تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 15 از 55 اولاول ... 511121314151617181925 ... آخرآخر
نمايش نتايج 141 به 150 از 545

نام تاپيک: دیالوگهای فراموش نشدنی / سریال

  1. #141
    آخر فروم باز sepehr_x50's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    10,302

    پيش فرض

    چقدر خوبه کل دیالوگ هارو میشه رو نت پیدا کرد، دیگه مجبور نیستم تایپ کنم... : دی

    House, M.D. | Episode 3-03


    (Powell’s room, House enters followed by all the ducklings)

    Powell: Whole team. Must [Coughs.] be bad news.

    House: Nope. Bone marrow biopsy revealed multiple myeloma. [Chase and Foreman exchange looks.] It's not good news, but there are some treatments. [Cameron is staring at House] We have to draw some blood…

    Powell: What about my breathing?

    House: Associated hyperviscosity syndrome; gummed up the blood vessels in your lungs.

    Powell: Dr. Chase said my calcium is normal.

    House: Mm. We call him Dr. Idiot. [Chase rolls his eyes, Foreman crosses his arms.]

  2. 4 کاربر از sepehr_x50 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #142
    آخر فروم باز OSEN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,396

    پيش فرض

    The Walking Dead S1-E05




    [توضیح اینکه جیم ، خانوادش رو با حمله ی زامبی ها از دست داده و شب قبل هم که به کمپ گروهشون حمله شد، یه زامبی بدن جیم رو گاز گرفته و چندساعت دیگه جیم هم تبدیل به زامبی میشه ... حالا همه ی نقشه هایی که جیم برا زندگیش کشیده بوده به باد رفته]

    جیم : برا منم یه قبر کنار گذوشتی ؟
    ریک : هیچکس نمیخواد همچین کاری بکنه .
    جیم : اصلا به چیزی که تو دلت میخواد بستگی نداره !.
    صداش رو میشنوی !.... صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی .




    پ.ن : (خیلی با این دیالوگ حال کردم )




    .

  4. 14 کاربر از OSEN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #143
    پروفشنال Alijo0on's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    تهران کثیفـــ
    پست ها
    607

    پيش فرض

    The Walking Dead S1-E05




    [توضیح اینکه جیم ، خانوادش رو با حمله ی زامبی ها از دست داده و شب قبل هم که به کمپ گروهشون حمله شد، یه زامبی بدن جیم رو گاز گرفته و چندساعت دیگه جیم هم تبدیل به زامبی میشه ... حالا همه ی نقشه هایی که جیم برا زندگیش کشیده بوده به باد رفته]

    جیم : برا منم یه قبر کنار گذوشتی ؟
    ریک : هیچکس نمیخواد همچین کاری بکنه .
    جیم : اصلا به چیزی که تو دلت میخواد بستگی نداره !.
    صداش رو میشنوی !.... صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی .




    پ.ن : (خیلی با این دیالوگ حال کردم )




    .
    دقیقا اینو میگه : " صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی " ؟؟
    این جمله رو من تو فیس بوک قبلا ها از یه بنده خدایی شنیده بود خیلی سنگینه !
    باید ببنیم این اپیزودو ...

  6. #144
    آخر فروم باز OSEN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,396

    پيش فرض

    سلام .
    دقیقا اینو میگه : " صدای خنده های خدا، وقتی داری برای زندگیت نقشه ها میکشی " ؟؟
    این جمله رو من تو فیس بوک قبلا ها از یه بنده خدایی شنیده بود خیلی سنگینه !
    باید ببنیم این اپیزودو ...
    علی جان دقیقا اینو میگه :
    That, uh... that sound you hear, that's God laughing .while you make plans .

    فکر میکنم جمله ی معروفی از بزرگی باشه ولی شک دارم . چون خیلی آشنا بود برا منم .
    حرفش که خیلی قشنگه . موقعیتی که این دیالوگ گفته شد هم ، بهترین موقعیت بود و باعث شد که عجیب حال کنم باش .



    .

  7. 2 کاربر از OSEN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #145
    آخر فروم باز sepehr_x50's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    10,302

    پيش فرض

    [Cuddy and a few business-looking people walk into the room]

    Cuddy: What are you doing here? I have this room booked from 2 to 3.

    House: [Turns around and feigns surprise.] Oh, 2 East coast time? [Cameron looks resigned.] I thought you meant Pacific, which is stupid of me I guess.
    House, M.D. | Episode 3-04

  9. 6 کاربر از sepehr_x50 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #146
    پروفشنال Alijo0on's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    تهران کثیفـــ
    پست ها
    607

    پيش فرض

    سیزن 3 از Big Bang theory ...
    اپیزودهای آخر ، وقتی شلدون مست میکنه میخواد سخنرانی کنه !!!

    آخرش and Now look at the Uranus (شرتشم در میاره پشت به ملت!!!) از همه بدتر لود شدنش رو یوتیوبه !!!
    و اون قسمتی که insomnia میگریه از اولش مث دیونه ها آخرش میره تو استحر توپ و یازینگا بازی
    لئونارد میره از تو استخر بیارتش بیرون ، شلدونم میگخه اگه تونستی ...
    Bazinga --- Bazinga
    و اپیزود 20 فک کنم وقتی از دیزنی لند میاد با پنی موقعه خواب ، No Goofy No !!!

  11. #147
    اگه نباشه جاش خالی می مونه amanofnoname's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    412

    پيش فرض

    سلام .

    علی جان دقیقا اینو میگه :
    That, uh... that sound you hear, that's God laughing .while you make plans .

    فکر میکنم جمله ی معروفی از بزرگی باشه ولی شک دارم . چون خیلی آشنا بود برا منم .
    حرفش که خیلی قشنگه . موقعیتی که این دیالوگ گفته شد هم ، بهترین موقعیت بود و باعث شد که عجیب حال کنم باش .



    .



    You want to make God laugh? Tell him your future plans.
    Woody Allen
    Last edited by amanofnoname; 10-12-2010 at 23:04.

  12. 8 کاربر از amanofnoname بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #148
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    قهوه تلخ
    قسمت بیست‌وششم:

    - جهانگیر شاه: شما هم خریت کردید از او پولی نگرفتید.

    - بلدالملک:‌ بله قبله عالم حقیقتاً که خریت کردیم.

    - جهانگیر شاه:‌ خب ما چه؟ چی کار بکنیم این وسط؟

    - اقبال خان: شما مثل ما خریت نمی‌کنید. بالاخره باید یک فرقی بین خریت ما و خریت شما باشد!

  14. 8 کاربر از M3HRD@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #149
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    قسمت هشتم قهوه تلخ:
    - نیما: ‌یعنی چی؟ پول آش پشت‌پای قبله‌ی عالمتون رو هم اینا باید بدن؟

    - دامبول: به بنده چه مربوطه؟‌ این یه حرکت خودجوش رعیتی است برای عرض ادب و احترام خدمت قبله‌ی عالم.

    - نیما:‌ بله خودش جوشیده! مشخصه!

    - دامبول: البته ما یه کم شعله‌اش رو زیاد کردیم تا زودتر هم بجوشه!

  16. 8 کاربر از M3HRD@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #150
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    قهوه تلخ
    قسمت چهاردهم:


    - نیما: ‌از زمانی که این کاترین خانم...

    - جهانگیر شاه: سوگلی.

    - نیما: ...بله همون خانم سوگلی تشریف آوردن، فکر نمی‌کنید شما یه مقداری نسبت به فخرالتاج خانم در واقع بی‌توجه شدید؟

    - جهانگیر شاه: نخیر فکر نمی‌کنیم.

    - نیما: یعنی اصلاً به فخرالتاج خانم، به دختر بزرگتون و به زندگی‌تون فکر نمی‌کنید؟

    - جهانگیر شاه: نخیر فکر نمی‌کنیم.

    - نیما: یعنی فقط به خانم سوگلی فکر می‌کنید؟

    - جهانگیر شاه: به او هم فکر نمی‌کنیم.

    - نیما: ببخشید به چی فکر می‌کنید شما؟

    - جهانگیر شاه: ما اصولاً اصلاً فکر نمی‌کنیم! قبله عالم فقط بازی می‌کند، حال می‌کند، کیف می‌کند، عشق و صفا،‌ دوباره بازی می‌کند، حال می‌کند، عشق و صفا... فکر نمی‌کند که! بخارانید!

  18. 5 کاربر از M3HRD@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •