهوري هست كه مي‌گويد آدم‌ها در عالم برزخ، خود واقعي‌شان هستند؛ يعني وجدان واقعي خودشان. در اين دنيا ما مي‌توانيم ريا كنيم، تظاهر كنيم و كلك بزنيم ولي در آنجا هيچ پرده حجابي وجود ندارد و خود واقعي‌مان هستيم.
    • بازيگري در مجموعه‌هاي شما معمولا يكي از نقاط قوت كار بوده. چطور شد تصميم گرفتيد در اين سريال از بازيگردان استفاده كنيد.
    البته من يك‌بار ديگر از بازيگردان استفاده كردم بودم؛ يعني در سريال «پرواز در حباب» كه خانم آدينه بازيگرداني مي‌كردند و وجه‌مشترك اين دو مجموعه، يعني «پرواز در حباب»‌و «روز حسرت» كه باعث شد از بازيگردان كمك بگيريم اين بود كه در هر دو سريال، چند بازيگر جوان و كم‌تجربه داشتيم.
    • همه مجموعه‌هاي شما اين ويژگي‌ را دارند.
    نه، به اين شكل كه رل اصلي را جوان‌ها ايفا كنند نبود. در «پرواز در حباب» حامد كميلي و بابك انصاري نقش اصلي را داشتند و در اين مجموعه هم ليندا كياني كه از رل‌هاي اصلي بودند كه خيلي هم دير به گروه پيوستندو به همين دليل از بازيگردان استفاده كرديم.
    • نقش معصومه كه نه خيلي محوري است و نه نقش سختي است!
    چرا، نقش سختي است. به نظر من يكي از سخت‌ترين نقش‌هاي سريال، نقش معصومه بود.
    • پس چرا از بازيگر حرفه‌اي استفاده نكرديد؟
    به اين دليل كه يك چهره تازه بود. اتفاقا ما از آغاز در ميان بازيگران حرفه‌اي به جست‌وجو پرداختيم، اما شبكه اصرار داشت چهره‌اي باشد كه پيش ‌داوري در مورد آن وجود نداشته باشد.
    • ولي ليندا كياني پيش از اين در مجموعه «ساعت شني» نقش يك دختر فراري را ايفا كرده بود!
    من البته آن را نديده بودم، ولي چهره خانم كياني با توجه به معصوميتي كه داشت مناسب نقش بود و از طرف ديگر با توجه به اينكه در اين سن و سال بازيگر كم داريم و از طرف ديگر سن و سال او به نقش ما مي‌آمد. منتها ايشان به‌شدت هم كم‌تجربه و خام ولي با استعداد بودند و چون انتخاب ايشان هم همزمان شد با شروع فيلمبرداري، واقعيت اين است كه آقاي افشين سنگ چاپ كه هميشه كار با بازيگران را انجام مي‌دهند فرصت و وقت اينكه با اين بازيگر و نقش‌هاي كوچك ديگر كه وارد قصه مي‌شدند تمرين كنند را نداشتند و از طرفي هم ما قرار بود به سرعت دو گروه بشويم و كار كنيم. پس نياز داشتيم كه حتما يك نفر روي بازي‌هاي گروه دوم اشراف داشته باشد و احساس كرديم بايد از بازيگردان بهره بگيريم.
    • يعني مهتاب نصيرپور فقط بر كار بازيگران جوان نظارت داشتند؟
    نه، در مورد بازيگران باتجربه ما مثل آقاي فرامرز قريبيان، خانم بايگان و باقي دوستان بازيگردان رل جمع‌كننده و تمرين‌دهنده را ايفا مي‌كردند و به آوردن آنها در فضاي قصه كمك مي‌كردند، ولي به طور ويژه روي بازيگرهاي جوان تمركز داشتند.
    • البته بازيگردان مي‌تواند در مجموعه‌اي هم كه بازيگرانش حرفه‌اي و با تجربه‌ هستند نقش بسيار تعيين‌كننده و موثري ايفا كند چون وظيفه يك بازيگردان اين است كه آينه تمام‌نماي بازيگر باشد و اين براي هر بازيگري با هر تجربه‌اي مي‌تواند مفيد باشد.
    همين‌طور است. بازيگردان بهتر از كارگردان مي‌تواند بازي‌ها را ببيند و بررسي كند، چون كارگردان حواسش به همه اجزاي صحنه است و ممكن است بعضي مسائل از ديد او پنهان بماند، ولي بازيگردان فقط حواسش به بازي‌هاست. در ضمن يك وظيفه ديگر بازيگردان اين است كه رابط خوبي ميان بازيگران و كارگردان باشد.
    • با اين تعريف، همكاري مهتاب نصيرپور در اين پروژه چقدر موثر بود؟
    خيلي خوب بود. من اگر راش‌هاي بازي ليندا كياني را قبل از آمدن خانم نصيرپور و راش‌هاي او را بعد از تمرين‌هاي ايشان با او به شما نشان بدهم مي‌بينيد كه چه تاثير خوبي در كار داشته‌اند. چون ما هر روز بدون خانم نصيرپور سكانس‌هايي را فيلمبرداري مي‌كرديم كه موجودند و از مقايسه آنها مي‌شود به حضور موثر ايشان پي‌برد.
    • بازي‌ها البته رضايت‌بخش هستند. فقط بايد قدري به بازي‌ پوريا پورسرخ خرده گرفت كه آن هم مربوط به عادت‌هاي شخصي اين بازيگر است، مثل نفس‌نفس زدن‌هايي كه در بسياري مواقع هيچ تناسبي با موقعيت و شرايط نقش ندارند، يا نگاه او كه هميشه پرت است و ما هيچ‌وقت نمي‌بينيم كه به بازيگر نقش مقابل نگاه كند و ديالوگ بگويد.
    در مورد نگاه كردن كه نمي‌تواند جايي غير از جهت نگاهي كه من به او مي‌دهم نگاه كند، چون من پشت مانيتور نشستم و در اين صورت كات مي‌دهم. اصلا هيچ بازيگري امكان ندارد به جايي كه كارگردان گفته نگاه نكند! اما در مورد نفس‌نفس زدن آيا در جاهايي كه ريلكس است هم اين حالت وجود داشته؟
    • بله، گفتم كه تناسبي با شرايط ندارد.
    بايد برگردم ببينم كجاست. چون خيلي داريم اين بازيگر را كنترل مي‌كنيم. حتي ميزان بالا و پايين بودن سرش، جنس اداي ديالوگ‌هايش كه كجا از توي سينه باشد و كجا از نوك زبان، كجا عصبي باشد و كجا آرام باشد، همه كنترل شده است.
    • خوب است قدري هم درباره شخصيت‌ها حرف بزنيم. از مسعود شروع كنيد كه خيلي روي بي‌مسئوليتي و عدم كفايتش براي تشكيل يك زندگي به عنوان يك جوان امروزي تاكيد شده و با آن تشويق‌هايي، كه دائم جوان‌ها را به اين سوي مي‌كشد كه تشكيل خانواده بدهند، مغايرت دارد.
    ببينيد مسعود مجموعه‌اي از خصوصيات خوب و بد است. در يك خانواده مذهبي تربيت شده ولي از طرفي هم ژن اين خانواده را ندارد، چون بچه واقعي آنها نيست (كه اين البته رازي است ميان حاج رضا و نرجس). مسعودتربيت اين خانواده را گرفته، نماز مي‌خواند، روزه مي‌گيرد و اهل عبادت است، محاسنش را در حد يك بچه مسلمان دارد. با ادب است و جلوي پدر و مادرش سرش پايين است، ولي ژني را كه متعلق به خانواده اصيل است ندارد. او يك تعريف ديگري از زندگي دارد و در كل گريزهاي خودش را دارد وگرنه مسعود اگر تربيت اين خانواده را نداشت مثل خيلي از جوان‌هاي امروز با شرايط و رفاهي كه برايش در نظر گرفتيم رفتارهاي غيرارزشي ديگري هم داشت، اما اين‌طور نيست.
    • شخصيت نرجس هم در بسياري از موارد سؤال برانگيز است. اين براي همه سؤال شده كه چرا نرجس اين‌قدر مادرشوهر خوبي است ولي مادر خوبي نيست؟ نكند فمينيست است؟
    در طراحي‌اي كه ما از اين شخصيت داريم قرار است او يك زن فعال اجتماعي باشد. او يك وكيل است كه شغلش را خيلي حساب شده انتخاب كرديم كه اهميت ويژه‌اي در طراحي شخصيت او داشت. اصلا در همان قسمتي كه وكالت يك زن را برعهده دارد ، مي‌بينيم كه صرفا به خاطر همجنس بودنش و اينكه يك زن است حق را به او نمي‌دهد و به ما ثابت مي‌شود كه او فمينيست نيست؛ طرفدار حق است، آدم اخلاق‌گرايي است، عادل است. او معصومه را به اين دليل دوست دارد كه اولا او خانواده‌اي ندارد و تنهاست، ثانيا پسرش را مسبب اتفاق تلخي كه براي معصومه افتاده مي‌داند و ثالثا به لحاظ فكري او را خيلي به خودش نزديك مي‌داند و شخصيتش را دوست دارد.
    • البته اينكه تلاش كرديد تصوير خوبي از ارتباط يك مادرشوهر و عروس ارائه بدهيد قدم مثبتي است.
    بله و تنها نقطه ضعفي كه اين شخصيت دارد نوع رفتارش با مسعود است كه اين هم به خاطر آن بود كه بالاخره يك نقطه ضعف داشته باشد و از جميع جهات مثبت نباشد. هر آدمي يك نقطه ضعفي دارد و اتفاقا همين نقطه ضعف نرجس باعث مي‌شود مسعود عصيان كند.
    • در ضمن بار اول است كه در تلويزيون از همسر دوم يك مرد و سرنوشت تلخ او دفاع مي‌شود و اين پرداخت شايد عادلانه‌تر بود اگر وصله اعتياد را به او نمي‌چسبانديد.
    موافق نيستم، به اين دليل كه فريده بارها مي‌گويد كه بعد از ازدواج با مسعود معتاد شدم. از طرف ديگر فريده بايد در قصه ما به يك انحطاط مي‌رسيد به اين دليل كه مسعود بهانه‌اي داشته باشد براي توجيه رفتارش با او و طلاق دادنش، چون مسعود آدم دم ‌دمي‌مزاجي است كه فريده دلش را زده و نياز به اين بهانه دارد. فريده بايد قرباني ما مي‌بود و بيننده برايش دل مي‌سوزاند، بنابراين بايد به اوج فلاكت و بدبختي مي‌رسيد و بعد پاك مي‌شد.
    • شما كه به قول خودتان اين همه تلاش كرديد شخصيت‌ها خاكستري باشند و بارزترين نمونه‌اش زن موادفروشي است كه خيلي احساساتي است و وسواس تميزي دارد، چرا آدمي مثل حامد را در قصه وارد كرديد كه در شر بودن تا جايي پيش مي‌رود كه الياس را در ذهن تداعي مي‌كند. بد بودن او با فريده و از طرفي تحريك او براي ازدواج با مسعود و حالا جدايي‌شان قابل توجيه نيست.
    البته به انگيزه‌هاي شخصي حامد در قسمت‌هاي پاياني بيشتر پي مي‌بريم. حامد در واقع بخش شر و شيطاني مسعود است.
    • ولي او هم يك انسان است مثل بقيه و قرار هم نيست كه شيطان مجسم باشد.
    نه، قرار نيست. اما پاي منافع‌اش در ميان است و اهدافي دارد كه دليل اين دو به‌هم زني‌هاست. البته لازم است به نكته‌اي هم اشاره كنم كه در ورسيون اول قصه ما يك مسئله عشقي مطرح شده بود بين حامد و فريده و حامد تعلق خاطري به فريده قرار بود داشته باشد كه باعث رفتارهاي او بود و ما اين را از قصه پاك كرديم.
    • اما تاثيرش باقي مانده و در جاهايي رفتار حامد بدون وجود آن بي‌معني است.
    نه، دلايل ديگري برايش طراحي كرديم. همان‌طور كه مي‌دانيد حامد از طريق مسعود ارتزاق مي‌كند و به‌نوعي آويزان كاراكتري مثل مسعود است و اموراتش از قبل او مي‌گذرد. حالا فريده به نوعي دارد جاي او را پر مي‌كند و سرمايه‌گذاري روي اوست، پس طبيعي است كه به وجود او حسادت مي‌كند.
    • سوال آخر درباره تيتراژ است. امسال رسم عجيبي در تيتراژ مجموعه‌ها بدعت‌گذاري شده و عنوان «با حضور...» كه معمولا براي پيشكسوتان استفاده مي‌شود براي تازه‌كارهايي مثل مهراوه شريفي‌نيا و پوريا پورسرخ به كار برده شده كه البته در سريال شبكه پنج هم به آن برخورديم.
    خب ببينيد وقتي شما از پيشكسوتاني در پروژه‌اي دعوت مي‌كنيد و دو سكانس بازي مي‌كنند بايد بنويسيد «با حضور...» چون نه آنقدر نقش بلندي دارند كه اسمشان را اول تيتراژ بزنيد و نه مي‌شود نامشان را دوم و سوم و بعد از جوان‌ترها گذاشت. پس طبيعتا بايد اسمشان را جدا كرد و با اين عنوان آورد. ولي در اين كار، برعكس آقاي قريبيان و خانم بايگان نقش‌هاي اصلي را برعهده دارند.
    • با اين حساب اشكالي ندارد اسم جوان‌ها را زير اسم پيشكسوتان كه نقش اصلي را هم برعهده دارند بياوريد.
    بله، اما ما به خاطر اينكه تعادل را ميان حقوق پيشكسوتان و جوان‌ها برقرار كنيم اين كار را انجام داديم!

  14. #160
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    این چه سریال هاییه می سازن!

    هی من گفتم از این سیروس آبی گرم نمیشه، هی اینا گفتن نه ببین خوبه، قشنگه
    آدم وقتی می بینه از زندگی اش سیر میشه

    بچه پررو بعد از این همه اغلاط علن و غیر علن تازه میگه لطف می کنم نگه ات می دارم

    ay بابا

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •