تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 15 از 37 اولاول ... 511121314151617181925 ... آخرآخر
نمايش نتايج 141 به 150 از 368

نام تاپيک: .:: تاریخچه و اطلاعات شهر های ایران ::.

  1. #141
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض خرم آباد

    هسته اوليه خرم آباد



    پروسه شكل گيري سكونت در دره خرم آباد به سابقه 40.000 سال قبل از ميلاد با شواهد آثار اكتشافي توسط گروه باستان شناس دانشگاه رايس"دكتر فرانك هول" در غارهاي باستان پيرامون شهر ، غار قمري ، پاسنگر ، گرارجنه ، غار كنجي وغار يافته به اثبات رسيده است. وجود سايتهاي باستاني وتاريخي در جوار رودخانه خرم آباد نيز بر پيوسته بودن اين سكونت تأكيد مي ورزد .آثار اوليه سكونت شهري براي نخستين بار در بخش جنوب شرقي خرم آباد فعلي در محدوده ميدان شقايق ، قاضي آباد و ابتداي پشته حسين آباد به شهر تاريخي شاپور خواست مربوط مي شود. اما آنچه امروزه بعنوان هسته اوليه خرم آباد ناميده مي شود ، محدوده اي در بخش مياني وغربي شهرفعلي در محلات قديمي درب دلاكان ، پشت بازار ، درب باباطاهر و درب زيدبن علي مي باشد كه صرف نظر از دلايل اين تغيير مكان شهر شاپور خواست به خرم آباد كه خود مبحثي مفصل است ، مي توان از وجود برجستگي صخره اي ، سابقه وجود سكونت ، تأمين آب شرب ، شرايط مساعد زندگي ، امنيت ، قلعه وحصار نام برد . محدوده شهر قديم (هسته اوليه) در سمت غربي برجستگي صخره اي و قلعه فلك الافلاك ، از جنوب و شرق رودخانه خرم آباد ، شمال اراضي گل زرد و ازغرب و شمال غرب پايمان سفيد كوه مي باشد .



    ساختار شهر تاريخي خرم آباد ـ هسته اوليه شهر امروز ـ با اتكا بر الگوهاي رايج شهر سازي و نظام محله بندي در جوار مركز حكومتي شهر ـ محوطه باروي قلعه فلك الافلاك ـ و در امتداد بازار شهر ـ كاركرد بازار در مبناي كوچك مطرح بوده ـ و دروازه هاي اصلي شهر بر اساس نظام محله بندي ، نحوه دسترسي به آب شرب و تبعيت از بستر و توپوگرافي شهر شكل گرفته است وجود عناصر محصوركننده ذكر شده باعث گرديده كه برغم ديگر الگوهاي شهري رايج ، خرم آباد فاقد حصار وباروي مصنوعي گردد.برخي شرايط ويژه سياسي اقتصادي ، اجتماعي باعث گرديد كه توسعه كمي وكيفي شهر تا پايان حكومت قاجار چندان چشمگير نباشد و باستثناي اقدامات عمراني مركز شهر، محدود به اقدامات جزئي وبدون نتيجه در ساحل شرقي در امتداد مسير دسترسي ، پل صفوي در زمان قاجار گردد.
    در ابتداي قرن اخير با فراهم شدن بستر مناسب سياسي ، اقتصادي و اجتماعي و مركزيت دوباره خرم آباد بعنوان مقر حكومتي و نظامي در لرستان ، برنامه هاي توسعه عمدتاً با محوريت حكومت مركزي و تأسيس نهادها و سازمانهاي دولتي چون پست ، شهرداري ، ماليات وساير تأسيسات شهري وابسته بدان مانند مسافرخانه ، اقامتگاه ، گاراژ و ساير خدمات مرتبط جهت ارتباط شهر با ساير نواحي توسعه كالبدي ويژه اي يافت ( اقدامات توسعه پهلوي اول 20 - 1303 هجري شمسي ) اين اقدامات عمدتاً با احداث معابر از پيش فكر شده در سمت شمال شهر اراضي گل زرد و اراضي ساحل شرقي رودخانه در مسير ارتباط به جاده كشوري تهران خوزستان محل يخچال شهر و ساحل شمال رودخانه كرگانه با هدف اسكان بخشي از مهاجرين عمدتاً خانواده كارمندان دولتي ونظامي و ساخت تأسيسات دولتي چون بيمارستان ارتش، شهر باني و.... صورت گرفت .



  2. #142
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    1ـ هسته اوليه شهر خرم آباد :

    شامل حصار قلعه و مراكز حكومتي ، بافت تاريخي و اوليه شهر ، محدود به محلات درب باباطاهر و درب زيد بن علي مي باشد ، شهر به صورت بافت فشرده و متراكم با تعريف ويژگيهاي شهرهاي بسته و نظام ساختاري آن شكل گرفته است .


    2ـ توسعه اوايل قرن ( اقدامات پهلوي اول)

    ارتقاء كيفي برخي نواحي ، مراكز و محورهاي واقع در هسته اوليه شهر چون خيابان حافظ ، فردوسي ، فلك الافلاك ، دوازده برجي و مجاهدين ، ايجاد ميادين شهري با فضاها و عناصر مرتبط ميداني و توسعه كالبدي در اراضي گل زرد ، مولوي ، آزادي ، شمشيري ، احداث شبكه معابر شهري بهم پيوسته و هدايت جهت توسعه و فراهم آوردن زير ساختها .

    3ـ توسعه سالهاي 30 – 1320 هجري شمسي

    توسعه محدود بر پايه جهات توسعه و مبتني بر پايه جهات توسعه و مبتني برشبكه شطرنجي خيابانهاي احداثي در اراضي شمال گل زرد ، گرداب سنگي ، غرب شهر ناصري مجاور هسته اوليه شهر وپيوستگي لكه هاي توسعه يافته ساحل شرقي رودخانه همچنين حوزه ها ولكه هائي بعنوان محدوده هاي داراي ارزش تاريخي و يا فرهنگي به صورت پراكنده در سطح شهر وجود دارند كه به لحاظ عدم انسجام و كيفيت فاقد ويژگي هاي محدوده هاي تاريخي و يا بافت قديمي و تاريخي شهر مي باشند.

  3. #143
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    آلبومی از شهر زیبای خرم آباد و الشتر : زیبا کنار/







    سبزه میدان/

    [










    [/URL]



    Last edited by eMer@lD; 05-08-2009 at 19:03.

  4. این کاربر از eMer@lD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #144
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض گلستان

    استان گلستان به مرکزيت شهر گرگان و با وسعت حدود 22 هزار کيلومتر مربع می باشد. موقعيت جغرافيايي اين استان به قرار زير می باشد. از شمال به جمهوری ترکمنستان - از غرب به استان مازندران و دريآی خزر - از جنوب به استان سمنان منتهی می شود. اين استان دارای هفت شهر به نام های گرگان - بندر ترکمن - بندر گز - علی آباد - کردکوی - گنبد کاووس و مينو دشت و دارای 16 شهر و 16 بخش و 45 دهستان می باشد. در اين استان اقوام مختلفی همچون ترک - ترکمن - بلوچ و قزاق - فارس - سيستانی و مازندرانی زندگی می کنند .
    صنايع دستی
    در استان گلستان نيز همانندسايراستانهای کشورمان، توليد صنايع دستی خاص منطقه رايج است که مهمترين آنها قالی، گليم، پلاس و جاجيم، ساخت زيورآلات، سوزندوزی، ابريشم دوزی و نمد مالی است.
    قاليبافی: عمده ترين صنايع دستی رايج در استان گلستان، قالی بافی است که صرفاً در بين زنان ترکمن رايج است. زنان و دختران ترکمن از روزگاران بسيار کهن به قاليبافی اشتغال داشته و اين هنر را از نسلی به نسل ديگر انتقال داده اند و نيز يکی از عمده ترين راههای معيشت در بين ترکمانان، قالی بافی بوده است.
    در ايران بهترين قاليهای ترکمن به وسيله ايل تکه بافته می شود که مرکز اصلی اين ايل در چهارده فرسنگی شمال غربی گنبد کاووس است. ايل آتابای و ايل جعفر بای نيز در بافت قاليهای نفيس مشهورند.
    قالی و قاليچه های ترکمنی به طور کلی دارای گره ترکی باف است که به طور عمده بر روی دستگاههای افقی بافته می شود ولی در حال حاضر بخاطر بهداشتی نبودن دارهای افقی، سعی می شود تا از دارهای عمودی استفاده شود. در رنگ آميزی قالی های ترکمن گرچه رنگهای لاکی و عنابی بيشتر به چشم می خورد، ولی از رنگهای سفيد، سياه، سورمه ای، شتری و ديگر رنگها هم که تزيين بافته ها را بيشتر می کند، استفاده می شود. در گذشته برای رنگرزی بافته ها از گياهان طبيعی استفاده می شد و همانند ساير مناطق ايران از پوست انار، روناس، نيل، زردچوبه، انواع گياهان صحرايی و از چوب بويا يا بويه و بخصوص از قرمز دانه که نام حشره ای است، استفاده می شد ولی در حاضر بعضاً رنگهای بی ثبات شيميايی، جای آنها را پرکرده اند.
    منشأ نقوش قاليهای ترکمن، مظاهر طبيعت و محيط زندگی ترکمانان بوده است. نقش شاخ قوچ که نشانی از قدمت و باروری است، نقش عقرب به عنوان دفع شر و نقوش پرندگانی چون قو و حيواناتی نظير اسب در قالی ترکمن مشهورند. طرح قاليهای ترکمنی بيشتر شکسته و هندسی است و قرينه سازی نقوش از ويژگيهای آن است.
    جواهرات ترکمن: از ميان عشاير ايران، هيچ يک همانند ترکمن ها، هنر جواهر سازی را به کمال نرسانده اند. زنان ترکمن از کودکی با انواع زيورهای طلا، نقره و سنگهای تزئينی آشنا شده و خود را با آن می آرايند. استفاده از زيور در نزد ترکمن ها نه تنها جنبه خود آرايی و تزيينی داشته و دارد، بلکه از جنبه اقتصادی و فرهنگی نيز حائز اهميت بوده است. از نظر فرهنگی، زيور آلات ترکمن ها به واسطه آويز های مختلف در هنگام حرکت، ايجاد سروصدا می کرده است که بيانگر قسمتی از فرهنگ آنها است. طلسم ها و طومارها که حامل ادعيه می باشند و قاب های قرآن که به گردن می آويزند، جنبه های اعتقادی استفاده از زيور آلات نزد ترکمن ها را روشن می سازند.
    از ميان طوايف ترکمن، پوشاک و زيورهای بانوان طايفه" تکه " مفصل تر و زيبا تر است و تعداد قطعات آن بيشتر از طايفه "يموت" است.
    موارد استفاده از زيور آلات ترکمن:
    زنان ترکمن علاوه بر زيورهايی که به کلاه و روسری خود می آويزند، برای تزئين موهای خود نيز زيورهايی خاص دارند. به طور مثال سکه ها و اشکال هندسی نقره ای به وسيله حلقه های نقره ای به يکديگر وصل می شوند و در لابه لای موها بافته می شوند و يا نقش های قلبی شکلی که به وسيله رشته ای بين دو بافته مو در پشت سر وصل می شود و گاهی بلندی آنها تا کمر می رسد.
    از تزئينات گردن و سينه، گل يقه، گوشواره، دستبند، تلفيقی از انگشتر و دستبند، تزئينات پيراهن، کت و نيز تزئينات خاصی که برروی وسايل مورد استفاده زنان نظير شانه، انگشتانه و ابزار نخ ريسی انجام می گيرد را می توان نام برد.
    مردان ترکمن هم از زيورآلات خاص خودشان نظير انگشترهای نقره و طلا، کمربندهای نقره ای، خنجر، شلاق اسب استفاده می کنند. اسباب بازيها ی کودکان و لباس آنان نيز با زيور آلات تزئين می شود.
    نمد مالی: يکی ديگر از رشته های صنايع دستی رايج در استان گلستان، نمد مالی است که بيشتر برای استفاده شخصی توليد می شود و برخلاف ساير مناطق ايران که نمد مالی کاری مردانه است، در استان گلستان و بخصوص در بين ترکمانان نمد مالی و توليد محصولات نمدی به وسيله زنان انجام می شود. نقش نمدها خطوط منحنی دارد و به نام های "چشم شتری"، قوچ، عقرب زرد و تيرانا خوانده می شود. نمد خوب را از پشم بهاره گوسفند تهيه می کنند وزنان هنرمند نقش شاخ قوچ را برروی آن می اندازند.
    انواع نمدهای توليد شده مورد مصرف مختلفی دارد، از قبيل نمد زير پايی، نمدی که دور آلاچيق می پيچند و نمد شولا که چوپانان به خود می پيچند.
    سوزندوزی: از ديگر رشته های صنايع دستی رايج در استان گلستان، سوزندوزی است که تماماً توسط زنان و دختران هنرمند انجام می شود. آنان با دقت و ظرافت، با نخ های رنگين، برروی عرقچين کودکان و مچ شلوار، دور يقه و سر دست پيراهن زنانه را سوزندوزی کرده، نقش های زيبايی می آفرينند.
    ساير توليدات صنايع دستی استان گلستان را سفال و سراميک سازی، هنرهای مرتبط با چوب نظيرمنبت، معرق و ساز سازی، طراحی فرش و محصولات بافتنی تشکيل می دهند.

  6. #145
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض گرگان

    گرگان
    استان گلستان از استان‌های شمالی ایران ‌است. مرکز این استان گرگان است. گرگان که به یونانی "هیرکانیا" گفته می‌شد یکی از شهرهای مهم ایران در طول تاریخ بوده ‌است. داریوش دوم برای مدتی ساتراپ این استان بوده‌ است.

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  7. #146
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض کرمانشاه

    موقعيت جغرافيايي استان كرمانشاه
    استان كرمانشاه با وسعتي در حدود 24434 كيلومتر مربع در ميانه ضلع غربي كشور قرار گرفته است. اين استان از شمال به استان كردستان، از جنوب به استانهاي لرستان و اايلام، از شرق به استان همدان و از غرب به كشور عراق محدود شده است.
    استان كرمانشاه در سال 1375 داراي 11 شهرستان، 19 شهر، 24 بخش، 83 دهستان و 2793 آبادي داراي سكنه بوده است. شهر كرمانشاه مركز استان كرمانشاه مي‌باشد و شهرستان‌هايي اين استان عبارتند از: اسلام‌آباد غرب، پاوه، جوانرود، سرپل ذهاب، سنقر، صحنه، قصر شيرين، كرمانشاه، كنگاوور، گيلان‌غرب و هريس.
    استان كرمانشاه ناحيه‌اي كوهستاني است كه بين فلات ايران و جلگه بين‌النهرين قرار گرفته و سراسر آن را قله‌ها و ارتفاعات سلسه كوه‌هاي زاگرس پوشانده‌اند و در محدوده اين استان به صورت مجموعه‌اي از رشته‌كوههاي موازي پديدار گشته كه دشتهاي مرتفع كوهستاني درميان آنها شكل گرفته و بستر گذرگاه‌هاي مهم زاگرس را به وجود آورده است.
    قدمت سكونت در محدوده استان فعلي كرمانشاه به هزاره قبل از ميلاد مي‌رسد در آثار سارگن- شاه اكد- كه از سال 2048 تا 2030 قبل از ميلاد بر جنوب بين النهرين فرمان رانده، از مردم زاگرس به عنوان ( آريزان ياغي) ياد شده است . به استناد كتيبه‌هاي بابل، آشور و عيلام ساكنان دامنه‌هاي زاگرس طوايفي به نام‌هاي لولوبي، گوتي، مانايي، فايري، آموا و پارسوآ بوده‌اند. در خصوص اصلو نژاد اين طوايف، نظرات متضادي ابراز شده است، طوايف آمادا و پارسوآ آريايي، و طوايف گوتي و كاسي نيز به احتمال زياد آريايي ثبت شده‌اند ولي محققان در آريايي بودن لولوبي‌ها و مانايي‌ها ترديد دارند.
    صنايع دستی کرمانشاه از دير باز به سبب موقعيت خاص جغرافيايي و نياز اهالی به لوازم و مواد اوليه زيستی مرکز صنايع دستی بوده است و در بين مردم بومی، افرادی مستعد و ماهر در هر رشته پرورش يافته اند . از طرف ديگر شيوه معيشت عشايری استان زمينه های مساعدی را جهت گسترش صنايع دستی فراهم نموده است که اهم آنها عبارتند از : قالی، گليم، جاجيم، جولايی، موج، چيغ، انواع گيوه، صنايع دستی چوبی، قلمزنی، حکاکی، تسبيح سازی، شيشه گری، حجاری، فلز کاری، نمد مالی، چرم سازی و انواع جانماز، جوراب، کلاه، جليقه دستباف که توليد آن ها در بيشتر روستاها و شهرهای استان رايج است.

  8. #147
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض کهگيلويه و بوير احمد

    موقعيت جغرافيايي استان کهگيلويه و بوير احمد


    استان کهگيلويه و بويراحمد سرزمينی کوهستانی و تقرييا مرتفع می باشد که کوه های زاکرس با رشته های موازی، سراسر شمال و شرق و کوههای سياه و سفيد، خومی خائيز و نيل جنوب شرقی آن را در برگرفته اند. بلندترين نقطه استان قله دنا با ارتفاع 4409 متر و پست ترين ناحيه آن ليشتر به ارتفاع 500 متر از سطح دريا می باشد. رودخانه های مارون، بشار، زهره، خرسان و نازمکان از اين استان عبور می کنند. و ارتفاعات آن، سرچشمه تعدادی از رودخانه ها است . چهار پنجم مساحت منطقه از ارتفاعات و تپه ماهورها تشکيل شده است . در مناطق سردسير , ارتفاعات بلندتر و تپه ماهورها بيشتر و در مناطق گرمسير ارتفاعات کوتاه تر و تپه ماهورها نيز کمتر است. دشت ها نيز حدود يک پنجم از مساحت استان را تشکيل می دهند و معمولا عمده اراضی کشاورزی در دشت ها واقع گرديده است . با توجه به شرايط جغرافيايي استان، هرچه در امتداد اصلی کوه های زاگرس از شمال شرقی به جنوب غربی نزديکتر شويم، از ارتفاع کوه ها و مقدار بارندگی و رطوبت هوا به طور محسوسی کم می گردد. اين وضعيت طبيعی، مشخصات اقليمی دوگانه ای را پديد آورده و استان را به دو ناحيه سردسيری و گرمسيری تقسيم نموده است.


    صنايع دستی

    صنايع دستی عشاير استان کهگيلويه و بويراحمد همانند ديگر عشاير ايران از جايگاه ويژه ای برخوردار است و چون دامپروری و پرورش دام يکی از محورهای اصلی زندگی آنهاست. پشم و موی حاصل از طريق دامداری به مصرف تهيه و توليد صنايع دستی و دستبافت های متعددی می گردد. که عشاير اين خطه می توانند علاوه بر مصرف شخصی، بخشی از آنها را به عنوان صنعت دستی به جامعه غيرعشايری عرضه کنند.
    از جمله اين صنايع دستی می توان به قالی و قاليچه، گليم، گبه، خورجين، جاجيم و … اشاره نمود.


    قالی و قاليچه: بافت قالی و قاليچه طی سالهای متمادی در ميان عشاير کهگيلويه و بويراحمد تکامل يافته است. بويژه بافت قاليچه در ميان ايل نشينان و روستاييان بيشتر توليد می شود و به دليل سهولت حمل و نقل طرفداران بيشتری دارد. قالی و قاليچه جزو وسايل ضروری زندگی ايل نشينان و جزء اصلی جهيزيه دختران می باشد.
    اجزای تشکيل دهنده قالی عبارتند از: پود، تار، پرزيا خواب قالی.
    در اين استان جنس تارها از پنبه يا مخلوط پشم و مو است و جنس پودها از پشم يا پنبه می باشد.
    اما جنس پرز از پشم است و گاهی از کامواهای رنگی ( اکريليک ) نيز استفاده می شود.
    دستگاههای بافندگی قالی و قاليچه در غالب نقاط اين استان ساده بوده و توسط خود بافندگان ساخته می شود و مثل ساير عشاير و ايالات ايران از نوع دار افقی است .
    برای بافت يک قالی ممکن است يک يا دو زن به اتفاق هم کار کنند. زنان بافنده استان کهگيلويه و بوير احمد با تلفيق ذوق و سليقه خود و با بکار بردن نقوش و طرحهای عشايری قاليهايی می بافند که بسيار زيباست. اين نقوش برگرفته از پيشينيان و نسل های قبلی است که به بافندگان امروزی انتقال يافته است و با نقوشی از طبيعت پيرامون خود و اشياء خود و اشياء مورد علاقه توليد کنندگان ترکيب و مزين شده است.
    تعدادی از اين نقوش به دليل مجاورت عشاير کهگيلويه و بوير احمد با عشاير قشقايی و بختياری وارد بافته های اين عشاير شده است .
    يکی از نقوش تزيينی و قديمی قالی های استان کهگيلويه و بوير احمد نقش حوض نام دارد. اين نقشه مختص زمينه و متن قالی است . نقش حوض با استفاده خطوط شکسته فضاهای هندسی متن قالی بوجود می آيد و بيشتر اوقات با نقوش گل خرده (نقوشی کوچک مانند گل پنج پر، چنگ و …) اطراف حوض ها و فضاهای خالی پر می شود. حوض انواع مختلفی دارد:

    نقش حوض ساده:
    که بيشتر در قالبهای قديمی ( تقريباً 130 سال پيش) ديده می شود. اين نقش از يک مربع ساده تشکيل شده و در پيرامون آن هيچ نوع گل خرده ای وجود ندارد و در وسط آن نقش چنگ را می توان ديد
    .

    نقش حوض چند ضلعی:
    در اين نوع نقش شکستگی خطوط بيشتر شده و اطراف و درون آن با خرده نقش پر شده است . در نمونه ای که تقريباً متعلق به 90 سال پيش است، نقش حوض شش ضلعی که در پيرامون و درون با خرده نقش مزين شده است ديده می شود
    .



    نقش حوض با نشان ساسانی:
    اين نقش در قالی هايی که تقريباً قديمی هستند وجود دارد
    .


    چند حوض در وسط:
    نمونه هايی از قالی های متعلق به 60 سال پيش به اين طرف ديده شده است
    که نقش حوض های بزرگی در متن قالی و حوض های کوچکی پشت سر هم قرار گرفته اند.

    حوض در حوض:
    در اين نقش تنوع شکستگي ها بيشتر شده و شکلی را پديد می آورند که به نقش حوض در حوض معروف است. اين نمونه ها در 40 سال اخير بيشتر ديده می شوند
    .

    از ديگر نقوش رايج در استان کهگيلويه و بوير احمد نقش خشت می باشد . در اين نوع نقش متن قالی به مربع های 20 × 20 سانتی متر تقسيم و درون هر مربع يک طرح مستقل از ديگری بافته می شود . پيرامون مربع ها با يک حاشيه ساده محاط شده است و درون خشت ها از شکل های ساده شده طبيعی و اشياء مورد علاقه بافندگان منقوش می گردد. سرو يکی از شکل های ساده شده طبيعی است که در ميان خشت ها بافته می شود. صنوبر و سرو که در جنگل های سرسبز اين خطه به صورت تکه درخت ديده می شوند برای هنرمند قاليباف ياد آور سرسبزی جنگل و نمادی از شادابي و خرمی است . اصولاً سرو در هنر ايرانی به عنوان درخت مقدس و مظهر بهار و سرسبزی و مردانگی است. استفاده از سرو در تمدن آشوری و ايلامی و پس از آن در هخامنشی ديده شده است. سروهای قالی های عشاير کهگيلويه و بوير احمد به شکل يک سرو ايستاده با شاخه های افقی است. اين نوع سرو در حجاری های تخت جمشيد نيز ديده می شود.
    نقوش حيوانات در قالی های کهگيلويه و بوير احمد نيز رايج است . حيواناتی از قبيل : آهو، شير، خرس، کبک، و ... که سمبل زيبايی، شجاعت و ... محسوب می شوند.
    از نقوش حيوانات نقش شير اهميت ويژه ای دارد. در بعضی از قالی ها يک يا دو شير بزرگ در وسط قالی و شيرهای کوچکی در اطراف شير بزرگ قرار می گيرند که نشاندهنده شجاعت و عظمت شير بزرگ در برابر ديگر شيرها است. شيرهای بافته شده قالی های اين خطه دارای يال و کوپال هستند. نقش سماور که در کنار نقش گياهی بافته می شود و در سرتاسر متن قالی با تغييراتی در رنگ بافته می شود از نقوش ديگر قالی های عشاير استان کهگيلويه و بوير احمد است. از نقوش بکار رفته در قالی های عشايراز دو نقش نعلبکی و کله اسبی می توان نام برد که بيشتر در بافته های عشاير همجوار با عشاير قشقايی ديده می شود. اين نقش به موازات حاشيه قالی، بصورت دو ستون با سرستون اسبی شکل در دو طرف قالی قرار می گيرد و يا د آور سرستون های تخت جمشيد است.
    حاشيه قالی های بوير احمد بسيار ساده است و شامل نقوش: سرو و زنگوله، پنجه خرسی، صنوبری، گلسرخی، کژدمی و پنجره ای می باشد. حاشيه های قالی های قديمی دارای تنوع بيشتری است و از نقوش هندسی در آنها استفاده شده است.
    گبه:
    گبه عشاير کهگيلويه و بوير احمد، نوعی فرش با پرزهای بلند و چند پوده است که ابعاد آن حدود 220 × 150 سانتی متر می باشد. جنس پرزگبه های قديمی از پشم خود رنگ و جنس تار آن مخلوط پشم و مو و پود آن از پشم بود. گبه های رنگی که اخيراً در اين استان بافته می شوند تار آنها گاهی از پنبه تهيه می شود.
    عشاير کهگيلويه و بوير احمد از گبه جهت فرش کردن چادرهايشان استفاده می کنند. در گذشته اين محصول کمتر جهت فروش به بازار عرضه می شد و چون محصولی خود مصرفی بود و در بافت آن قيد و بندهای رايج بازار را نداشتند، نقوش و رنگهای دلخواه و متناسب سليقه خود را در بافت گبه بکار مبردند . امروزه بعضی گبه بافان اين استان مواد اوليه مصرفی را از سفارش دهندگان تحويل گرفته و در ازای بافت دستمزد دريافت می کنند.
    در طرح گبه از نقوش هندسی، بويژه نقوش حوضی شکل که به نقش حوض معروف است بسيار استفاده می شود. نقش حوض در گبه معمولاً از يک تا سه لوزی بزرگ در وسط و متن گبه تشکيل می شود. اين نقش معمولاً در گبه های خود رنگ بکار میرود. نقش ديگری که در بيشتر گبه ها بکار می رود نقش چنگ است، که هم در گبه های خود رنگ و هم در گبه های رنگی ديده می شود. اين نقش به صورت يک رو در گبه های خودرنگ و هم در گبه به کار می رود.
    چنگ يک رو نشاندهنده چنگی است که بازوهای آن به سمت خارج می باشد ولی بازو ها و زوايد چنگ دورو هم به سمت داخل و هم به سمت خارج بافته می شود. گاهی چنگ در تمام سطح گبه، پشت سرهم و چسبيده به يکديگر تکرار می شود و گاهی نيز به صورت گلهای جدا از هم در گبه به کار می رود.

  9. #148
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض کهگيلويه و بوير احمد ((ادامه ))

    نقوش گبه

    نقش شير:
    از ديگر نقوش گبه است که هم در گبه های رنگی و هم در گبه های خودرنگ کاربرد دارد. نقش شيرها گاهی به صورت تک و کوچک در بين گلهای متنوع کوچک و گل خرده ها بافته می شود. گاهی اوقات شيرها پشت سرهم به صورت کوچک تکرار می گردد. پاره ای اوقات نيز شيرها بزرگ هستند و بصورت يک شير تنها يا دو شير نشسته روبروی هم يا ايستاده که شمشيری در دست دارند. به نشانه قدرت و جنگجويی ديده می شوند فضای اطراف شيرها نيز با گلهای کوچک پر می شود
    .


    نقش قاب قرآنی:
    اين نقش که همان نقش بوته است، بدليل تزئينات بوته ها در اطراف قرآن ها به نام قاب قرآنی معروف است و در گبه های رنگی يا خود رنگ بکار می رود. گاهی اوقات تمام سطح گبه را می پوشاند. اين نقش از روزگاران قديم بر روی انواع دستبافت ها مانند: قلمکار، قالی و ترمه بکار رفته و رايج ترين نوع آن به «
    بته جقه ای» مشهور شده است .


    نقش گل و بلبل:
    در اين نقش که از رايج ترين نقوش گبه های عشاير کهگيلويه و بوير احمد است، دو بلبل روبروی يکديگر بر روی يک شاخه گل که گل های آن همان نيم گل های هشت پر است نشسته اند
    .


    نقش گل خرده:
    از نقوشی است که در گبه های خود رنگ استان کهگيلويه و بوير احمد رايج است. گل خرده ها از نقوش متنوعی مانند چنگ و ستاره تشکيل می شوند و متن گبه با اين نقوش کوچک و با نظمی خاص پر می شود. از ديگر نقوش اين استان که در گبه های رنگی و خود رنگ عشاير بکار می رود نقش ستاره است که در کنار يکديگر بافته شده و حد فاصل آنها شکلی شبيه لوزی ايجاد می شود
    .


    نقش کاجی:
    نقش کاج که مانند سرو مظهر سرسبزی و جوانی و زندگی است در گبه های عشاير استان کهگيلويه و بوير احمد به صورت درخت های کاج جدا از يکديگر تمام متن گبه را می پوشاند . نقش کاجی در بعضی از گبه های خودرنگ مناطق توليد گبه (از جمله سربيشه) ديده می شود
    .


    نقش گل کلمی:
    اين نقش شبيه کلم باز شده است . اين نگاره شباهت زيادی به گل شاه عباسی بدون ساقه و برگ دارد.

    نقش سماوری:
    اين نقش در تمام متن گبه تکرار می شود. در کنار ورودی سماورها نقش سروی که سر آن کمی خم شده است ديده می شود. نقش سماوری روی گبه ها با نقش سماوری قالی ها متفاوت است
    .

    حاشيه گبه های کهگيلويه و بوير احمد مانند حاشيه قالی ساده ولی هندسی تر است . از معروف ترين و زيباترين حاشيه ها می توان از حاشيه شيری، حاشيه خشت، حاشيه گل، حاشيه چنگ و حاشيه کژدمی نام برد.

    گليم بافی:
    گليم بافی در اين استان بيشتر توسط زنان و دختران عشاير و روستايی و در بيشتر مناطق استان بافته می شود. سابقه گليم بافی در اين استان بسيار طولانی و شباهت زيادی به گليم بافی در استان فارس دارد.
    از مراکز مهم گليم بافی می توان موردراز عليا، موردراز سفلی، گنجه کان، يوسف آباد، سپيدار و تنگ سرخ در نزديک ياسوج و منطقه سادات محمودی در 105 کيلومتری ياسوج را نام برد. منطقه مهم ديگر توليد گليم منطقه "بهمنی" سردسير از توابع دهدشت واقع در 250 کيلومتری ياسوج را نام برد. منطقه مهم ديگر توليد گليم منطقه دوگنبدان نيز در نقاطی مانند: سربيشه، بيد زرد، دره پلنگی و ... بافت گليم رواج دارد. در بی بی حکيمه در 85 کيلومتری دو گنبدان که منطقه ای عشايری است، بافت گليم از رونق ويژه ای برخوردار است .
    نقوش بکار رفته در گليم های عشايری استان کهگيلويه و بوير احمد بسيار متنوع است که از ميان آنها می توان به نقش شانه يا شونه اشاره کرد. اين نقش در اکثر نقاط استان در بافت گليم بکار می رود ولی در هر منطقه با منطقه ديگر متفاوت است .


    نقش لوزی:
    نقشايه ديگری است که در گليم های عشاير استان ديده می شود. تنوع رنگ آميزی و تنوع نقش لوزی در مناطق توليد گليم، بويژه در مناطق سادات محمودی بسيار چشم گير است .


    نقش آغاجری:
    يکی ديگر از نقوش رايج در گليم اين استان است که هميشه در ترکيب بندی افقی به کار مي رود احتمال دارد بدليل مجاورت عشاير اين استان با عشاير قشقايی اين نقش از گليم های آنها اقتباس شده باشد.

    نقش چهارپر:
    از نقوش بسيار جالب گليم های اين منطقه است که معمولاً بصورت تک گل های مجزا از يکديگر در ترکيب بندی های افقی و لوزی ديده می شود
    .


    نقش خراسانی:
    اين نقش که معمولاً در ترکيب بندی افقی گليم های عشايری به کار می رود به دو شکل متفاوت مشاهده شده است
    .



    نقش چنگ:
    نقش زيبايی است که زينت بخش بسياری از گليم های منطقه است و اغلب درترکيب بندی لوزی مشاهده می شود
    .

    ديگر نقوش بکار رفته در گليم های اين خطه عبارتند از : نقش پرنده، نقش دانه بيگی، نقش گل تهرانی، نقش فی البداهه.
    حاشيه گليم های استان کهگيلويه و بوير احمد بسيار ساده است و تنوع کمتری در آن ديده می شود. معروف ترين حاشيه ها عبارتند از : حاشيه خراسانی، حاشيه هفت و هشت، حاشيه کتابی و حاشيه بندروی.


    سياه چادر:
    سياه چادر نوعی مسکن متحرک و سنتی است که مختص عشاير کوچ رو می باشد. عشاير کهگيلويه و بوير احمد به اين مسکن "بهون" می گويند. سياه چادر از موی بز و بوسيله زنان بافته می شود و به دو نوع تابستانی و زمستانی تقسيم می گردد.
    عشاير به علت زندگی متحرک ناگزير از زندگی در سياه چادر هستند. چرا که دارای ويژگيهايی است که با شيوه زندگی آنها کاملاً هماهنگ و متناسب است :
    _ وزن و اندازه مناسبی جهت حمل و نقل توسط چهار پايان و راههای صعب العبور دارد.

    _ جمع آوری و بر پا ساختن آن به سهولت انجام می گيرد.

    _ در مقابل تغييرات آب و هوايی ( باد، باران و آفتاب ) مقاوم است .

    _ تهيه و توليد آن توسط افراد خانوار امکان پذير است .

    سنت بافت چادر از موی بز سابقه ای ديرينه دارد اين سنت تا به امروز بی هيچ تغييری ادامه يافته است .

    بافت سياه چادر توسط عشاير استان کهگيلويه و بوير احمد در بيشتر نقاط اين استان رايج است. اين محصول صرفاً به منظور رفع نيازمنديهای محلی انجام می گيرد.

    سياه چادرهای عشاير استان کهگيلويه و بوير احمد به دو صورت "بهون" (چادر زمستانی) و "گرمه" (چادر تابستانی) است.

  10. #149
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض کهگيلويه و بوير احمد ((ادامه ))

    جاجيم:
    از بافته هايی است که در بيشتر نقاط روستايی و عشايری استان کهگيلويه و بوير احمد رواج دارد. اين محصول سبک و ارزان و وسيله مناسبی برای عشاير کوچنده جهت زير انداز، رو انداز، رختخواب پيچ و ... محسوب می شود. در قديم از اين بافته برای پوشش روی کرسی ها استفاده می کردند.
    نقوش جاجيم های کهگيلويه و بوير احمد متنوع و زيبا هستند و از آن ميان می توان به نقش ماريو، نقش خشت، نقش آغاجری، نقش لوزی و نقش ماشورکش اشاره کرد.
    در سالهای اخير توليد جام جيم بسيار کاهش يافته است . عشاير منطقه جاجيم مورد نياز خود را از شهرهای شيراز، بهبهان و ... خريداری می کنند. البته دربعضی از سياه چادرها و منازل نمونه های قديمی آن هنوز وجود دارد و در بعضی مناطق کم و بيش توليد جاجيم انجام می شود . از جمله در منطقه « کاکون » که جاجيم های زيبايی دارد. بافت جاجيم با دستگاه چهار وردی است که از دو تير چوبی به طول حدود 110 سانتيمتر ( که به موازات يکديگر و به فاصله حدود 7 متر بوسيله چهار ميخ چوبی بر روی زمينی محکم شده اند) انجام می شود.اين وسيله، امکان توليد دو قطعه جاجيم با عرض حدود 75 و طول نزديک به 3 متر را ميسر می سازد انجام می شود . قطعات بافته شده از طرف طول به يکديگر دوخته شده و جاجيمی به طول 5 متر و عرض 2 متر بدست می آيد .


    توبره:
    توبره يا به گويش محلی عشاير کهگيلويه و بوير احمد توربه کيف مستطيل شکل زيبايی است که ابعاد آن 60 × 50 سانتيمتر است و دختران ايل به عنوان جهيزيه آن را به خانه شوهر می برند. اين دستباف، مصرف شخصی و خانگی دارد و زنان عشاير از آن برای حمل علفهای چيده شده از کوه و دشت برای گوسفندان استفاده می کنند. اين بافته کيف مانند بوسيله دسته هايی که در طرفين آن قرار دارد به روی دوش حمل می شود. از اين جهت حمل آن بسيار آسان و دستها هنگام حرکت آزاد می باشند.
    در قسمت بالا و سمت رويی توبره، شکافهايی وجود دارد و در پشت توبره و در همان ارتفاع نوارهای بافته شده باريکی از جنس پشم و منطبق با شکاف های قسمت رويی ديده می شود. حلقه های بکار رفته در داخل شکاف ها بطرف جلو کشيده شده و زنجيروار در يکديگر فرو رفته و حلقه آخر بوسيله تکه طناب کوتاهی که به انتهای توبره وصل است، گره می خورد.
    توبره دستبافتی است متناسب با شرايط زندگی عشاير نواحی منطقه که در زندگی روزمره آنها کاربرد فراوانی دارد. نقوش رايج در توبره بيشتر به دو شکل گل توبره ای و گل آدمی می باشد.


    آئينه دان يا چنته:
    اين دستباف در هر خانه و سياه چادری به چشم می خورد. کيفی دسته بلند است که جهت وسايل شخصی زنان و نگهداری قرآن و آينه کاربرد دارد. بافت چنته و مواد بکار رفته در بافت آن گاهی شبيه به گليم و گاهی شبيه قالی و يا هر دو می باشد. به اين معنی که يک چنته ممکن است هر دو روی آن گليم بافت و يا قالی بافت يا يک روی آن گليم بافت و روی ديگر به شيوه قالی بافته شده باشد.
    نقوش معمول در چنته همان نقوش فرش ها و گليم ها، ولی در ابعاد کوچکتر می باشد.


    نمکدان:
    اين محصول کاملاً عشايری است که در گذشته برای نگهداری نمک و حمل آن استفاده می شده است و در حال حاضر چندان کاربردی در زندگی آنان ندارد. البته هنوز هم نمونه هايی از آن در ميان عشاير کوچرو ديده می شود.
    وسايل بافت نمکدان همان وسايل بافت گليم و قالی است و مواد اوليه آن مخلوط مو و پشم است .
    نقوش نمکدان ها معمولاً از چند رديف لوزی های کوچک و رنگارنگ که به صورت متناوب با نوارهای رنگی قرار گرفته اند تشکيل می شود.


    خورجين:
    خورجين بافته ای عشايری است که جهت حمل آذوقه بر پشت چهارپايان مورد استفاده قرار می گيرد . شکل کلی خورجين شبيه به دو کيسه متصل بهم است و بافت آن مانند گليم دارای پود پشمی و تار پنبه ای است. در ميان خورجين های قديمی، خورجين هايی با بافت مشابه قالی نيز ديده می شود که بنظر می رسد بيشتر جنبه تزئينی داشته باشند، چرا که بعلت سنگينی وزن قالی بعيد می نمايد که بتوان در حمل و نقل مورد استفاده واقع شود.

    سفره:
    از بافت های عشايری است که ابعاد تقريبی آن 170 × 150 سانتيمتر می باشد. زنان عشاير از سفره به هنگام پخت نان استفاده می کنند و چانه های خمير نان را روی آن می چينند.
    تار سفره مخلوطی از مو و پشم و پود آن از پشم سفيد بوده و جهت ايجاد نقوش از پشم رنگی استفاده می شود. البته در سالهای اخير برای بافت سفره از نخ پنبه ای به عنوان تار و زمينه و از کاموای رنگی به منظور پود استفاده می شود.
    زمينه سفره سفيد رنگ با نقوش ساده و مجزا از يکديگر بوده و نقوش به وسيله حاشيه هاي زيبايی از يکديگر مجزا می شوند.


    پشتی :
    پشتی از دستبافتهايی است که توسط بعضی از عشاير اسکان يافته کهگيلويه و بوير احمد توليد می شود.
    در واقع پشتی قالی يا گليم مربع شکلی است که توسط سراجان شهرهای شيراز و کازرون تبديل به پشتی می شود. جنس پشتی همان جنس قالی يا گليم است . گاهی اوقات هر دو روی پشتی از جنس قالی يا گليم و پاره ای اوقات قسمت رويه پشتی قالی بافت و قسمت پشت آن گليم بافت می باشد.
    ابعاد تقريبی آن 70 × 75 يا 70 × 70 سانتی متر است و نقوش رايج اين محصول همان نقوشی است که در فرش ها و گليم ها بکار می روند با اين تفاوت که ابعاد پشتی کوچکتر از قالی گليم است


    حور ( خور) يا جوال :
    عشاير کهگيلويه و بوير احمد از حور يا به گويش محلی خور جهت حمل و نقل مواد مورد نياز خود مانند کاه، بذر، آذوقه و .... استفاده می کنند. حور بافتی شبيه به گليم دارد و با همان ابزار کار گليم بافی بافته می شود. حور بافته ای مربعی شکل با اندازه 5/1 ×5/1 می باشد که از دو بخش مساوی تشکيل شده است . بخش رويی خور نقوش متنوعی دارد و قسمت پشت حور دارای نقوش کمتر و راه راه است . پس از بافت مربع به منظور تهيه حور يا جوال، مربع بافته شده از وسط تا شده و اطراف آن دوخته می شود تا به شکل کيسه درآيد. در سمت رويه و پشت آن دو دسته از جنس مو و پشم مخلوط تعبيه می شود تا جهت حمل و نقل و جابجايی حور مورد استفاده واقع شود.
    نقش « بگم » رايج ترين نقشی است که در حورهای بافته شده عشاير کهگيلويه و بوير احمد بکار می رود.


    جانماز (سجاده):
    عشاير کهگيلويه و بويراحمد جهت نمازگزاردن محصولی توليد می کنند که در واقع گليم کوچکی است که تار آن از موی بز و پشم و پود آن از پشم است. آنها معتقد هستند که عبادت کردن برسجاده بافته شده از کرک شتر سنت پيامبر اسلام (ص ) بوده است و ثواب فراوان دارد. از اينرو معمولاً حاشيه جانماز ها را با پشم گوسفند و زمينه مرکزی آن را با کرک شتر می بافند. جانماز بافته ای ساده و بدون نقش است که با حاشيه ای در اطراف محدود می شود.


    شله يا آلاتی:
    اين محصول بيشتر از پارچه های فرسوده بويژه از لباس سنتی زنان ( که دامنی بسيار گشاد و بلند داشته و در دوخت آن 12 تا 15 متر پارچه مصرف می شود ) استفاده می شود. پس از شستن پارچه های فرسوده، آنها را به پهنای يک انگشت رشته، رشته کرده و بوسيله پرده می تابانند و از رشته های تابيده شده محصولات راه راه و زيبايی می بافند که به مصرف زيرانداز می رسد.


    جل:
    عشاير جهت پوشاندن چهارپايان خصوصاً اسب و الاغ از اين بافته استفاده می کنند. بافت جل شبيه به گليم و بسيار ساده است . جهت بافت اين محصول ساده و بدون نقش در گذشته از پشم استفاده می شد، ولی در حال حاضر بيشتر نخ پنبه ای به مصرف می رسد. بندرت ديده شده است که روی جل ها سوزندوزی هندسی انجام شود. اين نوع جل از يک طرف دارای نقش و يک رويه است.


    طناب :
    از آنجائيکه طناب در زندگی عشاير کهگيلويه و بوير احمد نقش مهمی دارد و استفاده از آن برای انجام کارهای مختلف روزانه ضروری است، زنان عشاير کهگيلويه و بوير احمد با استفاده از مو يا پشم تابيده شده طنابهايی می بافند که مصارف گوناگون دارد: در برپايی سياه چادر، مهار گوسفندان، محکم کردن ابزار کشاورزی و ... .
    نوعی از طناب که برای مهار چهارپايان استفاده می شود گيس بافت است که در انتهای آن يک حلقه جادکمه ای مانند متصل است ودر صورت لزوم پای چهارپايان را درون حلقه جای داده با يک ميخ چوبی به زمين محکم می کنند. نوع ديگر طناب که جهت مهار گوسفندان بکار می رود از يک رشته اصلی به طول تقريبی دو متر و يک حلقه متصل به انتهای آنان تشکيل شده است به اين رشته اصلی که گيس بافت است حلقه هايی متصل است که در موقع لزوم حلقه ها از سر گوسفندان گذرانده می شود و حلقه انتهايی رشته اصلی که قابل تنگ و گشاد شدن است به ميخ چوبی محکم می شود. اين نوع طناب مخصوص مهار گوسفندان است .

  11. #150
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض کرمان




    موقعيت جغرافيايي استان كرمان


    استان كرمان در جنوب شرقي ايران واقع شده و از شمال با استان‌هاي خراسان و يزد، از جنوب با استان هرمزگان، از شرق با سيستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسايه است. مساحت اين استان در حدود 175069 كيلومتر مربع مي‌باشد. استان كرمان پس از استان خراسان دومين استان پهناور كشور مي‌باشد و در حدود 11 درصد از خاك ايران را در بر گرفته است. اين استان يكي از مرتفع ترين استانهاي كشور و شهرستان بافت آن با 2250 متر ارتفاع از سطح دريا مرتفع ترين شهرستان استان مي‌باشد. ارتفاعات اين استان از رشته كوه‌هاي مركزي ايران چين خوردگي‌هاي آتشفشاني آذربايجان شروع مي‌شود و تا بلوچستان امتداد دارد و دنباله آن چندين بار در فلات مركزي به وسيله حوزه‌هاي پست داخلي و كوير قطع مي‌شود. رشته كوه‌هاي مركزي در اين منطقه دشت‌هاي وسيع استان را از يكديگر جدا مي‌سازند. اين كوه‌ها به طور كلي 2 رشته عمده هستند كه از شمال غربي به جنوب شرقي كشيده شده‌اند و مهم ترين آن رشته كوه‌هاي بشاگرد كوهبنان است. اين رشته كوه‌ها دنباله كوه‌هاي جندق و بيابانك هستند كه تا كرمان و بم گسترش يافته‌اند. رشته دوم كوه‌هايي هستند كه از يزد تا كرمان و چال جازموريان كشيده شده‌اند و به موازات رشته اول امتداد دارند. سابقه سكونت و استقرار انسان در سرزمين كرمان به هزاره چهارم قبل از ميلاد مي‌رسد. اين منطقه يكي از قديمي ترين نواحي ايران به شمار مي‌رود و در گذر زمان، گنجينه‌هاي فرهنگي تاريخي گرانبهايي در آن پديد آمده كه نمايانگر روند تاريخي و حيات اقتصادي، اجتماعي آن است.


    صنايع دستی صنايع استان دستی کرمان، در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم مناطق مختلف استان نقش بسزايی دارد. مهمترين صنايع دستی رايج در استان کرمان عبارت است از:

    قاليبافی: کرمان از مراکز مهم قاليبافی ايران به شمار می آيد. اين شهر در آغاز قرن بيستم ميلادی يکی از معروفترين مراکز قاليبافی جهان به شمار می آمده است، چنان که در آستانه جنگ جهانی اول تعداد دارهای قالی در اين استان به بيش از پنج هزار می رسيد.
    طرح و رنگ در قالی کرمان اهميت بسيار دارد، چنانچه کمتر می توان دو قالی را از نظر رنگ و نقشه شبيه به يکديگر پيدا کرد. فرش کرمان ريز بافت و عموماً 40 رج در گره است و بيشتر در ابعاد 60 *100 - 150 * 100 - 120 * 200 بافته می شود. در گذشته فرش های 100 متری نيز به صورت سفارشی در کرمان بافته شده است که اين کار افتخاری برای صنعت و هنر قاليبافی به شمار می آيد. دارهای قاليبافی کرمان عموماً عمودی است و تنها در منطقه سيرجان و حومه آن استفاده از دارهای افقی رواج دارد.
    گره رايج در قاليبافی کرمان "فارسی" است. بخشی از پشم مصرفی قاليبافان کرمان از خود منطقه و بقيه از خراسان و کرمانشاه تأمين می شود. علاوه بر کرمان در مناطق رفسنجان، جوبار، ماهان، روار،کوهپايه، چترود، خانوک، هوتک، سرآسياب و سردار نيز قاليبافی رواج دارد.
    در کليه اين مناطق از پشم مرغوب برای بافت قاليهای درجه يک استفاده به عمل می آيد و تار و پود کليه توليدات از نخ پنبه ای است. فرش ها عموماً دو پوده بافته می شود و فقط در منطقه "راور" گاهی فرشهای بسيار مرغوب سه پوده است.
    طرحهای معروف قالی کرمان عبارت است از: شاه عباسی، افشان، ترنجی، خوشه، برگ فرنگی، درختی، شکارگاه و قاب قرآنی.


    قاليچه های افشار: در منطقه سيرجان قاليچه هايی موسوم به افشاری بافته می شود که دارای معروفيت خاصی است. اين قاليچه ها توسط ايل افشار که به کرمان کوچ کرده اند بافته می شود.
    از نظر قاليبافی، ايلات افشار و روستاييان اين منطقه هر يک از ديگری چيزهايی اقتباس کرده اند و اگر رنگ ها ايلاتی است، برخی نقش ها کاملاً با طرحهای ايلاتی متفاوت است. با اين همه چادر نشينان گره ترکی و روستائيان گره فارسی به کار می برند. نقش ها شکستگی خاصی دارند(مانند نقش مرغی) و يا نقش ترنجی که بافتن هر يک پوشيده از نگاره های کوچک است. در واقع اصالت قاليچه های کرمان را در کارهای ايلات افشار بايد جستجو کرد که نقشه و طرز بافت آنها وجه مشترکی از هنر مردم آذربايجان و کرمان است که به خوبی با هم آميخته شده اند.


    گليم شيريکی پيچ: شيريکی پيچ نامی است که بافندگان ايلياتی و گاه روستايی کرمان به نوع خاصی از گليم می دهند. اين نوع گليم که در اصطلاح بومی با عناوين "شيريکی پيچ" و "سوزنی" نيز از آن ياد می شود ظاهری همانند قالی دارد و بافت آن نيز درست به اندازه بافت قالی مشکل و وقت گير است.
    شيريکی پيچ از جمله سوماکهای مشهور ايران است که در مناطق عشايری و روستايی شهرهای سيرجان، بافق و کرمان بافته می شود.


    پته دوزی: پته دوزی هنر دست دوز زنان و دختران کرمانی است و پته دوزان با بهره گيری از نخ های رنگين نقش هائی زيبا را بر زمينه پارچه های دستباف به نام "عريض" می دوزند. پته دوزی علاوه بر کرمان در شهر های رفسنجان، سيرجان و ماهان و ... رواج دارد. يکی از معروفترين پته ها، روپوش مقبره شاه نعمت ا... ولی در ماهان کرمان است که يکی از پرکارترين پته های توليد شده در ايران بوده و بيش از يک قرن از عمر آن می گذرد.
    معروفترين نقوش پته، طرح پته ای يا درخت زندگی است که به نامهای متعدد در پته به کارگرفته می شود، مانند پته ميری، پته ترمه ای، پته جقه ای، پته بادامی، پته سربندی، پته افشاری، پته کردستانی و غيره. از ديگر طرحهای پته دوزی، پيچک ترنج، سروچه، نقوش حيوانی بخصوص پرندگان و لچک ترنجی را می توان نام برد.


    شال بافی: شال بافی يکی از رشته های قديمی و اصيل صنايع دستی در "هوتک" کرمان است. معمولاً خانگی است و کارگاه در خانه قرار دارد.


    عريض بافی: عريض پارچه دستباف پشمی و نسبتاً ضخيم است که برروی آن زنان پته دوز، پته دوزی انجام می دهند. در گذشته از عريض استفاده های ديگری نظير کت و پالتو می شد ولی امروزه مصرف عريض بسيار کم شده و حتی در پته دوزی نيز محدود شده است.

    ساخت فرآورده های مسی تزئينی: ماده اوليه اين صنعت مس است که به سه صورت ورق، لوله و شمش مورد استفاده قرارمی گيرد. محصولات توليدی عبارتند از: سينی، کشکول، قنديل، تبرزين، تابلو و غيره... .
    از ديگر صنايع دستی رايج در استان کرمان، بايد از ترمه بافی ذکر نام کرد که البته توليد آن حد ناچيزی بوده و تنها به چند صنعتگر هنرمند محدود می شود.
    از صنعتگران مطرح استان کرمان می توان آقای علی يگانه(روکارگير فرش)، سيد کرمان، محمد فريزنی (مس چکشی کرمان)، خانم عصمت زبردست گليم باف، خانم زهرا خضری قاليباف، خانم زهرا جعفر آقائی گليم باف، خانم مطهره صافی زاده پته دوز، خانم منيژه محسنی گليم باف و خانم سکينه محمدی قاليباف نام برد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •