تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1554 از 2734 اولاول ... 554105414541504154415501551155215531554155515561557155815641604165420542554 ... آخرآخر
نمايش نتايج 15,531 به 15,540 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #15531
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    مسواک
    مداد
    لباس خواب
    عطرش را جمع می‌کند
    می‌ریزد در ساک دستی
    می‌رود میان‌کاله

    نه پشت سرش را نگاه می‌کند
    نه پیش رویش را

    هیچ‌کس در نبودش نمی‌پژمرد
    جز یک گلدان
    یک پیچ تنها

    مسیر پرواز را چند بار در نقشه چک کرده
    احتمال دارد

    در آب‌های سرد
    پی فلامینگوهای مهاجر خواهد دوید
    احتمال دارد
    یکی از آن‌ها از بالای سر اکتاویو پرواز کرده باشد

    تنش سرد است
    خسته است
    دلش می‌خواهد یک فلامینگو بغل کند
    فلامینگوهای سیبری هم خسته‌اند
    اما
    بی‌شک
    گرم‌ است تن‌هاشان
    Last edited by sise; 13-09-2007 at 13:44.

  2. #15532
    اگه نباشه جاش خالی می مونه NOOSHIN_29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    232

    پيش فرض

    نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
    که خیال رخش از خاطر فرهاد رود

  3. #15533
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    دیر است
    می‌نویسم
    صدای پایش آرام از پله‌ها بالا می‌آید
    مکث می‌کند کمی
    در می‌زند
    با احتیاط می‌پرسد
    - شام خورده‌ای ؟

    داستان می‌نویسم؟
    شعر
    یا خاطره؟
    نمی‌دانم
    نه صدای پایش می‌آید
    نه کسی در می‌زند
    و نه من شام خورده‌ام

  4. #15534
    اگه نباشه جاش خالی می مونه NOOSHIN_29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    232

    پيش فرض

    من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج ها
    کی نظر بر فیض خورشید بلند اختر کنم؟
    من که دارم در گدایی گنج سلطانی بدست
    کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم؟

  5. #15535
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    من به اندازه یک ابر دلم میگیرد
    وقتی از پنجره می بینم حوری
    دختر بالغ همسایه
    پای کمیابترین نارون روی زمین
    فقه می خواند

    چیزهایی هم هست لحظه هایی پر اوج
    مثلا شاعره ای را دیدم
    آنچنان محو تماشای فضا بود که در چشمانش
    آسمان تخم گذاشت

  6. #15536
    اگه نباشه جاش خالی می مونه NOOSHIN_29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    232

    پيش فرض

    تو مرگ پاک ترین عاشقان خود دیدی
    چگونه خندیدی؟
    بمان
    بمان
    تو و خلوتگه تبهکاران
    تو را به خامی اگر خوش خیال خوابی هست
    به خیل خواب خود ای خوبروی من خوش باش!
    مرا هنوز در اندیشه افتابی هست

  7. #15537
    اگه نباشه جاش خالی می مونه IcY's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    در آن خلوتگه تاريك و خاموش
    پست ها
    422

    پيش فرض

    تا نهان سازم از تو بار دگر
    راز اين خاطر پريشان را
    مي كشم بر نگاه ناز آلود
    نرم و سنگين حجاب مژگان را
    دل گرفتار خواهش جانسوز
    از خدا راه چاره مي جويم
    پارساوار در برابر تو
    سخن از زهد و توبه مي گويم
    Last edited by IcY; 13-09-2007 at 18:30.

  8. #15538
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    ما سه نفر بوديم
    گربه و من و سنجاقک
    سنجاقک
    بال چپش درد می‌کرد
    ديروز
    کنار پنجره
    بی‌صدا فوت کرد

    ما دو نفر هستيم
    گربه و من
    گربه تمايلي به بازي ندارد
    بیمار است
    شايد
    روي صندلي
    يا زير درخت بيد
    فوت کند

    ما يک نفر مي شويم:
    من
    که نمي دانم
    چگونه
    کنار پنجره
    روي صندلي
    يا زير درخت بيد
    نبودنت را تاب بياورم

  9. #15539
    اگه نباشه جاش خالی می مونه IcY's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    در آن خلوتگه تاريك و خاموش
    پست ها
    422

    پيش فرض

    مي درخشد شعله خورشيد
    بر فراز تاج زيبايش
    تار و پود جامه اش از زر
    سينه اش پنهان به زير رشته هائي از در و گوهر


    مي كشاند هر زمان همراه خود سوئي
    باد ... پرهاي كلاهش را
    يا بر آن پيشاني روشن
    حلقه موي سياهش را

    مردمان در گوش هم آهسته مي گويند،
    «آه . . . او با اين غرور و شوكت و نيرو»
    «در جهان يكتاست»
    «بي گمان شهزاده اي والاست»

  10. #15540
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    تنهايي
    و بيدار كردن انعكاس آب در چشمان درشت و گياه‌خوار گوزن
    شايد جنگل‌ها جنگل دور
    قرن‌ها قرن فاصله

    تنهايي
    و خواندن آواز
    آوازي كه
    گوزني وحشي
    با شاخ‌هاي پيچ‌خورده را
    در بيشه‌اي دور
    بي‌خواب كرده

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •