مرسی از شیرین خانوم بابته این مطلب در مورد بخاری در جا
توی این یه هفته ای که نبودم 2 تا سفر داشتم با کامیون باری 10 چرخ آکسور 1828
.gif)
سفر اول از کرمانشاه به تبریز بود(آذر شهر دقیقا)
بار هم گندم بود که از سیلو امام خمینی کرمانشاه زده شد
میزان بار باره اول 16700 شد
بعد 16150
و بعد 16030
دیگه کم نکردیم چون باک گازوییل هم پر بود کامل
که همه اینا با بدبختی و هزار مشکل کم شده توی سرما :|
حیف دوربین نبرده بودم عکس بگیرم
دمای هموا جایی که ما بودیم شبش منفی 10 درجه بود
داییم هم هی با من شوخی میکرد میگفت یخ میکنیم و اله و بله :|
بعد بخاری درجا رو روشن کرد
تا صبح از شدت گرما کلافه شده بودم
البته این فکر میکنم با نفت کار میکرد از نوع سفیدش و 4 لیتر جا میگرفت مخزنش
خودش هم داخل اتاق بود
روی تخت بالایی خوابیدم
چقدر هم فضاش کمه این تخت بالایی
لامصب نمیشه غلط زد
توی این مدت صدای سوته توربو به شدت منو روانی خودش کرده بود
گندم توی کارخانه آرد خالی شد و بعد همون موقع داییم با چند تماس (
.gif)
:X) بار ماشعیر گرفت
کارخانه سرد صحرا و اسمه ماشعیرش هم کاهنوش بود که الحق بیخود و مضخرف بود!!!
بار برای سوسنگرد زده شد
برگشتیم کرمانشاهو شب رو کرمانشاه موندیم
صبحش با اون یکی داییم راهی سوسنگرد و ادامه ماجرا و بار زدن تفاله سویا از خرمشهر برای یه مرغ داری در مرند و.....
موقع برگشت از خرمشهر من یه نیم ساعتی به اصرار داییم پشته فرمون نشستم
اول گردنه بود و سرعت رو با لیمیتر روی 30 گذاشت در دنده 5 و گفت بیا بشین
پشته فرمون نشستم و فقط ماشین رو هدایت میکردم
راحت بگم تا الان همچین صحنه احساسی توی طول مدت رانندگیم نداشتم
اونم زمانی بود که ماشین توی سربالایی قرار گرفت طول این مدت خبری از توربو نبود
وقتی ماشین توی سربالایی رفت سرعت از 30 به حدود 23 - 22 افت کرد و متعاقبش دور موتور که فکر کنم روی 1500 اومد
برای من که تا الان توربو سواری نکرده بودم فوق العاده بود
صدای سوت توربو یواش یواش بلند شد و خیلی سریع دور موتور رو جبران کرد و کیلومتر بالا اومد و دوباره روی 30 گیر کرد
اشک تو چشمام جمع شد و اگه داییم نبود حتی شاید زیره گریه میزدم از ذوق !!!!!
در ادامش استرس فوق العاده زیادی داشتم
مخصوصا به این خاطر که ماشین بار داشت و سنگین بود وکنترلش هم به نسبت خیلی سخت تر برای من
چه گیربکس جیگری دارن
8 دنده جلو
که یه دنده C هم بود که داییم میگفت ضریبش خیلی سنگین هست و مواقع خاصی معمولا استفاده میکنه
نوع دنده عوض کردن هم جالب بود
اول 4 تا دنده جلو رو عوض میکردم
بعد با غلطوندن گیربکس به سمت راست روی 4 دنده بعدی میرفت و یه خورده دسته دنده سمت راست تر قرار میگرفت
و 4 دنده بعدی
و برای معکوس زدن و 4 دنده قبلی ( 1 و 2 و3 و4 ) هم برعکس به چپ باید لغزوند
اول جا داره سلامی بفرستم به خانواده عزیز اتحادیه راننده ها یا هرچی که اسمش هست به خاطر وضع کرایه ها !!!!!!
دوم هم خدا توان به همه راننده ها بده و صبر به خانوادشون
راحت بگم حتی از کارگری کردن توی ساختمون هم سخت تره!
مخصوصا با این وضعیت قسط های سنگین و قیمت گازوییل و مواد مصرفی و اصحلاکی
ببخشید داستان گفتم و قدرت بیانم پایین بود و طولانی شد
سلامتی همه راننده ها مخصوصا از نوع سنگینش
.gif)