تو را من به اندازه ی آسمان دوست دارم.
تو را به اندازه ی بيکران دوست دارم.
تو خود آسمانی، تو خود بيکرانی، عظيمی،
تو را من به قدر خودت در جهان دوست دارم.
تو را مثل آن دختر شاه پريان، که قصرش،
بنا گشته در عمق يک داستان دوست دارم.
تو جاری شدی در رگم، در تمام وجودم،
تو آبی، تو را چون نهالی جوان دوست دارم.
تو روح منی، بی تو من مرده ام، هيچ هيچم،
تو جانی، ولی من تو را بيش از آن دوست دارم.
تو را با اميدی که مرغابی بی پناهی،
پرد سوی درياچه ای بی نشان دوست دارم.
تو سرشار عطری، تو شور آفرينی، تو سبزی،
تو را چون گذرگاه پروانگان دوست دارم.