من و این دو روز عمری که به زیستن نیرزد
پس از آنکه من نباشم به گریستن نیرزد
من و این دو روز عمری که به زیستن نیرزد
پس از آنکه من نباشم به گریستن نیرزد
با من دلداده ای دلدار جنگیدن چرا؟
تو غزال گلشن حسنی پلنگیدن چرا؟
شین شیخ و شین شاطر ،شین شیطان این سه شین
جان من در عمر خود با این سه شین هرگز مشین
تا باغم عشق تو مرا كار افتاد
بيچاره دلم در غم بسيار افتاد
بسيار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنين زار كه اينبار افتاد
اگر دنياي ما دنياي سنگ است
بدان سنگيني سنگ هم قشنگ است
اگر دنياي ما دنياي درد است
بدان عاشق شدن از بحررنج است
بار الها بال پروازم ببخش
روح آزاد سبکتازم ببخش
عاشق بزم تو ام را هم بده
عقل روشن، جان آگاهم بده
صد هزاران نقش زیبا می درخشد پیش چشم
در میان نقش ها نقاش زیبا را ببین
آفرینش سر بسر زیباست زشتی ها ز ماست
چشم دل بگشا و صنع آن دل آرا ببین
سرگشته ز یک گناه باید بودن
بهر دگری تباه باید بودن
هر چند عشق اشتباه است ولی
پیوسته در اشتباه باید بودن...
در بین امور ممکن الذکر
گفتم که کنم اشارتی بکر
اما همه وقت مشکلم بود
اسهال قلم یبوست فکر
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی
کوشش عاشق دیوانه به جایی نکشد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)