تاپیک رو تو 5 روز مطالعه کردم
با تشکر از سوشیانت و دوستانی که کمک کردن
من از این تاپیک خیلی چیزها رو یاد گرفتم
--------------------------
کودک نجوا کرد : خدایا با من حرف بزن
مرغ دریایی آواز خواند، کودک نشنید
سپس کودک فریاد زد : خدایا با من حرف بزن
رعد در آسمان پیچید ، اما کودک گوش نداد
کودک نگاهی به اطرافش انداخت و گفت : خدایا بگذار ببینمت
ستاره ای بدرخشید ولی کودک توجه نکرد
کودک فریاد زد : خدایا به من معجزه ای نشان بده
ویک زندگی متولد شد ، اما کودک نفهمید
کودک با نامیدی گریست
خدایا با من در ارتباط باش بگذار بدانم اینجایی
بنابراین خدا پایین آمد و کودک را لمس کرد
ولی کودک ، پروانه را کنار زد و رفت...
--------------------
تاگور
در رویا هایم دیدم که با خدا گفتگو می کنم.
خدا پرسید؟ پس تو میخواهی با من گفتگو کنی؟من در پاسخش گفتم: اگر وقت دارید.
خداوند خندید و گفت وقت من بی نهایت است در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟پرسیدم چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد؟خدا پاسخ داد: کودکی شان.
- اینکه آنها از کودکی شان خسته می شوند عجله دارند زود بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدتها آرزو میکنند که کودک باشند.
- اینکه آنها سلامتی شان را از دست می دهند تا پول بدست آورند و بعد پولشان را از دست می دهند تا سلامتی شان را بدست آورند.
- اینکه با اضطراب به آینده نگاه می کنند و حال را فراموش می کنند. بنابراین نه در حال زندگی می کنند نه در آینده.
- اینکه آنها به گونه ای زندگی میکنند که گویی هرگز نمی میرند. و به گونه ای میمیرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.
خدا دستانم را گرفت، برای مدتی سکوت کردیم و من دو باره پرسیدم. به عنوان یک پدر می خواهی کدام درسهای زندگی را به فرزندانت بیاموزی؟او گفت:
- بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد. همه کاری که آنها می توانند بکنند این است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند.
- بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند.
- بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم های عمیقی در قلب آنان که دوستشان داریم ایجاد کنیم اما سالها طول میکشد تا آن زخمها را التیام ببخشیم.
- بیاموزند که ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد. کسی است که به کمترین ها نیاز دارد.
- بیاموزند که آدم هایی هستند که آنها را دوست دارند فقط نمی دانند چگونه احساساتشان را نشان دهند.
- بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
- بیاموزند که کافی نیست فقط آنها دیگران را ببخشند بلکه آنها خود را نیز باید ببخشند.
من با خضوع گفتم آیا چیز دیگری هست که دوست دارید فرزندانتان بدانند؟خداوند لبخند زد و گفت: فقط اینکه بدانند من در اینجا هستم، همیشه
-------------------
كودكي كه آماده تولد بود، نزد خداوند رفت و از او پرسيد:«مي گويند فردا شما مرا به زمين مي فرستيد، اما من به اين كوچكي و بدون هيچ كمكي چگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم؟»
خداوند پاسخ داد: « از ميان تعداد بسياري از فرشتگان، من يكي را براي تو در نظر گرفته ام. او از تو نگهداري خواهد كرد.»اما كودك هنوز مطمئن نبود كه مي خواهد برود يا نه :«اما اينجا در بهشت، من هيچ كار جز خندين و آواز خواندن ندارم و اينها براي شادي من كافي هستند.»
خداوند لبخند زد «فرشته تو برايت آواز مي خواند، و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود.»
كودك ادامه داد: «من چطور مي توانم بفهمم مردم چه مي گويند وقتي زبان آنها را نمي دانم؟»
خداوند او را نوازش كرد و گفت: «فرشته تو ، زيباترين و شيرين ترين واژه هايي را كه ممكن است بشنوي در گوش تو زمزمه خواهد كرد و با دقت و صبوري به تو ياد خواهد داد كه چگونه صحبت كني.»
كودك با ناراحتي گفت: «وقتي مي خواهم با شما صحبت كنم ، چه كنم؟»
اما خدا وندبراي اين سئوال هم پاسخي داشت: «فرشته ات، دستهايت را دركنار هم قرار خواهد داد و به تو ياد مي دهد كه چگونه دعاكني.»
كودك سرش رابرگرداند وپرسيد: «شنيده ام كه در زمين انسانهاي بدي هم زندگي مي كنند. چه كسي از من محافظت خواهد كرد؟ »
- «فرشته ات از تو محافظت خواهد كرد، حتي به قيمت جانش تمام شود.»
كودك با نگراني ادامه داد: «اما من هميشه به اين دليل كه ديگر نمي توانم شما راببينم ، ناراحت خواهم بود.»
خدواند لبخند زد و گفت: «فرشته ات هميشه درباره من با تو صحبت خواهدكرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت، گر چه من هميشه دركنار تو خواهم بود.»
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهايي از زمين شنيده مي شد. كودك مي دانست كه بايد به زودي سفرش را آغاز كند.
او به آرامي يك سئوال ديگر از خداوند پرسيد: «خدايا ! اگر من بايد همين حالا بروم لطفاً نام فرشته ام را به من بگوييد.»
خداوند شانه او را نوازش كرد و پاسخ داد:
«نام فرشته ات اهميتي ندارد. به راحتي او را مادر صدا کني .»
----------------
Yaghish جون من عاشق این داستانهام
اگه میشه باز هم بنویسید
به قول مرسدس جون "تلنگریست برای حرکت"
---------------
عكس برداري ازوجودانرژي پيرامون موجودات زنده
دردهه 1980 فيزيكدان لهستاني برندهي جايزه ي نوبل، ياكوب يوديكو ناريكويچYakub Yodko Narkevitch شروع به پژوهش درموردنوعي روش عكاسي بااستفاده ازشارژ الكتريكي با ولتاژ وبسامدبالا ، به جاي استفاده ازنوركرد.اين روش اوراقادرساخت كه ازانرژيهايي كه ازموجودات زنده ساطع مي شودعكس بگيرد.
درجريان انقلاب كبيرروسيه كشفيات ياكوب ازبين رفت تا اينكه روش عكس برداري اودرسال1939 به شكل تصادفي دوباره توسط سيميون كرليان Semyon Kirlian كشف شد.
شارژمشابهي ازفيلمي كه برروي آن يك نمونه آشكارشدند.علي رغم اينكه دراين روش ازهيچ منبع نوري استفاده نشد،درهربارعكاسي ،هاله اي ازانرژي كاملا مشهودبود.
روش عكس برداري كرليان تا قبل از سال1960 جزواسرار طبقه بندي شده اتحادجماهيرشوروي محسوب ميشد.
تصاويرتهيه شده بااستفاده از روش شارژ الكتريكي به عنوان مدركي علمي ازوجودانرژي زيستي مطرح شد.
پژوهش هايي كه درديگرنقاط دنيا انجام گرفت به اين كشف منجرشدكه نوري كه ازيك سوژه منتشرمي شود،بسته به حضورنيروي حيات يازندگي تغيير مي يابد.
به عنوان مثال ، ميدان انرژي برگي كه به تازگي ازدرختي كنده شده همراه باخشك شدن آن كوچك ترمي شود.
عكس هاي گرفته شده ازدست انرژي درمانگران افزايش چشمگيري رادرتخليه ي انرژي به هنگام اجراي عمليات انرژي درماني نشان مي دهد.
روش عكاسي كرليان نشان داده است كه ظاهراقالب يا طرح كلي انرژي مشهودي درسطح انرژي زيستي كه هرموجودزنده اي ازآنجا رشدمي يابد، وجوددارد.
اینم چندتا عکس گرفته شده با روش کرلیان


انگشت نشانه

اینم دوربینش

چاکراها
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
-------------------------
آموزش ساده مدیتیشن
بر گرفته از سایتهای
iranianreiki.PersianBlog
Tarannom.Net
rezamonavari.Com
تهیه و تنظیم : افشین عباسپور
386 KB
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
----------------------------
دستورات مدیتیشن برای راحتی
ترجمه: رضا صادقی
497 KB
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید