آقا این حمید سایت فیدراسیون! رو -- کرده نه؟! (عجب سوال چرتی! معلومه که کاره اونه دیگه!)![]()
آقا این حمید سایت فیدراسیون! رو -- کرده نه؟! (عجب سوال چرتی! معلومه که کاره اونه دیگه!)![]()
اصفهانی های عزیز و خوش صحبت و لهجه انتقادهاتون قبول اما بهتر نیست دیگه تموم کنیم بحثو ؟ از این به بعد به نقاط قوت و ضعف سریال بپردازیم ( البته به جز لهجه ! )
غیر اصفهانیای گرامی بهتره ما هم آتیش بیار معرکه نشیم !
Last edited by Sara; 22-08-2010 at 00:19.
شاید ما اصفهانیا پیشقدم اعتراض به این موارد بشیم که تو کشورمون کم نیست.من که شخصا حالا حالاها بیخیال این موضوع نمیشم چون بهم بر خورده.یادتون باشه ما مردم همون شهری هستیم که به مجموعه اقای گرفتار وکاراگاه رشید هیچ اعتراضی نکردیم.این حق پایتخت فرهنگی جهان اسلام نبود.
تیکشون به جریان بیست و یکی گل خوردن خیلی باحال بود... 90 این همه راجع بهش صحبت کرد، نتونست بفهمه کاره گرکانیه!!!![]()
تازه همونجا از واژه معروف " کل یوم" هم استفاده کرد![]()
حاجی حاجی تو دیگه چرا ؟؟؟
اسم این حسین محجوب نه حریرچیان این تو سریال صاحبدلان بازی کرده که قبلش هم تو رنگ خدا بازی کرده بود![]()
البته منظور ايشون از هوشنگ حريرچيان، اسم پدربزرگ سريال آشپزباشي بود
يادداشت ويژه: ديوار كوتاه فوتبال در مسير زايندهرود
ما تصور كنيد فوتباليستي مرتكب قتل شود و سپس ادعا و اشتياق حضور در اردوي تيم ملي را داشته باشد، تصور كنيد يك فوتباليست پس از ارتكاب قتل عمد بخواهد پيراهن ملي را بپوشد ...
سايت گل ـ حسن فتحي يك كارگردان شناخته شده در سينماي ايران است، كسي كه علاقهاش به فوتبال را از حضور هميشگياش در مسابقات دوستانه مشخص است. فتحي كارگرداني صاحب ايده و بازيكني خوش تكنيك است كه وقتي روبهروي او بازي ميكنيد خيلي سريع به استيل بازي او علاقمند ميشويد.
شايد همين علاقه به فوتبال است كه باعث شده او در سريال پرسروصداي در مسير زايندهرود سوژه فوتبال را به عنوان دستمايه اصلي داستان انتخاب كند. داستان اين سريال ماجراهاي فوتباليستي به نام مهران سارنگ است كه براي قرارداد با يك تيم اصفهاني به اين شهر ميآيد در يك تصادف فردي را به قتل
ميرساند در چند روز اخير داستان حول و حوش سارنگ و واكنشهايش پس از قتل چرخيده است، او كه در داستان فوتباليستي است در حد تيم ملي. پس از قتل از صحنه ميگريزد و قصد دارد براي ادامه فوتبال به امارات برود(!) جالب اينكه سارنگ پس از دستگيري هم به همان سياق به دنبال پرداخت ديه و حضور در تيم ملي فوتبال است كه به تازگي به آن دعوت شده است.
سارنگ مديربرنامهاي هم دارد كه شخصيتي تخت و يك بعدي دارد و در آخرين قسمت سريال با چك براي پرداخت خون بهاي مقتول نزد خانواده وي رفت و كتك مفصلي خورد ...
.
مهران سارنگ با بازي اشكان خطيبي فوتباليستي مشهور امابي اخلاق است كه احتمالا و به زودي سرش به سنگ مي خورد!
صرف نظر از داستان، قوتها و مشكلاتش كه بايد در مجالي ديگر و توسط افراد مختصصتر مورد نقد قرار بگيرد، بايد از ذهنيت كاملا منفي كارگردان نسبت به فوتبال و فوتباليستها و القاي آن به مردم از رسانه صداوسيماست.
در حال حاضر اين سريال از بابت ضعف بازيگران در بيان لهجه اصفهاني با انتقاد شديدي مواجه شده اما نكته مهمتر عدم شناختي است كه در پرداخت شخصيتهاي ورزشي سريال موج ميزند .همانطور كه قبلا اشاره شد در داستان اين سريال رويكرد فوتباليست و مديربرنامههايش (داستان فيلم در فصل نقل و انقالات ميگذرد) حضور وي در تيم ملي است. حال آنكه در اين روزها افراد را به جرم روزهخواري از پوشيدن پيراهن باشگاهي محروم ميكنند!
شما تصور كنيد فوتباليستي مرتكب قتل شود و سپس ادعاي و اشتياق حضور در اردوي تيم ملي را داشته باشد، تصور كنيد يك فوتباليست پس از ارتكاب قتل عمد بخواهد پيراهن ملي را بپوشد ...
اگر شما يك خواننده قديمي مطبوعات ورزشي باشيد ميدانيد كه چنين امكاني وجود ندارد. درواقع روزنامهها و مراجع مختلف انضباطي بلايي سر فرد خاطي خواهند آورد كه او فوتبال را كنار بگذارد. اگر به تاريخ نيز رجوع كنيم هرگز به خبري درباره يك فوتباليست مليپوش قاتل برنخوردهايم ...
در واقع با وجود همه كاستيها و بياخلاقيها جامعه فوتبال ما هنوز مشكلي به نام جرمهاي سنگين ندارد، جرمهاي فوتباليستهاي ما بيشتر شامل مسائلي مثل خانه مجردي، شب زندهداري و در مواردي خلافهاي جوانانه است كه البته با توجه به شرايط تحصيلي و اجتماعي ايشان چندان هم غيرطبيعي نيست.
اين مقاله قصد نداشت به دفاع از فوتباليستها بپردازد اما هر فوتباليستي در هر حدي از تحصيلات، سواد و شهرت ميداند كه بعد از قتل راه گرفتن رضايت برشمردن سوابق ملي، افتخارات باشگاهي و تكيه كردن به شعار هواداران نيست. حقيقتش اين جماعت پا به توپ باهوشتر و زيركتر از اين حرفها هستند كه به اين راحتي طناب دار بر گردن خود بياندازند!
اكبريصحت: «در مسير زاينده رود» به زبان ساده به علايق مخاطب پاسخ داد
خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: سريال «در مسير زاينده رود» به زبان ساده به علايق مخاطب پاسخ داده و در كنار آن كارگردان آن توانسته است ظرافتهاي هنري را هم در اين مجموعه رعايت كند.
«جليل اكبري صحت» روزنامهنگار و منتقد سينما در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد سريالهاي در حال پخش تلويزيون در ماه مبارك رمضان، اظهار داشت: تلويزيون با كشف اين كه ميتواند وقت مخاطب خود را بعد از افطار پر كند، به سمت بهينهسازي گام برداشته است و به زبان ديگر اين جنس سريالها، با سريالهاي اوايل دهه 70 به شدت فاصله گرفته است.
وي در ادامه تاكيد كرد: با ورود شبكههاي خارجي كه به علايق مخاطبان ايراني كمي نزديك است، تلويزيون ايران ناچار به يك رقابت تنگاتنگ با آنها است، مخصوصا اين كه خانوادههاي متدين علاقهمند هستند كه از فرهنگ بومي استفاده كنند كه خوشبختانه تلويزيون به اين خواسته و تمايلات پاسخ مثبت داده است اما در راه تحقق اين قضيه مشكلاتي هم موجود است و يكي از مشكلات، اين است كه تلويزيون تا بهرهوري كامل فاصله دارد.
وي ادامه داد: مشكل بعدي اين است كه تلويزيون در سفارش به تركيبي از فيلمسازان و هنرمندان اتكاء كرده است كه در ابعاد معناگرايانه فيلم ميسازند اما تمام سلايق و علايق مخاطب را پوشش نميدهند.
اين منتقد در ادامه خاطرنشان كرد: من در سريالهاي ماه مبارك رمضان در سالهاي اخير، دو سريال «نردبام آسمان» ساخته محمدحسين لطيفي و «در مسير زاينده رود» ساخته حسن فتحي را بيشتر پسنديدهام چرا كه اين دو سريال از يك خاصيت ساده و مهمي برخوردارند كه ميتوانند بسيار ساده به خواستها و علايق مردم نزديك شوند. سال گذشته با «نردبام آسمان» مسائل تاريخي به زبان ساده مطرح شد كه به نياز مردم پاسخ داد و امسال هم سريال «در مسير زاينده رود» بسيار ساده به علايق مخاطب پاسخ داد. به زبان ديگر اين دو سريال با استفاده از زبان ساده توانستهاند ظرافت هنري را بهكار گيرند. در واقع اين دو كارگردان به پايه و اساس كار خود اشراف دارند و در كنار آن، ظرافت را هم در كار خود اعمال ميكنند.
«جليل اكبري صحت» در پايان اين گفتوگو نيز خاطرنشان كرد: امسال سريال «نون و ريحون» ساخته فرزاد مؤتمن و «جراحت» ساخته محمدمهدي عسگرپور هم سريالهاي خوبي هستند اما سريال «ملكوت» ساخته محمدرضا آهنج با كپيبرداري ايده «شبنشيني در جهنم»، سريالي را به خورد مخاطب ميدهد كه در آن قرار است از دين، دنيا، آخرت، سينما و سياست حرف زده شود اما اين اتفاق به خوبي نميافتد. البته «محمدرضا آهنج» كارگردان خوبي است اما اين سريال وي، بيشتر به يك كپي نخنما شبيه است و در كنار آن، متأسفانه مخاطب را هم جذب نميكند.
---------- Post added at 02:25 PM ---------- Previous post was at 02:25 PM ----------
شريفي: روح زندگي در سريال «در مسير زاينده رود» جاري است
خبرگزاري فارس: يك تهيه كننده اصفهاني با اشاره به اين كه لهجه «در مسير زايندهرود» بيشتر مربوط به حواشي اصفهان است، از اين سريال دفاع كرد و گفت: در سريال «در مسير زاينده رود» به كارگرداني «حسن فتحي» روح زندگي جاري است.
اميرحسين شريفي تهيه كننده سينما و تلويزيون كه خود متعلق به اصفهان است، در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره لهجه بازيگران مجموعه تلويزيوني «در مسير زاينده رود» به كارگرداني «حسن فتحي» گفت: آقاي فتحي سريال بسيار خوبي ساخته است كه در آن روح زندگي جاري است و كاري در خور توجه و تأمل به شمار ميآيد.
وي افزود: اما در كنار اين نقاط قوت، من هم معتقدم اين سريال از بخش لهجه بازيگران آسيب ديده است، لهجه بازيگران اين سريال متعلق به مردم اصفهان نيست و بيشتر حواشي اصفهان با اين لهجه صحبت ميكنند.
شريفي در ادامه اظهارداشت: يكي از مشكلات اصلي سريال اين است كه بازيگران در اواسط حرف زدن، يادشان ميرود كه لهجه اصفهاني داشتند و در نيمه گفتن ديالوگهايشان دوباره فارسي صحبت ميكنند، در حالي كه لهجه اصفهاني شكر است و شيرين.
وي گفت: ساخت سريالهايي كه در آن لهجه شهر خاصي مورد استفاده قرار ميگيرد، بايد با دقت و ظرافت خاصي صورت گيرد تا همه طيف مخاطبان را راضي نگه دارد.
---------- Post added at 02:29 PM ---------- Previous post was at 02:25 PM ----------
تهیهکننده در مسیر زایندهرود:
لهجه بازیگران بدآموزی ندارد/ تصویربرداری ادامه دارد
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "در مسیر زایندهرود" ضمن اشاره به این که لهجه بازیگران بدآموزی ندارد تاکید کرد در این مجموعه سعی شده تقابل لمپنیسم و فرهنگ به تصویر درآید.
اسماعیل عفیفه، تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "در مسیر زایندهرود" در پاسخ به این سئوال که این سریال در قسمت اول و دوم به نظر میرسید قصه شیرینی دارد ، اما از قسمت سوم به بعد ماجرا شکل دیگری پیدا کرد، به خبرنگار مهر گفت: به هر حال این هم تکنیک است. با توجه به اینکه اتفاقات در اصفهان رخ میدهد شاید به همین دلیل احساس کردید که قصه مجموعه باید شیرین باشد. ما تلاش کردیم زندگی یک فوتبالیست در تهران و یک خانواده معمولی را در اصفهان به موازات هم پیش ببریم که هر کدام از آنها با مسائل مختلف رو به رو هستند.
وی در ادامه افزود: در واقع پرداخت به تفاوتهای این دو خانواده برایمان مهم بود و سعی کردیم شخصیتپردازی صحیح دربیاید تا به هدف خود برسیم. البته چون تعداد زیادی از قسمتهای مجموعه مانده من نمیتوانم زیاد وارد جزییات شوم، اما در مجموع گروه تلاش کردند تا اثر جذابی تهیه شود و موضوعهایی که مطرح میشود در ذهن مخاطب چالش برانگیز باشد.
سریالهای ما در تهران خلاصه شده است، به همین دلیل فضاها هم به لحاظ بصری برای مخاطبان تکراری هستند
این تهیهکننده درباره انتخاب اصفهان به عنوان لوکیشن اصلی این سریال توضیح داد: سریالهای ما در تهران خلاصه شده است، به همین دلیل فضاها هم به لحاظ بصری برای مخاطبان تکراری هستند. ما سعی کردیم مخاطب را از شهر تهران به جای دیگری ببریم، به همین دلیل اصفهان را انتخاب کردیم. البته این طرح که سریالها بهتر است فقط در تهران خلاصه نشود و از لوکیشن شهرهای مختلف نیز بهره برده شود را دو سال پیش به صورت شفاهی با آقای مرتضی میرباقری معاون سیمای سازمان صدا و سیما و مهدی فرجی مدیر شبکه یک ارائه کردیم.
عفیفه یادآور شد: از سوی دیگر شهر اصفهان نماینده فرهنگ ایران است و به لحاظ بصری و زیباشناسی جذابیت های زیادی دارد. در مجموعه "در مسیر زایندهرود" نه تنها سعی کردیم نشان دهنده فرهنگ زیبای اصفهان باشیم ، بلکه سعی کردیم تقابل لمپنیسم و فرهنگ را نشان دهیم. از سوی دیگر چون رشته فوتبال طرفداران زیادی دارد تلاش کردیم به مقوله اخلاق در این حوزه بپردازیم. به همین دلیل از آرش برهانی و کریم باقری به عنوان بازیگران بی حاشیه و با اخلاق در طول کار بهره بردیم تا معنی فتوت درک شود.
وی درباره اینکه چه مقدار از کار در اصفهان ضبط شد، توضیح داد: ما حول و حوش یک ماه در اصفهان بودیم و صحنههای خارجی و برخی لوکیشنهای خاص را ضبط کردیم. البته لوکیشنی هم در تهران پیدا کردیم که معماری آن کاملاً به خانههای اصفهانی نزدیک بود.
این تهیهکننده در پاسخ به این سئوال که آیا تصویربرداری مجموعه تمام شده یا نه؟ توضیح داد: تصویربرداری بخش اعظم تهران تمام شده، اما هنوز بخش کمی است که باید تصویربرداری کنیم. البته صحنهای هم داریم که هنوز تصمیم نگرفتهایم در تهران ضبط شود یا در اصفهان.
عفیفه درباره انتخاب علیرضا نادری به عنوان نویسنده و حسن فتحی کارگردان که با آنها در "میوه ممنوعه" و "اشکها و لبخندها" نیز همکاری داشته، گفت: طرح این سریال را علیرضا نادری پیشنهاد کرد. از سوی دیگر علیرضا نادری و حسن فتحی نویسنده و کارگردان توانایی هستند. وقتی افراد متبحر کنارم هستند، چرا باید ریسک کنم و فرد دیگری را انتخاب کنم. "میوه ممنوعه" و "اشک ها و لبخندها" تجربه خوبی بود و سعی کردم این تجربه را تکرار کنم.
وی درباره استفاده از بازیگران تئاتر گفت: بازیگران تئاتر خیلی خوب و حرفهای هستند و سعی میکنم در کارهایی که میسازم از آنها استفاده کنم. همیشه هم نتیجه خوب گرفتیم.
این تهیه کننده درباره استفاده از بازیگران غیر چهره مثل مهدی سلطانی گفت: گرچه مردم چهره او را نمیشناختند، اما به خوبی از پس کار برآمد و مردم از بازی او لذت میبرنند، چرا که با درک درستی از نقش توانست آن را جذاب کند. علاوه بر آن تا جایی که میتوانستیم از بازیگران اصفهان هم بهره بردیم.
عفیفه درباره موضع منفی که اکثر مسئولان اصفهان درباره لهجه اصفهانی در مجموعه "در مسیر زایندهرود" داشتند، گفت: گرچه دوستان اعتراض زیادی داشتند، اما ما هم توجیه خودمان را داریم. در ابتدا باید این سئوال را پرسید که آیا باید در شهرستان ها کار کرد یا نه؟ مسلماً اگر بخواهیم کار کنیم نمی توانیم فقط از بازیگران بومی استفاده کنیم و باید بازیگران تهران هم باشند چرا که در این صورت مثل آثار مراکز استانها میشود که در حد متوسط است، چرا که آنها بیشتر از بازیگران بومی استفاده میکنند. ما قصد داشتیم کاری با استاندارد بالا بسازیم.گرچه اغلب بازیگران تهرانی هم ریشه شهرستانی دارند،
قبول دارم به خاطر لهجه کمی مجموعه لطمه خورده است، ولی بدآموزی ندارد و مردم با شخصیت ها ارتباط خوبی برقرار کردند
وی خاطرنشان ساخت: البته میپذیریم که لهجه ای که بازیگران مجموعه "در مسیر زاینده رود" دارند لهجه اصیل اصفهانی نیست، اما باید قبول کنید که ما در فرصت کم این مجموعه را ساختیم و زمان زیادی نداشتیم. البته اگر هم زمان داشتیم باز هم نمی توانستیم آن لهجه اصیل اصفهانی را داشته باشیم، چون این لهجه آهنگ خودش را دارد و جز اصفهانی ها فرد دیگری نمیتواند با همان آهنگ صحبت کند. قبول دارم به خاطر لهجه کمی مجموعه لطمه خورده است، ولی بدآموزی ندارد و مردم با شخصیت ها ارتباط خوبی برقرار کردند. ما قصد داشتیم بیشتر فرهنگ اصفهان را به درستی نشان دهیم. امیدوارم مردم از این مجموعه لذت ببرند.
---------- Post added at 02:30 PM ---------- Previous post was at 02:29 PM ----------
فتحی یک گام به جلو برداشته است
طهماسب صلح جو، منتقد معتقد است "در مسیر زاینده رود" به کارگردانی حسن فتحی در میان مجموعههای رمضانی به لحاظ موضوع، ساختار، کارگردانی و بازی شسته و رفتهتر است.
طهماسب صلح جو منتقد در ارزیابی مجموعههای ماه رمضان به خبرنگار مهر گفت: در میان مجموعههای ماه رمضان سریال "در مسیر زاینده رود" به لحاظ موضوع، ساختار، بازی و کارگردانی در مقایسه با دیگر سریالها شسته و رفتهتر است. در این مجموعه موضوعهایی مطرح میشود که شرایط اجتماعی امروز است. در واقع این کار حسن فتحی در کارنامه او یک قدم به جلو است.
وی در ادامه افزود: حسن فتحی فیلمساز خوش ذوقی است. روایت قصه در هر اثری خیلی اهمیت دارد . آن چه باعث ترغیب مخاطب برای دیدن مجموعه "در مسیر زاینده رود" می شود روایت قصه و تعلیق های مناسب است. شخصاً این مجموعه را هر شب پیگیری می کنم . ویژگی دیگر این مجموعه نشان دادن فرهنگ اصیل مردم اصفهان است که به درستی به این موضوع پرداخته است. البته منظورم صحبت کردن بازیگران با لهجه اصفهانی نیست، چرا که لهجه بازیگران ضعف هایی دارد، اما گویش و دیالوگ ها مبتنی بر ادبیات و فرهنگ اصفهان است .
این منتقد خاطر نشان ساخت: حسن فتحی در این مجموعه به خوبی از لوکیشن استفاده کرده و نماهای خوبی از معماری اصفهان نشان داده می شود که گویای هویت اصفهان است.در واقع تصویربرداری سنجیده به موفقیت کار کمک کرده است. البته این قضاوت من درباره 10 قسمتی است که از پخش مجموعه های ماه رمضان می گذرد. به هر حال جمع کردن کار هم اهمیت زیادی دارد، اما تا الان به نظرم "در مسیر زاینده رود" بهتر از سریال های دیگر است ، چرا که مجموعههای دیگر ماه رمضان آنقدر برایم جالب نبوده که آن را پیگیری کنم.
بهتره بحث لهجرو همین جا تموم کنیم .
Last edited by hermione; 22-08-2010 at 14:50.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)