تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 158 از 2734 اولاول ... 581081481541551561571581591601611621682082586581158 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,571 به 1,580 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #1571
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    ملولان همه رفتند........درخانه ببندید
    بران عقل ملولانه همه جمع بخندید
    ............
    ملولان به چه رفتید...که مردانه درین راه
    چوفرهادوچوشدداد .......دمی کوه نکندید
    (مولانا)
    توضیح:
    ای با با خودمم که دال دادم.........شایدم دل دادم؟

  2. #1572
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ديگر نكنم ز روي ناداني
    قرباني عشق او غرورم را
    شايد كه چو بگذرم از او يابم
    ان گمشده ي شادي و سرورم را
    ان كس كه مرا نشاط و مستي بود
    ان كس كه مرا اميد و شادي بود
    هرجا كه نشست بي تامل گفت:
    او يك زن ساده لوح عادي بود

    فروغ

  3. #1573
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    در ميان من و تو فاصله هاست .

    گاه مي انديشم ،

    - مي تواني تو به لبخندي اين فاصله را برداري !

    تو توانايي بخشش داري .

    دستاي تو توانايي آن را دارد ؛

    - كه مرا،

    زندگاني بخشد .

    چشمهاي تو به من مي بخشد

    شور عشق و مستي

    و تو چون مصرع شعري زيبا،

    سطر برجسته اي از زندگاني من هستي
    (حمید مصدق)

  4. #1574
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ياري به من بده كه در او بينم
    يك گوشه از صفاي سرشت تو
    يك شب ز لوح خاطر من بزداي
    تصوير عشق و نقش فريبش را
    خواهم به انتقام جفاكاري
    در عشقش تازه فتح رقيبش را
    آه اي خدا كه دست توانايت
    بنيان نهاده عالم هستي را
    بنماي روي و از دل من بستان
    شوق گناه و نقش پرستي را
    راضي مشو كه بنده ناچيزي
    عاصي شود بغير تو روي آرد
    راضي مشو كه سيل سرشكش را
    در پاي جام باده فرو بارد
    از تنگناي محبس تاريكي
    از منجلاب تيره اين دنيا
    بانگ پر از نياز مرابشنو
    آه اي خداي قادر بي همتا


  5. #1575
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    از بهار

    حظ ّ تماشائي نچشيدم،

    كه قفس

    باغ را پژمرده مي كند.

    ***

    از آفتاب و نفس

    چنان بريده خواهم شد

    كه لب از بوسه نا سيراب.



    برهنه

    بگو برهنه به خاكم كنند

    سرا پا برهنه

    بدان گونه كه عشق را نماز مي بريم،-

    كه بي شايبه حجابي

    با خاك

    عاشقانه

    در آميختن مي خواهم
    جاویدان(شاملو)

  6. #1576
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    میرهم از خویش و میمانم زخویش
    هر چه برجا مانده ویران میشود
    روح من چون بادبان قایقی
    در افقها دور و پنهان میشود

  7. #1577
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    دردم از يار است و جان نيز هم
    دل فداي اوشد و جان نيز هم
    تفسر:
    دردم از دال است و جان نيز هم
    جان فداي دال شدو من نيز هم

  8. #1578
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    می توان در بازوان چیره یک مرد
    ماده ای زیبا و سالم بود
    با تنی چون سفره چرمین
    با دو پستانِ درشت سخت
    می توان در بستر یک مست ، یک دیوانه ، یک ولگرد
    عصمت یک عشق را آلود

    فروغ

  9. #1579
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    دو پرنده بي طاقت در سينه ات آوازمي خوانند.

    تابستان از كدامين راه فرا خواهد رسيد

    تا عطش

    آب ها را گوارا تر كند؟



    تا آ يينه پديدار آئي

    عمري دراز در آ نگريستم

    من بركه ها ودريا ها را گريستم

    اي پري وار درقالب آدمي

    كه پيكرت جزدر خلواره ناراستي نمي سوزد!ــ

    حضور بهشتي است

    كه گريز از جهنم را توجيه مي كند،

    دريائي كه مرا در خود غرق مي كند

    تا از همه گناهان ودروغ

    شسته شوم.

    وسپيده دم با دستهايت بيدارمي شود.

    (جاويدان شاملو)

  10. #1580
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    در آنجا بر فراز قله كوه
    دو پايم خسته از رنج دويدن
    به خود گفتم كه در اين اوج ديگر
    صدايم را خدا خواهد شنيدن
    به سوي ابرهاي تيره پر زد
    نگاه روشن اميدوارم
    ز دل فرياد كردم كاي خداوند
    من او را دوست دارم دوست دارم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •