تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 15 از 17 اولاول ... 511121314151617 آخرآخر
نمايش نتايج 141 به 150 از 164

نام تاپيک: فریدون مشیری

  1. #141
    آخر فروم باز GOLI87's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    1,380

    پيش فرض



    کجایی ای رفیق نیمه راهم که من در چاه شب های سیاهم
    نمی بخشد کسی جز غم پناهم نه تنها از تو نالم از خدا هم

    مشیری


  2. 3 کاربر از GOLI87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #142
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض بوی عشق

    شب، همه دروازه‌هایش باز بود
    آسمان چون پرنیان ناز بود

    گرم، در رگ های‌ ما، روح شراب
    همچو خون می‌گشت و در اعجاز بود

    با نوازش‌های دلخواه نسیم
    نغمه‌های ساز در پرواز بود

    در همه ذرات عالم، بوی عشق
    زندگی لبریز از آواز بود


    بال در بال كبوترهای یاد
    روح من در دوردست راز بود

  4. 4 کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #143
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض

    امروز را به باد سپردم

    امشب کنار پنجره بیدار مانده ام

    دانم که بامداد

    امروز دیگری را با خود می آورد

    تا من دوباره

    آن را بسپارمش به باد...

  6. 4 کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #144
    داره خودمونی میشه Atefeh.N's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2011
    پست ها
    149

    پيش فرض

    چشمان من به دیده او خیره مانده بود
    جوشید یاد عشق کهن درنگاه ما
    آه.از آن صفای خدایی زبان دل
    اشکی از آن نخستین گواه ما

    ناگاه عشق مرده سر از سینه برکشید
    آویخت همچو طفل یتیمی به دامنم
    آنگاه سر به دامن آن سنگدل گذاشت
    آهی کشید از حسرت که این منم

    باز آن لهیب شوق وهمان شور والتهاب
    باز آن سرود مهر ومحبت ولی چه سود
    ما هر کدام رفته به دنبال سرنوشت
    من دیگر آن نبودم و او دیگر آن نبود


  8. 2 کاربر از Atefeh.N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #145
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    این دلاویــزترین حرف جهـــان را، همـــه وقت،

    نه به یـــک بـــار و به ده بـــار، که صد بار بگـــو !

    « دوستـــم داری » ؟ را از من بسیار بپـــرس !

    « دوستت دارم » را با من بسیار بگـــو !

  10. 3 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #146
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض از خاموشی

    سوم آبانماه سالروز درگذشت فریدون مشیری را بر ادب دوستان تسلیت می گویم


    شرم تان باد ای

    خداوندان قدرت

    بس کنید

    بس کنید از اینهمه ظلم و قساوت

    بس کنید

    ای نگهبانان آزادی

    نگهداران صلح

    ای جهان را

    لطف تان تا قعر دوزخ رهنمون

    سرب داغ است اینکه می بارید بر دلهای مردم سرب داغ

    موج خون است ایم که می رانید بر آن کشتی خودکامگی موج خون

    گر نه کورید و نه کر

    گر مسلسل هاتان یک لحظه ساکت می شوند

    بشنوید و بنگرید

    بشنوید این وای مادرهای جان آزرده است

    کاندرین شبهای وححشت سوگواری می کنند

    بشنوید این بانگ فرزندان مادر مردهاست

    کز ستم های شما هر گوشه زاری می کنند

    بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان

    روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند

    بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر بیدادتان را بردباری میکنند

    دست ها از دست تان ای سنگ چشمان بر خداست

    گر چه می دانم

    آنچه بیداری ندارد خواب مرگ بی گناهان است وجدان شماست

    با تمام اشک هایم باز نومیدانه خواهش می کنم

    بس کنید

    بس کنید

    فکر مادرهای دلواپس کنید

    رحم بر این غنچه های نازک نورس کنید

    بس کنید


    Last edited by Puneh.A; 25-10-2011 at 20:40.

  12. 6 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #147
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    دست مرا بگیر که باغ نگاه تــــو

    چن
    ــــدان شکوفــــه ریختــــ که هــــوش از ســــرم ربود

    من
    ــــ جاودانیــــم که پرستــــوی بوســــه اتــــ

    بر روی م
    ــــن دردی ز بهشتــــ خــــدا گشــــود

    اما چ
    ــــه میکنــــی دلــــرا که در بهشتــــ خــــدا هــــم غریبــــ بــــود

  14. این کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #148
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    آب از دیار دریا

    با مهر مادرانه

    آهنگ خاک می کرد

    بر گِرد
    خاک می گشت

    گَرد ملال او را

    از چهره پاک می کرد

    از خاکیان ندانم

    ساحل به او چه می گفت


    کآن موج نازپرورد

    سر را به سنگ می زد

    خود را هلاک می کرد!



    *پ ن : یاد یه روز لعنتی انداخت این شعر منو!

  16. این کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #149
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    نيمه شب بود و غمي تازه نفس
    ره خوابم زد و ماندم بيدار
    ريخت از پرتو لرزنده ي شمع
    سايه ي دسته گلي بر ديوار


    همه گل بود ولي روح نداشت
    سايه اي مضطرب و لرزان بود
    چهره اي سرد و غم انگيز و سياه
    گوئيا مرده ي سرگردان بود !

    شمع , خاموش شد از تندي باد ,
    اثر از سايه به ديوار نماند !
    کس نپرسيد کجا رفت , که بود
    که دمي چند در اينجا گذراند !

    اين منم خسته درين کلبه تنگ
    جسم درمانده ام از روح جداست

    من اگر سايه ي خويشم، يا رب
    روح آواره ي من کيست؟ کجاست ؟


    فریدون مشیری

    Last edited by Ahmad; 03-10-2012 at 20:09. دليل: اضافه کردن نام شاعر

  18. 4 کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #150
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    یکی دیوانه ای آتش بر افروخت

    ز آن هنگامه جان خویش را سوخت

    همه خاکسترش را باد می برد

    وجودش را جهان از یاد می برد

    تو همچون آتشی ای عشق جانسوز

    من آن دیوانه مرد آتش افروز

    من آن دیوانه آتش پرستم

    در این آتش خوشم تا زنده هستم

    بزن آتش به عود استخوانم

    که بوی عشق برخیزد ز جانم

    خوشم با این چنین دیوانگی ها

    که می خندم به آن فرزانگی

    به غیر از مردن و از یاد رفتن

    غباری گشتن و بر باد رفتن

    در این عالم سرانجامی نداریم

    چه فرجامی ؟ که فرجامی نداریم

    لهیبی همچو آه تیره روزان

    بساز ای عشق و جانم را بسوزان

    بیا آتش بزن خاکسترم کن

    مِسم در بوته هستی زرم کن

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •