تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 156 از 2734 اولاول ... 561061461521531541551561571581591601662062566561156 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,551 به 1,560 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #1551
    اگه نباشه جاش خالی می مونه ozgor's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    492

    پيش فرض ش

    از رفعت از چه با تو سخن گویند نشناختی تو پستی و بالا را

  2. #1552
    اگه نباشه جاش خالی می مونه ozgor's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    492

    پيش فرض

    از آن، دراز نکردم سخن درین معنی ××× که کار زندگی لاله کار مختصریست

  3. #1553
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    ماشالله .........یه نفسی تازه کنید
    یه کم وقت بدید ما هم بنویسیم !!!!!!!!!
    ...........
    تنگ بلوري دلت درست مث دل من
    کلي لبش پريده بود همش پره ترک بود
    وقتي که عاشقم شدي چيزي ازم نخواستي
    توقعت فقط يکم عاشقي و نوازش و کمک بود
    چه روزا که با هم ديگه مسابقه گذاشتيم
    که رو گل کدوممون قايق شاپرک بود؟
    تقويم که از روزا گذشت دلم يه جوري لرزيد
    راستش دلم خونه ترديد و هراس و شک بود
    ديگه نه از تو خبري بود و نه از آرزوهات
    قحطي مژده و روزاي خوش و قاصدک بود
    يادم مياد روزي رو که هوا گرفته بود و
    اشکاي سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
    تو در جواب پرسشم فقط همينو گفتي
    عاشقيمون يه بازي شايد الک دولک بود
    نه باورم نميشه که تو اينو گفته باشي
    کسي که تا ديروز برام تو گل دنيا تک بود
    قصه با تو بودن و مي شه فقط يه جور گفت
    کسي که رو زخماي قلبم مث نمک بود...

  4. #1554
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    در طغيان بهم رسيدن
    دستانت را دراز كردي
    چون جريان هاي بي سرانجام
    لبهايت با سلام بوسه
    ويران گشتند ...
    يك لحظه تمام آسمان را
    در هاله اي از بلور ديدم
    خود را و ترا و زندگي را
    در دايره هاي نور ديدم
    گويي كه نسيم داغ دوزخ
    پيچيده ميان گيسوانم

  5. #1555
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض

    من کیم گردی زخاک انگیخته
    قالبی از آب و خاک آمیخته

    """"""""""""""""""""
    ببخشید شاید غلط داشته باشم

  6. #1556
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    هرگز نبرد ز ديدگان خوابم
    ديگر به هواي لحظه ي ديدار
    دنبال تو در به در نميگردم
    دنبال تو اي اميد بي حاصل
    ديوانه و بي خبر نمي گردم
    در ظلمت ان اتاقك خاموش
    بي چاره و منتظر نمي مانم
    هر لحظه نظر به در نميدوزم
    و ان اه نهان به لب نمي ارم
    اي زن كه دلي پر از صفا داري
    از مرد وفا مجو مجو هرگز
    او معني عشق را نميداند
    راز دل خود به او مگو هرگز


    فروغ

  7. #1557
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    زبعد خاك شدن يا زيان بود ياسود
    به نقدخاك شوم...بنگرم چه خواهد بود
    به نقد خاك شدن كارعاشقان باشد
    كه راه بند شكستن .خدايشان بنمود
    داللللل
    يه ز هم براي فروغ نازنين
    زندگي
    شايدكه
    افروختن سيگاري باشد
    درفاصله رخوتناك بين دو.......
    (ديگه بقيش +18)
    Last edited by saviss; 09-06-2006 at 09:23.

  8. #1558
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    دیدگانم همچو دالانهای تار
    گونه هایم همچو مرمرهای سرد
    ناگهان خوابی مرا خواهد ربود
    من تهی خواهم شد از فریاد درد

  9. #1559
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    در شبان غم تنهايي خويش،

    عابد چشم سخنگوي توام .

    من در اين تاريكي،

    من در اين تيره شب جانفرسا،

    زائر ظلمت گيسوي توام .

    شكن گيسوي تو،

    موج درياي خيال .

    كاش با زورق انديشه شبي،

    از شط گيسوي مواج تو، من

    بوسه زن بر سر هر موج گذر مي كردم .

    كاش بر اين شط مواج سياه،

    همه عمر سفر مي كردم
    (حميد مصدق)

  10. #1560
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    من از نهايت شب حرف مي نم
    واز نهايت تاريکي
    واز نهايت شب حرف مي زنم

    اگـربه خانه من آمدي براي من اي مهربان چراغ بياور
    ويک دريچه که از آن
    به ازدحام کوچـه خوشبخت بنگرم...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •