تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1558 از 2734 اولاول ... 558105814581508154815541555155615571558155915601561156215681608165820582558 ... آخرآخر
نمايش نتايج 15,571 به 15,580 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #15571
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    تنت گاهی کبود
    گاهی سرخ
    تنت رنگین کمان است مادر

    صد تومانی های ما
    بوی عطر های مردانه می دهد
    نانوا با ما مهربان نيست مادر

    بزرگ می شوم
    برايت شربت سينه می خرم
    برای خواهرم مداد رنگی هزار رنگه می خرم

    رنگين کمان به آسمان بر می گردد
    و شبها کنارت خواهيم خوابيد


    شعر غمگین+ روز غمگین= مصیبت!!

    تشکر نمیخواد که. گفتم اگه خوب نیست نابودش کنیم

  2. #15572
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دلتنگی هایم تمام نمی شوند
    و تو هیچگاه از من دور نمی شوی
    در دلتنگی هایم تو جریان داری
    آبی و پاك و زلال
    و مهربانی چشمهایت همیشگیست


    وقتی غمگینی همه چیز رنگ غم می گیره خوب

    نه جدی خیلی عالی بود
    دستتون درد نکنه

  3. #15573
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    تن اگر نبود ز نزدکان چو شد گو دور باش
    دیده در وصل است پا از بزم گو مهجور باش

    در نگاهی کان به هر ماهی کنی آنهم ز دور
    سهل باشد گو عنایت گونه منظور باش

    یک نگاه لطف از چشم تو ما را می‌رسد
    گو کسی کاین نیز نتواند که بیند کور باشد

    بزم بدمستان عشق است این به حکمت باده نوش
    ساقی مجلس شود هم مست و هم مخمور باش


    دقیقا

    ممنون. قابلی نداره.

  4. #15574
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شاهی؟ گدایی؟ مرشدی؟ پیری؟ چه هستی؟
    دل بسته ام عمری است بر پیغمبری هات
    امشب عمو زنجیر باف قصه ام را
    آورده ام در حلقه ی پا منبری هات

  5. #15575
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    تو جان جان جهانی و نام تو عشق است
    هر آنک از تو پری یافت بر علو گردد

    خمش که هر کی دهانش ز عشق شیرین شد
    روا نباشد کو گرد گفت و گو گردد

    خموش باش که آن کس که بحر جانان دید
    نشاید و نتواند که گرد جو گردد

  6. #15576
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در هوای دوگانگی، تازگی چهره ها بژمرد
    بیائید از سایه - روشن برویم
    بر لب شبنم بایستیم، در برگ فرود آییم.
    و اگر جا پایی دیدیم، مسافر کهن را از پی برویم.
    برگردیم، و نهراسیم، در ایوان آن روزگاران، نوشابه ی
    جادو سرکشیم.


    من فعلا برم
    با اجازه

  7. #15577
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    من حرفی نداشتم
    کلمات مرا زدند
    سخت و ستمگرانه
    چونان که به سخن در آمدم
    رسوا و بی‌پروا

    اینک
    چه کسی مرا به خانه راه خواهد داد

    با این همه تنِ
    سیاه و کبود


    شب خوش.

  8. #15578
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در خواب می‏مانم.
    برای هميشه در خواب می‏مانم
    تا بيداری، حس لمس عاشقانه‏ات را به گذار نبودت نسپارد.
    تو نيستی و من هر لحظه بيشتر به بودنت خو می‏گيرم .

  9. #15579
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    می‌رقصم
    تا دم مرگ
    با همه
    با خودم
    با هیچ

    از پس همه
    از پس هیچ
    از پس زندگی
    بر می‌آیم

  10. #15580
    اگه نباشه جاش خالی می مونه IcY's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    در آن خلوتگه تاريك و خاموش
    پست ها
    422

    پيش فرض

    من نمي خواهم
    سايه ام را لحظه اي از خود جدا سازم
    من نمي خواهم
    او بلغزد دور از من روي معبرها
    يا بيفتد خسته و سنگين
    زير پاي رهگذرها
    او چرا بايد به راه جستجوي خويش
    روبرو گردد
    با لبان بسته درها؟
    او چرا بايد بسايد تن
    بر در و ديوار هر خانه؟
    او چرا بايد ز نوميدي
    پا نهد در سرزميني سرد و بيگانه؟!
    آه ... اي خورشيد
    سايه ام را از چه از من دور مي سازي؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •