من آدم سخت گيري نيستم,فقط سخت "آدم" گير ميارم . . .
من آدم سخت گيري نيستم,فقط سخت "آدم" گير ميارم . . .
گاهی از خیال تو دور می شوم
و گاهی محو شده در خیال تو
گاهی در حضور تو
دل تنگ می شوم
و گاهی
محو دیدن تو می شوم
اما چه چیز آرام میسازد مرا...
در سیاهی لحظه ها
دلتنگی هایم را
دلتنگی هایم را........
انگار چند روزی هست که خدا نگاهم نمیکند....
...........
...........
............
...........
مرو به خانه ی ارباب بی مروت دهر
که گنج عافیتت در سرای خویشتنست
بوی گل نرگس؟
- نه،
که بوی خوش عيد است!
شو پنجره بگشا،
که نسيم است و نويد است.
رو خار غم از دل بکن، ای دوست،
که نوروز
هنگام درخشيدن گلهای اميد است.
بر لالهء از برف برون آمده بنگر،
چون روی تو، کز بوسه من سرخ و سپيد است.
با نقل و نبيدم نبود کار، که امروز
روی تو مرا عيد و لبت نقل و نبيد است.
گر با دل خونين، لب خندان بپسندی
با من بزن اين جام، که ايام، سعيد است!
Last edited by mahya78; 27-03-2011 at 23:45.
زندگی يه بازيه كی از عمرش راضيه
ابر گريونه دلم چشمه خونِ دلم
نميتونم دلم رو راضي كنم
اين دل ديوونه رو راضی به اين بازی كنم
چه خوش باشد اگر زند با دو سه تیرم
که صیدش شوم و زیر قدم هاش بمیرم
ز غیرش همه سیرم
ز غیرش همه سیرم
سرم پر ز هوایش
دلم جای ولایش
غلامم به سرایش
همه هستی و دینم به فدایش
ربوده ز سر روح و نمین عقل صدایش
کسی نیست به پایش
به قربان نوایش
به قربان دعایش
دلم گشته خریدا بلایش
دلم گشته خریدا بلایش
دلم غرق کمالش
پریشان وصالش
یا باب الله و دیان دینه
تا کی
در شعرهای من
بهدنبال خودت هستی؟
یکبار هم
در شعرهای من
به دنبال خود من باش.
لطفاً مرا آهسته خوانی کن!
اي باغ پائيزي دل منهم دلي سرد است و طفل برگهاي آرزويم را دست نااميدي تير باران ميكند پائيز ولي پائيز من پائيز اندوه است ـ دلم لبريز اندوه است . چنان زرينه پولكهاي تو كز جنبش هر باد ميبارد ـ مرا برگ نشاط از شاخه ميريزد نگاه جانپناهي نيست ـ كه از لبهاي من لبخند پيروزي بر انگيزد
بازگشتی در کار نیست
یک بار که بروی،
برای همه ی عمر
رفته ای !
حتی اگر برگردی ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)