Hessamoddin Seraj - Bouye Behesht
حسام الدین سراج
بوی بهشت
تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد
من اول روز دانستم که این عهد
که با من میکنی محکم نباشد
که دانستم که هرگز سازگاری
پری را با بنی آدم نباشد
من از دست کمانداران ابرو
نمی آرم گذر کردن به هر سو
بهشت است آنکه من دیدم نه رخسار
کمند است آن که وی دارد نه گیسو
بیا تا جان شیرین در تو ریزم
که بخل و دوستی با هم نباشد
نخواهم بی تو یک دم زندگانی
که طیب عیش بی همدم نباشد
شعر از : سعدی