بچه ها چرا انقدر زشت شده بود؟عکسهای این آخری هاش واقعا ناراحت می کرد منو..
بچه ها چرا انقدر زشت شده بود؟عکسهای این آخری هاش واقعا ناراحت می کرد منو..
واقعا از دست اين ايرانيا مايكل جكسون تو گور هم راحت نيست... آخه تابناك يا هر رسانه ي در پيت ديگري كيلو چنده كه بياد در مورد مايكل چيزي بنويسه؟! من اصلا اين نوع رسانه ها را آدم هم حساب نميكنم.علاوه بر موسيقي، به كار تجارت نيز اشتغال داشت و پرونده اخلاقي وي سرشار از مشكلات و مسائل جنجالي همچون تغيير مكرر جنسيت، تغيير رنگ پوست، اتهام سوءاستفاده جنسي از كودكان و مسائلي از اين دست بود
اونا فقط بلدن برن درمورد اسراييل بنويسن كه تو نقشه نيست، يا اينكه آمريكا دشمن بشريت هست...
چه چيزايي آدم ميشنوه!
ممنون، راست ميگين.بی خود شایعه سازی نکنید ... هنوز سایت رسمی مایکل هیچ چیزی رو تصویب نکرده و الان خیلی از سایت ها دارن شایعه سازی می کنن ...
بیچاره در اوج بود که این بلا ها پشت سر هم براش پیش اومد ... هزاران هزار شایعه و ... بیماری پوستی و 12 سال دوری از عرصه موسیقی ... همه پیر میشن و کم کم از اون نقطه اوجشون دور میشن ... این همچنان داشت بالا میرفت ... هر سال محبوب تر و معروف تر میشد ... ولی نمی دونم چی شد که این بلا ها سرش اومد ، من اون موقع خیلی کوچیک بودم ، واقعا بی همتا بود ، در زمینه موسیقی هیچ کس رو به اندازه اون نمی دیدم ، یک غول واقعی در موسیقی بود ...بچه ها چرا انقدر زشت شده بود؟عکسهای این آخری هاش واقعا ناراحت می کرد منو..
سم که نبوده
گفتن ماده مخدر بوده که باعث ایست قلبی میشده
این دکتره هم که نیست بدجوری مشکوک میزنه
اما خب به مرگ طبیعی نمرده
خدا بیامرزتش
KING OF POP
مثل اين كه دكترشو گرفتن
پليس 3 ساعت باهاش صحبت كرده
گويا گفتن مضنون نيست
من دقيق خبر ندارم اگر كسي خبري داره بگه
آخرین شب زندگی مایکل جکسون به خوشی گذشت
امروز (شنبه) در حالی که میلیون ها تن از هواداران مایکل جکسون از روسیه تا مکزیک به سوگ او نشسته اند و ستاره او در پیاده روی بلوار هالیوود گلباران شده است، کامیون های باربری در آخرین خانه مسکونی جکسون در لس آنجلس، در حال انتقال اثاثیه او به مکان نامعلومی هستند.
مایکل جکسون که روز پنج شنبه ۲۵ ژوئن در لس آنجلس درگذشت، شب آخر زندگی خود را روی صحنه، جایی که بیش از هر جای دیگر دوست می داشت گذراند. سلطان موسیقی پاپ در آخرین شب حیات خود چهارشنبه شب گذشته به مرکز استیپل سنتر لس آنجلس رفت تا به تمرین نهایی کنسرتی که هواداران او بی صبرانه انتظار آن را می کشیدند بپردازد.
مایکل جکسون، ده ها رقصنده ، نوازندگان ارکستر او، طراحان رقص، طراح لباس و وسائل صحنه و کارگردان های هنری کنسرتی که هرگز اجرا نشد؛ قرار بود تا اوائل هفته آینده به شهر لندن در انگلستان پرواز کنند تا روی صحنه بزرگ «آرینای ۰۲» این شهر یک بار دیگر یک تمرین کلی انجام دهند. اما در حدود نیم روز پنج شنبه جکسون دچار ایست قلبی شد.
کسانی که در محل تمرین در مرکز استیپل حضور داشتند، مایکل جکسون را سرحال و پرشور توصیف می کنند و می گویند مایکل از پیشروی کارها انرژی تازه ای یافته بود و هیچگونه نشانی از آنچه روز بعد بر او واقع شد در ظاهر او نمایان نبود.
کارگردان کنسرت، کنی اورتگا، طراح رقص و کارگردان سینما که تازه ترین فیلم او به نام «موزیکال دبیرستان» و دو شوی تئاتری موزیکال او، «هانا مونتانا» و «دیرتی دنسینگ» از موفقیت زیادی برخوردار است چهار ماه قبل هنگامی که به گروه جکسون پیوست آن را «بزرگ ترین افتخار زندگی هنری» خود خواند که بتواند با مایکل جکسون این نابغه موسیقی جهان همکاری کند.
اورتگا می گوید در طول چهار ماه گذشته، مایکل با خوشحالی فراوان در تمام مراحل کار این کنسرت مشارکت داشت و مطابق معمول ۱۵۰ درصد از وجود خود را در آن گذاشته بود: «چهارشنبه شب، مایکل چند دقیقه ای در کنار من ایستاد و ما هر دو به صحنه که حالا کار آن تکمیل شده بود نگاه کردیم و من شعف و شادی او را حس کردم که از اینکه به مراحل تکمیل کار تا این حد نزدیک شده اند تا چه حد به خود می بالد. او واقعا خوشحال بود و بی صبرانه در انتظار اجرای این برنامه های تازه بود.»
اورتگا به خبرنگاران گفت که او در حین کار هیچ گونه نشانه ای از این مسئله که مایکل جکسون از دارو و یا داروهایی استفاده می کرده، ندیده است و فکر نمی کند که جکسون با ورزش چند ساعت در روز به خود آسیبی رسانده باشد: «مایکل هر روز می رقصید، نرمش می کرد و با طراح رقص ما تراویس پین ساعت های متوالی تمرین می کرد. او لاغر اما در شرایط عالی بدنی بود. به خصوص هنگامی که قرار بود روی صحنه برود همیشه وزنش کم می شد و به دلیل همین تمرین ها بدنش در وضعیت بهتری قرار می گرفت. »
اورتگا در ادامه این سخنان می گوید مایکل جکسون به اندازه کافی وقت استراحت داشت: «مایکل هر روز به محل تمرین می آمد و بعد از چند ساعت کار با رقاصان، طراحان، خوانندگان گروه کر، اعضای ارکستر و طراحان صحنه؛ به خانه باز می گشت و به استراحت می پرداخت. او مراقب سلامتی خود بود و در عین حال می کوشید تا در تمام مراحل مختلف تهیه برنامه شرکت داشته باشد.»
رندی فیلیپس، مدیر شرکتی که کار تهیه کنسرت مایکل جکسون را به عهده داشت و بیش از ۲۰ میلیون دلار برای آن سرمایه گذاری کرده بود یکی دیگر از کسانی است که چهارشنبه شب در مرکز استیپل حضور داشت: «این آخرین تمرین واقعا شگفت انگیز بود. مایکل به بهترین نحو برنامه خود را اجرا کرد به طوری که مو بر اندام انسان راست می ماند. »
فیلیپس گفت: «من واقعا افتخار می کنم که توانستم در این آخرین جلسه حضور مایکل جکسون بر روی صحنه شاهد آن باشم. شاهد اعتماد به نفس کم نظیری که از خود نشان داد و غرور و افتخاری که هنگام اجرای تازه ترین ابتکارات هنری در او موج می زد. این خاطره ای است که من برای همیشه در روح و قلب خود ازمایکل جکسون خواهم داشت. خاطره ای ابدی و فراموش نشدنی.»
کن اهلریچ که ده ها برنامه تلویزیونی از مایکل جکسون در طول دوران زندگی حرفه ای او تهیه کرده است چهارشنبه شب به استیپل سنتر رفته بود تا درباره امکان پخش ماهواره ای یکی از کنسرت های تازه مایکل جکسون با او صحبت کند: «او از من به گرمی استقبال کرد و خیلی شاد و سرحال به نظر می آمد و دائم با همه شوخی می کرد. پس از گفتگو مایکل از من دعوت کرد که بمانم و تمرین آخر را روی صحنه تماشا کنم.»
اهلریچ می گوید: « هرچند این صحنه ها هنوز در دست تهیه بودند اما حضور مایکل چنان قدرتمند بود که مرا شگفت زده کرد. ناگهان احساس کردم این کریس براون، جاستین تیمبرلیک یا آشر نیست که من تماشا می کنم. این مایکل جکسون است، نابغه ای که در مدرن ترین شکل هنری که تا کنون از او دیده ام روی صحنه تجسمی دوباره پیدا کرده است.»
آلونزو، یک شعبده باز سیرک است که مایکل جکسون او را برای بخشی از کنسرت استخدام کرده بود. بخشی که او نیزه نورانی را به صورتی به روی صحنه پرتاب می کند که چرخی به دور بدن جکسون می زند، به میان جمعیت می رود از بالای سر آن ها یک بار دیگر به سوی مایکل جکسون پرواز کرده و در دست او قرار می گیرد: «مایکل ساعت ۶ بعداز ظهر به محل تمرین رسید اما تا ساعت ۹ شب تمرین خود را شروع نکرد. به نظر می رسید که صدایش کمی گرفته است. اما حالش بسیار خوب بود و خوشحال و سرحال به نظر می رسید. او چند آهنگ را پشت سرهم خواند بعد رفت تا به وسائلی که برای اجرای آهنگ «تریلر» انتخاب کرده بود نگاه کند. یک عنکبوت
سیاه غول آسا! او در حال رقص و شوخی با اطرافیان بود و می خندید. اگر درد بدنی یا مسئله دیگری داشت به نظر هیچ یک از ما نرسید که اینچنین است. »
فرانک دیلیو، مدیر برنامه های مایکل جکسون هم می گوید: «او حال و روز خیلی خوشی داشت و اصلا به نظر نمی رسید که مسئله ای داشته باشد. مایکل حتی با چالش های اجرایی برنامه ها نیز با خوشبینی برخورد می کرد. او در انتظار بازگشتی بود که ابر ستاره بودن او را یک بار دیگر و به شکلی که همیشه در ذهن خود پرورانده بود ثابت کند و همه چیز می رفت تا او را به آن لحظه برساند.»
دیلیو می گوید: «او می خواست فرا نژادی و فرا فرهنگی بودن خود را به نمایش بگذارد، بخش عظیمی از بدهی های خود را پرداخت کند و به سه فرزند خود فرصتی بدهد تا بفهمند چرا میلیون ها هوادار پدرشان در سراسر دنیا او را به عنوان سلطان موسیقی پاپ جهان می شناسند.»
دیلیو می گوید: «آن شب او به من گفت که تا چه حد از اینکه همه چیز به خوبی پیش می رود خوشحال است.»
به نقل از صدای آمریکا
Last edited by boy_kochak; 28-06-2009 at 22:55.
من هنوز نتونستم باور کنم.....
عشقم مایکل بود.....
تو سفر بودم که داداشم زنگ زد و خبرشو داد :(
تازه هفته دیگه تور لندنش بود :((
به هر حال...همیشه در قلب منی....
تماس تلفنی با 911 منتشر شد
در ساعت 12:21 بعد از ظهر روز 5 شنبه 25 ژوئن، یکی از کارمندان مایکل از منزل او در لس آنجلس با مرکز فوریتهای 911 تماس گرفت. این تماس تلفنی بر روی اینترنت قرار گرفته و در اینجا قابل شنیدن است.
در این تماس گفته میشود که مایکل جکسون بیهوش است و نفس نمی کشد و پزشک وی سعی میکند او را به زندگی باز گرداند.
تماس گیرنده: آقا ما فورا به یک آمبولانس احتیاج داریم.
تلفن چی: بسیار خوب، آدرس تان را بدهید.
تماس گیرنده: کالیفرنیا، لس انجلس، خیابان کارول وود، 90077، شماره 100
تلفن چی: بسیار خوب آقا، با چه شماره تلفنی تماس می گیرید؟
تماس گیرنده: (...)
تلفن چی: دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟
تماس گیرنده: آقای محترمی اینجا هست که به کمک احتیاج دارد و نفس نمی کشد. او نفس نمی کشد و ما احتیاج داریم که، ما داریم تلاش میکنیم که به او تنفس بدهیم اما او نفس نمی کشد.
تلفن چی: بسیار خوب، بسیار خوب، چند سال دارد؟
تماس گیرنده: 50 سال دارد آقا.
تلفن چی: آیا او بیهوش است؟ او نفس نمی کشد؟
تماس گیرنده: بله او نفس نمی کشد آقا.
تلفن چی: بسیار خوب، و بیهوش هم هست؟
تماس گیرنده: او بیهوش است آقا.
تلفن چی: بسیار خوب، آیا او روی زمین است؟ او الان کجاست؟
تماس گیرنده: او روی تخت است آقا. روی...
تلفن چی: او را روی زمین بگذارید.
تماس گیرنده: بسیار خوب
تلفن چی: او را روی زمین بگذارید من در مورد انجام احیای قلبی شما را کمک میکنم
تماس گیرنده: ما احتیاج داریم که...
تلفن چی: ما در راهیم. ما در راهیم. من میخواهم هر کمکی که میشود از پشت تلفن به شما برسانم. ما در حال حاضر در راه هستیم. آیا کسی او را دیده است؟
تماس گیرنده: بله، پزشک خصوصی او اینجا پیش اوست.
تلفن چی: آها پس شما یک پزشک در آنجا دارید.
تماس گیرنده: بله، اما او به هیچ چیزی واکنش نشان نمی دهد. نه او به احیای قلبی یا چیزی واکنش نشان نمیدهد.
تلفن چی: بسیار خوب، ما در راه هستیم. اگر پزشک شما در حال دادن تنفس مصنوعی است، بیشتر از من می تواند در آنجا مفید باشد چون در صحنه حاضر است. آیا کسی دیده است که چه اتفاقی برای او افتاده است؟
تماس گیرنده: نه، فقط پزشک آقا. پزشک تنها فردی است که حضور داشته.
تلفن چی: پس پزشک دیده است که چه اتفاقی افتاده است؟
تماس گیرنده: دکتر آیا شما دیدید که چه اتفاقی افتاده است؟ (نا مفهموم) او فقط، اگر شما لطفا بتوانید...
تلفن چی: ما در راه هستیم. ما در راه هستیم. من فقط دارم جواب این سوالات را به پزشکانمان منتقل می کنم. آنها در راه هستند آقا.
تماس گیرنده: متشکرم. او دارد تنفس مصنوعی میدهد. دارد روی سینه اش را فشار میدهد. اما او به هیچ چیزی واکنش نشان نمی دهد آقا. خواهش میکنم.
تلفن چی: بسیار خوب، بسیار خوب، ما در راه هستیم. ما کمتر از یک مایل با شما فاصله داریم. ما به زودی در آنجا خواهیم بود.
تماس گیرنده: متشکرم آقا. متشکرم.
تلفن چی: بسیار خوب آقا. اگر به هر گونه کمکی احتیاج داشتید با ما تماس بگیرید.
نوار صوتی این تماس تلفنی توسط پلیس لس آنجلس در اختیار رسانه ها قرار گرفته است.
منبع: eMJey / LA Times / CNN
يك خانم اپني در حال گريه كردن چند روز پس از مرگ مايكل
طرفداران اپني مايكل براي يادبود او جلوي يكي از پارك هاي توكيو جمع شده اند
معلوم نيست چه خاطراتي با آهنگ هاي مايكل داشته
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)