از سال 1928 روشهاي ارزيابي و طبقهبندي سرطان سينه تا حد زيادي بدون تغيير مانده بود. اين روشها توسط دست و زير ميكروسكوپ انجام ميشد.
حدود هشت دهه قبل آسيبشناسان، تومورها را بصورت بصري بررسي ميكردند و براساس اندازه به آنها نمره ميدادند.
اين نمرات به دكترها كمك ميكرد تا نوع و شدت سرطان را ارزيابي كرده و براين اساس، روش درمان مربوط به هر بيمار را انتخاب كنند.
اكنون دانشمندان كامپيوتر دانشكده مهندسي استنفورد به همراه آسيبشناسان دانشكده پزشكي همان دانشگاه با استفاده از روشهاي كامپيوتري توانستهاند تصاوير ميكروسكوپيك مربوط به سرطان سينه را تحليل كنند.
محققان به اين مدل كامپيوتري نام آسيبشناس محاسباتي يا C-Path دادهاند؛ روشي مبتني بر يادگيري ماشين كه به شكل خودكار تصاوير بافتهاي سرطاني را بررسي و درصد زنده ماندن بيمار را پيشبيني ميكند.
در اين روش، محققان از تصاوير بافتهاي نمونه در بيماراني با علائم شناخته شده استفاده كردند.
كامپيوتر به مطالعه دقيق عكسهاي گرفته شده از اين بافتها پرداخته و ساختارهاي متفاوت تومور را اندازهگيري ميكند، سپس با استفاده از اين ساختارها درصد زنده ماندن بيمار را پيشبيني ميكرد.
با مقايسه اطلاعات به دست آمده و يادگيري از بررسيهاي قبلي، ماشين ميفهمد كه بيشتر به چه مشخصههايي از بيماري براي پيشبيني درصد زنده ماندن بيمار تكيه كند.
مدتهاي مديدي در علم پزشكي از سه خصوصيت براي تشخيص سلولهاي سرطان سينه استفاده ميشد؛ اول اينكه چند درصد تومورها از سلولهاي تيوب مانند تشكيل شده است، دوم بررسي تنوع هسته در سلولهاي مخاطي تومور و سوم فركانس تقسيم سلول يا همان فرآيند ميتوز.
اين سه فاكتور زير ميكروسكوپ مورد بررسي قرار ميگرفت و براساس نمره اختصاص يافته به هر يك از آنها، بيماران به لحاظ درصد زنده ماندن به سه دسته مختلف تقسيم ميشدند.
آسيبشناسان طي آموزشهايي ياد ميگرفتند چگونه ساختارهاي خاص سلولي را ارزيابي و بيماران را به لحاظ شدت بيماري طبقهبندي كنند.در اين ميان، بسياري از خصوصيات مهم تومورها ناديده گرفته ميشد.
اما اكنون با استفاده از برنامه كامپيوتري C-Path هزاران فاكتور ديگر علاوه بر موارد فوق مورد بررسي قرار ميگيرد تا مهمترين آنها در پيشبيني درصد زنده ماندن افراد تعيين شود. در واقع اين برنامه 6642 فاكتور سلولي را مورد ارزيابي قرار ميدهد.
نتايج مقايسه حاصل از اين روش با ارزيابي به روش قديم، نشان از پيشرفت آماري قابل توجه اين روش دارد. روش كامپيوتري جديد خصوصيات ساختاري بيشتري نسبت به سه خصوصيت شناخته شده در روش قديم را تشخيص ميدهد.
در واقع اين برنامه علاوه بر كشف خصوصيات سلولهاي سرطاني، محيط اطراف آنها را كه تحت عنوان بافتهاي بنيادي شناخته ميشوند هم بررسي ميكند.
بافتهاي بنيادي كه فضاي بين سلولهاي سرطاني را شامل ميشود، كمك بسياري به پيشبيني پزشكان ميكند.
محققان بهدنبال روشهايي هستند تا با ايجاد تعامل بين انسان و كامپيوتر به نتايج و پيشبينيهاي دقيقتري در درمان ميليونها فرد مبتلا به سرطان سينه در جهان برسند.
دافني كولر، يكي از متخصصان برجسته علوم كامپيوتري معتقد است اگر بتوان با نشان دادن نمونهاي از تومورهاي سرطاني به كامپيوترها از آنها در پيشبيني نوع بيماري و درصد زنده ماندن بيماران كمك گرفت، چرا اين كار را نكنيم.
sciencedaily