گاهی که به خود می ایم
یادم می اید اصلا زنگ را نزده ام
اصلا کسی به دنبالم نیامده است
و دوباره وسوسه می شوم
که دوباره
تا در خانه ات...
و گاهی
سالها پشت در منتظر می مانم..
گوش ایستاده ام
تا بعد از گذشتنت، غافلگیرت کنم..
گاهی که به خود می ایم
یادم می اید اصلا زنگ را نزده ام
اصلا کسی به دنبالم نیامده است
و دوباره وسوسه می شوم
که دوباره
تا در خانه ات...
و گاهی
سالها پشت در منتظر می مانم..
گوش ایستاده ام
تا بعد از گذشتنت، غافلگیرت کنم..
هر کس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا ، دوست جدا می شکند
بیگانه اگر می شکند حرفی نیست
از دوست بپرسید که چرا می شکند
![]()
امشب با تمام وجودم حسش کردم...
/
در شکست جام دل احتیاج سنگ نیست
این شقایق با نگاهی سرد پر پر می شود...
کاش
پینوکیوی دماغ دراز بودی
تا
تکلیفم
با دروغهایت مشخص بود
گر نچرخد فلک به کام ما
کاری میکنم که دیگر نچرخد
شویل شیرین کرماشان
کی وه یادو چو عشقه گی جاران
غزل واری داوان داوان
و ناو شویله کرماشان...
تویی یار منو یار دگر را از چه می خواهم؟
به تو مشغولمو کار دگر را از چه می خواهم؟
![]()
چه صدایی آمد ؟
ضربه ای کوفت به دیواره زندان دستی ؟
ضربه می کوبد همسایه زندانی من
پاسخی می جوید
دیده را می بندم
در دل از وحشت تنهایی او می خندم
من آدم شادی نیستم واسه همین
همیشه غم توی چشمام داره کمین
پس همین شده دلیل تا اینکه همه برداشت بد کنن از این
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)